سرویس سیاسی جمله، فردا دوازدهم اردیبهشت است که برخی اصرار دارند بهمناسبت شهادت آیتالله مرتضی مطهری که خود معلمی بینظیر بود، به این نام مشهور شد در حالیکه برخی هم میدانند که ۱۲ اردیبهشت حتی قبل از شهادت معلم شهید مرتضی مطهری هم روز معلم بود وانگهی استاد مطهری شامگاه ۱۱ اردیبهشت با تیر گروه فرقان به شهادت رسید و اگر قرار بود شهادت وی ملاک و مبنا قرار گیرد، ۱۱ اردیبهشت باید روز معلم نامگذاری میشد.
«مهرداد خدیر» در «عصرایران» بهخوبی این ماجرای تاریخی را باز کرد که مناسبت روز معلم نه بهخاطر ترور استاد مطهری که بهمناسبت شهادت یک معلم تهرانی بود.
برابر این روایت، ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ خورشیدی دبیر یکی از دبیرستانهای تهران در تجمع صنفی معلمان در میدان بهارستان با گلوله پلیس به قتل رسید و از آن پس معلمین، این روز را بهعنوان روز معلم گرامی میداشتند اما رژیم شاه هرگز به آن رسمیت نداده بود. نام این معلم «ابوالحسن خانعلی» بود که در قبرستان ابنبابویه تهران دفن شد.
صرفنظر ازینکه مناسبت این روز را سال ۴۰ و قتل خانعلی بدانیم یا سال ۵۸ و ترور شهید مطهری که هر دو شخصیت، معلم بودند، ۱۲ اردیبهشت در تقویم مناسبتهای جمهوری اسلامی روز معلم است و در بافت اجتماعی نیز این روز و یک هفته پس از آن با عنوان هفته معلم، زمانی مناسب برای تکریمِ پرچمداران آگاهی است و از رهبر معظم انقلاب تا ریاستجمهوری و وزیر آموزش و پرورش برنامههای ویژه به این مناسبت دارند و در سطوح استانی و شهرستانی و در حیاط مدارس نیز مراسمی با عنوان «زنگ سپاس» و برنامههای مختلف معرفی و تجلیل از معلمان نمونه به جریان میافتد و در موارد بسیاری نیز استانداران و فرمانداران نیز بهعنوان روسای شورای آموزش و پرورش استان و شهرستان در انجام باشکوهتر این برنامهها مشارکت مستقیم دارند که البته کار ارزرشمندی است اما حقیقت تلخ این است که در فراسوی بسیاری از این برنامهها، چیزی جز نمایش و نماکاری وجود ندارد.
حرف ما این است که اگر معلم قدر و قیمتی در این سرزمین داشت که دارد، باید به منزلت معلم و معیشت وی توجه شود آن هم در همه سال نه اینکه مدیران با اسمِ معلم، عکس یادگاری بگیرند و پُز آن را بدهند و این عکس و فیلمها را سندی از توان مدیریتی خود بدانند.
اگر قرار بود مدیران به منزلت و جایگاه معلم توجهی درخور میداشتند نباید طرح رتبهبندی با چندین سال تأخیر آن هم به صورت ناقص اجرا میشد و اجرای همسانسازی در ابهام قرار میگرفت و نباید وضعیت معلمان بازنشسته به چنین اضطراری میافتاد و نباید همه به معلمان به چشم افرادی از نظر اقتصادی درمانده نگاه میکردند.
فردا ۱۲ اردیبهشت در مدارس همه کشور زنگهایی ویژه به صدا درمیآید به نشانه سپاس و قدردانی از معلم، مدیران و عوامل اجرایی مدارس به تک و تا میافتند تا جایی از مراسم آنان دچار نقص و کوتاهی نباشد و نقدی به آنان وارد نشود اما از این برنامهها هیچ خیری جز مشتی وعده و بعضاً آمار خلاف واقع نصیبِ معلمان نمیشود.
نکته مهمتر این است که با پایان این یک هفته و در طول سال، کسی از این مدیران، نمایندگان و رجال قدرتمندی که ادعا میکنند معلمی شغل انبیا است و آینده کشور با هدایتگری معلمان ساخته میشود، هیچ گامی برای معلمان بر نمیدارند و هیچ خدماتی به آنان ارائه نمیکنند و اگر از آنان بپرسی چرا حتماً در کمال آرامش پاسخ خواهند داد دلشان میخواهد کمک کنند اما قانون دست آنان را بسته است و دقیقاً به همین دلیل میخواهیم بنویسیم اتفاقاً عموم معلمان، روز معلم را خوش نمیدارند چون روزگارشان خوب نیست.
عمق این درد را نمیتوان با هیچ واژهای نوشت و تصویری از آن به مخاطبان روزنامه داد که بخش قابل توجهی از معلمان، در سی سالی که به فرزندان مردم، چون فرزند خویش نگاه کردند و به آنان درس دادند، نزد خانواده و فرزندان خود شرمندگی و خجالت بردند تا جاییکه فرزندان آنان همواره به شغل معلمی بهعنوان شغلی از نظر مالی پَست، نگاه و تلاش کردند سراغ آن نروند و پس از آنکه به سن بازنشستگی رسیدند نیز نزد نوههای خود خجالت میبرند.
مدیران، نمایندگان مجلس و دولتمردانی که فردا ار کرامت معلم دم میزنند باید بمیرند وقتی میدانند معلمان این سرزمین که ضرورت دارد مطالعه مستمر روزانه داشته باشند و الگوی علمی کودکان و نوجوانان باشند، بهخاطر فشار معیشت و برای حفظ آبروی خود و خانواده، ناچارند در مشاغل کاملاً بیارتباط با تعلیم
و تربیت کار کنند.
امروز که همه میدانیم نسل کودک، نوجوان و جوان جامعه، دچار یک شکاف عمیق شناختی با منابع سنتی، معیارهای متعارف و سیاسیون شدند و همان مدیران که نگاهی به شرافت شغل معلمی نداشتند، در سخنان خود بیش از گذشته بر اهمیت مدرسه و نقش معلم تأکید میکنند نیز حتی یکبار جرأت نداشتند و صادق نبودند تا از خود بپرسند با معلمان کشور که روزی از گروههای مرجع اصلی در حوزه فرهنگ و جامعهسازی بودند چه کردند که وضعیتِ آیندهسازان ما به این نقطه رسید و اگر همچنان به کرامت و معیشت معلمان بهعنوان مرزبانان فکر و فرهنگ بیاعتنا باشند، دو دهه دیگر به کجا خواهیم رسید ؟
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی