«زندگی را به عاشقانش سپرد و رقص انگشتانش در حرکتند تا از نغمههایش زندگی جاری بماند عطر عشق، عطر زندگی را در وجودمان دمید تا عاشق بمانیم و از یادش شاد شویم ظریف افسانه بود …» این چند سطر دلنوشته حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز شناخته شده موسیقی ایرانی همزمان با درگذشت هوشنگ […]
«زندگی را به عاشقانش سپرد
و رقص انگشتانش در حرکتند
تا از نغمههایش زندگی جاری بماند
عطر عشق، عطر زندگی را
در وجودمان دمید
تا عاشق بمانیم و از یادش شاد شویم
ظریف افسانه بود …»
این چند سطر دلنوشته حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز شناخته شده موسیقی ایرانی همزمان با درگذشت هوشنگ ظریف هنرمند پیشگام موسیقی کشورمان منتشر شده است. هوشنگ ظریف از هنرمندان شناخته شده و تاثیرگذار موسیقی ایرانی هفدهم اسفند ماه دار فانی را وداع گفت. این هنرمند که مدتها در بستر بیماری بود بر اثر ایست قلبی درگذشت. هوشنگ ظریف نوازنده سرشناس تار در دوران کاری خود که بیش از ۵۰ سال ادامه داشت شاگردانی چون حسین علیزاده، داریوش طلایی و حمید متبسم را آموزش داد.
هوشنگ ظریف ۱۶ آذر ماه سال ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. پس از پایان دوره ابتدایی وارد هنرستان موسیقی شد و از حضور اساتیدی، چون موسی معروفی، روحالله خالقی، جواد معروفی و حسین تهرانی بهرمند شد.
این هنرمندپس از فارغالتحصیل شدن در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر در آمد و فعالیت خود را به عنوان نوازنده و تکنواز در گروههای مختلفی مانند ارکستر موسیقی ملی، ارکستر صبا و… شروع کرد.
وی در دوره عالی هنرکده موسیقی از محضر استاد علی اکبرخان شهنازی جهت فراگیری ردیف بهرمند شد. هوشنگ ظریف از سال ۱۳۴۲ به مدت ۱۷ سال به تدریس تار در هنرستان موسیقی پرداخت و از جمله شاگردان وی میتوان به حسین علیزاده، داریوش طلایی، ارشد طهماسبی را اشاره کرد.
هوشنگ ظریف نوازنده تار، ردیفدان و مدرس موسیقی سالها سولیست (تکنواز) تار در ارکسترهای متعدد وابسته به وزارت فرهنگ و هنر بود و در اجرای برنامههای موسیقی ارکسترهای مزبور در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران همکاری داشت، او اجراهای متعددی با گروه استاد فرامرز پایور داشته است و با این گروه در کشورهای اروپایی و آسیایی زیادی به اجرای موسیقی ایرانی پرداخته است.
از دیگر فعالیتهای او میتوان به نوازندگی تار در برنامههای موسیقی ملی ایران در رادیو تلویزیون ایران به مدت ۲۰ سال، اجرای برنامههای موسیقی اصیل و سنتی ایران در شهرهای مختلف ایران و کشورهای دنیا از جمله آمریکا، شوروی، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی، ایتالیا، مصر، تونس، مراکش، الجزایر، هندوستان، پاکستان، ترکیه و تمام کشورهای اروپای شرقی همراه با ارکسترهای موسیقی سنتی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر سابق اشاره کرد.
ظریف در سال ۱۹۷۳ نیز به منظور اجرای برنامههای آموزشی موسیقی سنتی و ملی ایران در بخش موسیقی تعدادی از دانشگاههای آمریکا در سراسر این کشور مسافرت داشته و نیز در فستیوال موسیقی «شانکار لعل» که در سال ۱۹۷۵ در هندوستان برگزار شد شرکت و در بیست و یکمین فستیوال جهانی موسیقی که در همین سال در فرانسه بر پا شده بود شرکت داشتهاست.
ظریف با شرکت فعال در اجرای کنسرتهای معتدد موسیقی ایرانی در وین پایتخت اتریش موجب شناسایی هرچه بیشتر موسیقی سنتی ایران به این مرکز موسیقی و فرهنگی اروپا گردید، سپس در سال ۱۹۸۵ که در فستیوال اینسبورگ شرکت کرد موجب شناسایی و اشاعه موسیقی سنتی ایران شد.
ظریف علاوه بر سمت استادی تار با نواختن سهتار و تنبک آشنایی کامل دارد و شاگردان متعددی را در هنرستان و مؤسسات فرهنگی و کلاسهای خصوصی و عمومی تعلیم دادهاست. او همچنین درجهت تدوین متد نوازندگی تنبک با مرحوم استاد حسین تهرانی همکاری داشته که حاصل این همکاری در کتابی تحت عنوان آموزش تنبک به چاپ رسیدهاست.
دیگر همکاری وی در تصحیح ردیفهای آوازی مرحوم محمود کریمی استاد آواز ایران بودهاست که تحت عنوان کتاب ردیف آوازی موسیقی سنتی ایران به بازار عرضه شدهاست. او شش سال متوالی عضو هیئت مدیره خانه موسیقی و چهار دوره رئیس هیئت مدیره کانون نوازندگان سازهای ایرانی بودهاست و هم اکنون نیز عضو شورای عالی خانه موسیقی است.
نت نگاری و ویرایش چهار کتاب درباره استاد لطفالله مجد، جلیل شهناز و فرهنگ شریف و ابراهیم سرخوش، مجموعههای صوتی تکنوازیهای استاد از جمله دشتی و اصفهان، همنوازی با استاد فرامرز پایور در آثار متعدد ایشان، اجرای گوشههایی از ردیف موسی خان معروفی به کوشش کامبیز روشن روان، کتاب دستور مقدماتی تار، کتاب اول و دوم هنرستان از جمله اثار این هنرمند است.
او در ۱۳۹۴ در گفتوگویی با مقایسه نوازندههای قدیم و امروز گفت: آن زمان هرکسی هر کاری زد صاحبنام شد و آنهایی که یاد دارم مانند حسین علیزاده که من شخصاً خودم تار را به دستانش دادم، امروز در دنیا صاحب سبک و نام هستند. من سالها در هنرستان ساز میزدم و به خاطر علاقهام کارهای وزیری را زیاد مینواختم، در همان زمانها در یاد دارم که یک بار یک توریست فرانسوی به ایران آمد و وقتی ساز زدن من را شنید شگفتزده شد. مدتی از آن تاریخ گذشت و ما برای سفری عازم فرانسه شدیم. وقتی مشغول گردش در خیابان شانزلیزه با یکی از دوستانم بودیم متوجه شدم عکس جوانی من روی ویترین یکی از مغازههاست، بلافاصله آن سی دی را تهیه کردم و متوجه شدیم همان کاری که زدم را ضبط کرده و در این شهر منتشر کرده است.