این روزها، طبقه متوسط در ایران که به اعتقاد اغلب کارشناسان، مهمترین رکن رشد و توسعه کشور است در شرایطی بحرانی قرار دارند ودر واقع بیم آن میرود این طبقه به مرحله حذف کامل برسند که این امر میتواند خود تبعات جبران ناپذیری را برای جامعه به همراه داشته باشد.
پیدایش مشاغل کاذب، کاهش سطح عمومی سلامت، کاهش انگیزه برای تحصیل، افزایش جرم و بزهکاری، کاهش اعتماد به دولت و از بین رفتن حمایت مردم از دولت که به عنوان بزرگترین سرمایه داخلی کشور محسوب میشود از پیامدهای زیانبار سقوط طبقه متوسط است. سقوط اقتصادی گروههای میانی درآمدی زنگ خطر را برای رشد مستمر جمعیت زیر خط فقر به صدا درآورده است و بی توجهی به آن جز به رشد خزنده فقر در جامعه ماحصلی نخواهد داشت. افزایش لحظهای قیمت ارز و به دنبال آن قیمت انواع کالاهای اساسی در این روزها دال بر وضعیت بحرانی طبقه متوسط جامعه دارد و این امر روز به روز بر نگرانی این قشر از جامعه میافزاید.
این روزها، تورم افسارگسیخته مواد غذایی در ایران آن چنان فراگیر شده که هر روز خبری از نتایج این گرانی منتشر میشود و در میان این گرانیها بیش از هر گروهی دهکهای کم درآمد آسیب دیدهاند.
مسئولان باید این نکته اساسی را در نظر داشته باشند که حذف طبقه متوسط میتواند در سالهای آینده تبدیل به یکی از بزرگترین موانع توسعه در کشور شود. برای مثال وقتی قرار باشد جریان توسعه در کشور شکل بگیرد باید یک قشر متوسط شهری باشند که برای آموزش فرزندانشان هزینه کنند. آمارها نشان میدهد که حداقل دستمزد افراد متأهل و دارای فرزند حدود ۱۱ میلیون تومان است، در حالیکه سبد معیشت ماهانه برای یک خانواده به ۳۷ میلیون تومان میرسد. در واقع فاصله چشمگیر بین این دو رقم، نمایی است از بحرانی که هر روز عمیقتر میشود. با افزایش هزینههای مسکن، بهداشت، درمان و آموزش، حقوق بگیران جامعه و خانوادههایشان مجبورند از بسیاری از ضروریات زندگی خود صرفنظر کنند.
درواقع سطح تفکر، فرهنگ و فکر این افراد باید به سمتی باشد که به نوسازی جامعه کمک کنند، اما وقتی ما این طبقه را از بین بردهایم و طبقهای فقیر داریم که حتی نمیتوانند برای تحصیل فرزندشان هزینه کنند، به طور طبیعی جامعه موتور توسعه خود را از
دست میدهد.
اخیرا بررسی آمارهای کنکور در کشورمان نشان داد که اکثریت رتبههای برترکشور را فرزندان خانوادههای مرفه کسب کردهاند که نشان میدهد ما حتی فرصتهای آموزشی را برای شکلگیری طبقه متوسط از دست دادهایم. متاسفانه بسیاری از دولتها در شکلگیری وضع موجود سهم داشتهاند و این زنگ خطری است جدی که بسیاری از مسئولان با نادیده گرفتن آن جامعه را به سمت زوال و نابودی میکشانند. تورم تاثیرات بسیار مخربی بر طبقه متوسط جامعه دارد. در سالهای اخیر، افزایش نرخ تورم در ایران باعث شده است که بسیاری از افراد طبقه متوسط به زیر خط فقر کشیده شوند. این وضعیت به دلیل افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم رخ داده است، به طوری که حتی تامین نیازهای اولیه زندگی برای بسیاری از خانوادهها دشوار شده است.
نابودی طبقه متوسط جامعه میتواند آثار جبرانناپذیری بر جامعه از جمله افزایش فقر و نابرابری، کاهش ثبات اجتماعی، کاهش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی، افزایش فساد و رانتخواری به همراه داشته باشد و بطور کلی این وضعیت میتواند به مرور زمان باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی در جامعه شود. در حال حاضرکشور ما با توجه به حوادث اخیر بیشتر از هر زمان دیگری با بحران شدید تورم و افزایش فقر مواجه است. طبق گزارشهای اخیر، میلیونها نفر از طبقه متوسط به زیر خط فقر کشیده شدهاند.
افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم باعث شده تا بسیاری از خانوادهها حتی در تأمین نیازهای اولیه خود دچار مشکل شوند؛ این وضعیت نه تنها بر اقتصاد کشور تأثیر منفی گذاشته، بلکه باعث افزایش نابرابری و کاهش کیفیت زندگی مردم نیز شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» که بازوی پژوهشی مجلس ایران است، در گزارشی که اخیرا منتشر کرده گفته است که میلیونها ایران در سالهای اخیر، به جمع فقرای کشور اضافه شدند. بررسیهای آماری نشان میدهد که رشد فقر از سال ۱۴۰۰ شتاب بیشتری به خود گرفته، تا جایی که غیر از اقشار کمدرآمد، طبقه متوسط را نیز به زیر خط فقر کشانده است.
طبقه متوسطی که با افزایش تورم و گسترش فقر چیزی از آن باقی نمانده و بیش از پیش به زیر خط فقر کشانده شده، در طبقه کمدرآمد و فقیر گم میشود.
سخن آخر اینکه، از بین رفتن طبقه متوسط که اکثریت قشر تحصیلکرده و روشنفکر جامعه را تشکیل میدهند، زنگ خطر بزرگی برای کشور محسوب میشود که متاسفانه جامعه ما در این چند سال اخیر با چنین معضلی مواجه شده است. طبقه متوسط در واقع توازن قدرت اقتصادی و اجتماعی در جامعه را رقم میزند، وقتی این طبقه از بین میرود، خلئی در نبود آن ایجاد میشود که منجر به ضربات اجتماعی و فرهنگی شده و باعث بروز مشکلات فراوان و عواقب جبران ناپذیری در جامعه خواهد شد.
- نویسنده : شیرین شریفی_روزنامهنگار