باور ما این است که فیلترینگ موجب هرج و مرج در فضای مجازی شده است از ایننظر که هر کسی حتی یک نوجوان، با نصب فیلترشکن به هر جایی و هر سایتی دسترس دارد و بهراحتی میتواند صحنههایی را ببیند که مناسب سن و سال و همچنین تربیت خانوادگی وی نیست. موافقان فیلترینگ، تا امروز هیچ پاسخی به این ابهامات ندادهاند و روشن است که هیچ پاسخی برای آن ندارند.
درخصوص قانون حجاب نیز هرگاه مخالفتی شد، همان گروه فریاد و فغان برآوردند که حجاب حکم قرآن و قانون خداوند است و هر کسی با آن مخالفت کند، عَلَم جنگ با خدای را برداشته است درحالیکه مخالفان اجرای قانون حجاب، با حکم خدا مخالفتی ندارند، تأکید آنان این است که حجاب یک مقوله فرهنگی است و با کار فرهنگی باید جامعه بهویژه جوانان را نسبت به رعایت آن مجاب کرد و اگر در این مسیر، برخورد، تندی و جریمه مالی و زجر و حبس اعمال شود، نگاه بسیاری از شهروندان نه تنها نسبت به حجاب که نسبت به دین خدا آلوده خواهد شد و باید از آن پرهیز شود.
این گروه که امروز طرفداران آن در مجلس اکثریت را دارند و در سطح کشور نیز صاحب تریبون هستند، اساساً با نگاه عالمانه و همچنین مدارا بیگانه هستند و تلاش دارند همه چیز را با جَبر و قَسر پیش ببرند اما مخالفان آنان نظری دیگر دارند، نظری که هم دینخواهانه است و هم خردمندانه.
وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری روز گذشته(سهشنبه) در مراسم اختتامیه پانزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی که با حضور مسعود پزشکیان، در سالن اجلاس سران برگزار شد، به حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (ص) اشاره کرد و گفت: العلمُ امامُ العملِ (دانش پیشوای عمل و عمل پیرو آن است).
حسین سیمایی صراف در ادامه سخنان خود به تبیین حکمرانی علمی پرداخت و گفت: حکمرانی علمی؛ یعنی شنیدن صدای علم. همچنانکه تحقیقات شاهدمحور (evidence based) امروز به ما ضرورت پایان سیاست فیلترینگ و ناکارامدی مقابله سختافزاری با بدحجابی را اعلام کرده است.
وی با اشاره به ضرورت پایاندادن به «فیلترینگ» و ناکارآمدی مقابله سختافزاری با «بدحجابی» گفت: ناکامی یک سیاست به خودی خود اشتباه و عار نیست، اصرار بر سیاست ناکام، عار و نادرست است.
در تأیید سخنان وزیر دولت چهاردهم مبنی بر حکمرانی علمی، لازم است یادآور شویم چهار دهه از عمر انقلاب گذشته است و تاریخ این چهار دهه پر است از اعمال جبر و فشار برای حجاب و برخوردهای تند و ناخوشایند با افراد بدحجاب اما چه نتیجهای گرفته شد ؟
آن مانتو و لباسی که در میانه دهه هفتاد، مورد استفاده زنان بود و توسط همین گرایشهای افراطی، تحمل نمیشد، امروز برای آنان، حجاب مطلوب معرفی میشود و اگر همین را بهعنوان یک نمونه مورد بررسی دقیق قرار دهیم میتوان حدس زد این مقدار پوششی که امروز توسط این گروهها تحمل نمیشود، دو دهه آینده برای آنان آرزو و حد مقبول حجاب معرفی خواهد شد، خندهدار نیست؟
نکته مهم بعدی درخصوص برخورد قهری و اعمال ممنوعیتها، یادآوری مجموعه قوانین مقابله با نوار موسیقی، ویدئو و آنتن ماهواره است. چه نتیجهای از آن گرفته شد ؟ آیا غیر از این است که همه آن قوانین سختگیرانه رها شد تنها به این دلیل که هیچ نتیجهای در پی نداشت ؟
ماجرای قانون حجاب نیز همین است و اساساً قابلیت اجرا ندارد و اگر هم به جبر اجرا شود نگاه جامعه بهویژه نسل جدید را نسبت به دین، بدبین میکند و چه سابقهای بدتر از این که مجریان این قانون نیز در این گناه سهیم خواهند بود.
البته جای خوشبختی دارد که با استنکاف دولت از اجرای آن و پس از ورود شورای عالی امنیت ملی ابلاغ و اجرای آن متوقف شده است اما حقیقت این است که حتی اگر دولت در دست اصولگرایان بود نیز این قانون، قابل اجرا نبود و مانند طرح موسوم به گشت ارشاد، جز تنش و درگیری حاصلی نداشت.