برای «فوتبال» چه دارید؟
برای «فوتبال» چه دارید؟

      حمیدرضا عرب/   هدف رئیس آتی از نشستن بر مسند مهم صدارت بر فوتبال ایران چیست؟ گسترش مدارس فوتبال، تربیت مربیان کارآزموده برای تیم‌های پایه یا توجه ویژه به آکادمی‌های فوتبال؟ رئیس آینده فدراسیون فوتبال قرار است در راستای کاستن از حجم عظیمی از بدهی‌های برجامانده در باشگاه‌های کلان فوتبال ایران چه […]

 

 

 

حمیدرضا عرب/

 

هدف رئیس آتی از نشستن بر مسند مهم صدارت بر فوتبال ایران چیست؟ گسترش مدارس فوتبال، تربیت مربیان کارآزموده برای تیم‌های پایه یا توجه ویژه به آکادمی‌های فوتبال؟ رئیس آینده فدراسیون فوتبال قرار است در راستای کاستن از حجم عظیمی از بدهی‌های برجامانده در باشگاه‌های کلان فوتبال ایران چه تدبیری بیندیشد؟ آیا برنامه‌ای برای کاهش دیون و قراردادن باشگاه‌ها در مسیر درآمدزایی و تراز مالی باشگاه‌ها وجود دارد؟ آیا رئیس می‌خواهد قانونی که به تیم‌های بدهکار اجازه حضور در رقابت‌های لیگ حرفه‌ای را نمی‌دهد اجرا کند یا او نیز روابط را حاکم بر ضوابط خواهد کرد و در همان مسیر غلط گذشته گام خواهد برداشت؟

رئیس آینده فدراسیون فوتبال چه دورنمایی برای فوتبال ایران در همه سطوح ملی پایه، بزرگسال و باشگاهی تصویر کرده است؟ آیا برنامه‌ای هست بیش از آنچه تا به امروز دیده‌ایم؟ برای رئیس آتی آیا نحوه جذب بازیکنان و مربیان خارجی اهمیت دارد یا او نیز در چنبره دلالیسم گرفتار خواهد شد و فوتبال را بر همان مداری پیش خواهد برد که تاکنون دیده‌ بودیم. فوتبالی که اجازه می‌دهد بازیکنان درجه ۴ خارجی و برخی مربیان بی‌کیفیت به راحتی در آن جولان بدهند؟ کمیته ۳ نفره‌ای که این روزها مسئول تأیید صلاحیت‌ها است بیشتر وقت خود را مصروف به بررسی وتایید سوابق کاری افرادی کرده که برای ریاست کاندیدا شده‌اند اما این تحقیقات باید  بعد از اخذ  برنامه ها از کاندیداها آغاز می شد تا فوتبال ایران راه را برای رقابت افرادی باز می‌کرد که با استراتژی متفاوت گام به این عرصه گذاشته‌اند.

فساد مالی و گاهاً اخلاقی در سال‌های گذشته کم به فوتبال ایران لطمه وارد نکرده و در عین حال مشکلات کلان‌تری همچون بی‌توجهی مدیران به سخت افزار، فوتبال باشگاهی را در مسیری مصرف‌گرایانه قرار داده است. رئیس فدراسیون فوتبال که در عالی‌ترین جایگاه تصمیم‌گیری قرار دارد بی‌شک عنصر مهمی در راستای تعدیل و اصلاح بسیاری از موارد فوق‌الذکر است اما همه انرژی امروز کاندیدا‌ها به تصاحب صندلی ریاست و اخذ پنهانی آرا است و نه تهیه، طراحی و تنظیم مقرراتی تازه برای فوتبال.

در روزها و ماه‌های اخیر بیشتر مجادلات بر سر حضور یا انصراف برخی کاندیدا‌ها در انتخابات بوده و مباحث فرسایشی حاصل از آن حوصله رسانه‌ها را هم سر برده است اما دریغ از ارائه یک خط برنامه یا بیان آن در رسانه‌ها! مدعیان ریاست بر فدراسیون فوتبال بیش از آنکه پیرو همین دغدغه‌های همیشگی به بحث، تبادل نظر و حتی مناظرات هوشمندانه و غیر احساسی در رسانه‌ها بپردازند بیشتر در پی لابی‌های پنهان برای تصاحب پست مهم ریاست فدراسیون فوتبالند.

پیش‌تر نیز همین سنت برقرار بود و هیچ یک از کاندیداها برنامه‌ متفاوت و به روزی برای فوتبال ایران ارائه ندادند و وزارت ورزش و جوانان نیز که متولی اول ورزش ایران محسوب می‌شود و باید بر رفتار فدراسیون‌ها نظارت کند هیچ‌گاه به طور جدی و موشکافانه از کاندیدا‌های ریاست فدراسیون فوتبال برنامه‌ای نخواست. اکنون نیز به طور گسترده‌ای شاهد بی‌توجهی کاندیدا‌ها به موضوع اصلی هستیم.

موضوع اصلی «فوتبال» است و آینده‌اش در ایران نه موقعیت -شغلی ورزشی-، سیاسی که نصیب یکی از کاندیداهای فدراسیون فوتبال خواهد شد اما به نظر می‌رسد جذابیت‌های حاصل از حضور بر چنین مسندی است که برخی را به این سو منحرف کرده و نه ساختن ستون‌هایی تازه برای فوتبال. برای ساختن این فوتبال باید دیباچه‌ای چند صد صفحه‌ای ارائه کرد، پیرامونش به مناظره نشست و درباره آن ساعت‌ها و حتی روزهای متمادی به بحث و تبادل نظر پرداخت.

محمد‌حسین قریب که او را نزدیک‌ترین فرد به ریاست فدراسیون فوتبال می‌دانند با وجود عقبه و شخصیت موجهی که از خود ساخته حتی یک بار در رسانه‌ها ظاهر نشد و پیرامون طرح‌هایش در راستای رشد و توسعه فوتبال در همه سطوح حرفی به میان نیاورد. تنها درباره او گفته می‌شود که مورد وثوق وزارت ورزش و جوانان است. همین! آیا اینکه فردی تنها مورد تأیید عالی‌ترین ارگان ورزشی باشد برای ریاست بر فوتبال ایران کفایت می‌کند؟

از حبیب کاشانی نیز به عنوان یکی دیگر از کاندیدا‌ها یاد می‌شود. مردی که سوابق مدیریتی‌اش بر باشگاه پرسپولیس کاملاً روشن است. کاشانی نیز در ایامی که توانست سکان هدایت یکی از مهم‌ترین باشگاه‌های فوتبال ایران را به عهده بگیرد تحولی در نوع اداره این باشگاه ایجاد نکرد و تنها به لطف هزینه‌های سرسام‌آور بود که توانست در زمان مدیریت خود یک قهرمانی را برای این باشگاه به ارمغان بیاورد و تردیدی نیست اگر حمایت برخی رسانه‌ها نبود شاید هرگز نمی‌توانست آن موفقیت را به دست آورد. البته حضور افشین قطبی در سال‌های اولیه نیز آنقدر جذاب بود که آن باشگاه را به طور اتوماتیک به سمت قهرمانی می‌کشاند. حال آقا حبیب بی‌آنکه بگوید برای اداره فوتبال چه طرحی نوشته تنها به واسطه همان سوابق مدیریتی وارد گود شده که کم‌شانس هم نیست.

از حبیب کاشانی اما – اگر بازنشسته نباشد-  انتظار است با آن سوابق مدیریتی الگوهای کاری خود برای اداره فوتبال ایران را اطلاع‌رسانی کند و بگوید برای ایده‌آل‌تر شدن مهم‌ترین و پربیننده‌ترین ورزش ایران چه‌ها دارد اما او نیز به مانند محمدحسین قریب سیاست سکوت اختیار کرده تا افکار عمومی پی به مکنونات ذهنی‌ آنها برای اداره فوتبال نبرند.

ریاست بر فوتبال ایران دو کاندیدای دیگر نیز دارد. یکی ممبینی و دیگری نبی که اساساً حضور اولی در رأی‌گیری قطعی نیست و گفته می‌شود احتمالاً صلاحیتش رد خواهد شد اما مهم‌تر از اینکه ممبینی یا ممبینی‌ها سوابق مدیریتی داشته باشند، آنچه اهمیت دارد همین دغدغه‌های استراتژیکی است که فوتبال ایران را فرا گرفته. شکی نیست اگر پای اهل کار بنشینیم هزاران سؤال و ابهام دیگر که در سال‌های گذشته فکری برایش نشده نیز از میان لایه‌های فکری آنها بیرون خواهد آمد.

مدل سنتی اداره فدراسیون‌ها دیگر پاسخگوی نیاز امروز نیست. در دیگر فدراسیون‌ها نیز اوضاع به همین منوال بوده و انتخابات به نوعی انتصابات بوده تا انتخابات واقعی. فوتبال که میلیون‌ها چشم را پشت خود می‌بیند نباید ساده انگارانه رها شده و با بی‌توجهی محض مواجه شود. رئیس جدید هرکه هست باید برای ترمیم نقاط ضعف برجامانده از دوره‌های گذشته گام به عرصه بگذارد و وارد گود شود. رئیس آتی باید بتواند حق فوتبال را از سیما بگیرد و تدبیری بیندشید که بیش از این باشگاه‌ها از حق پخش تلویزیونی محروم نشوند. رئیس آینده باید هنر دفاع از حقوق باشگاه‌ها را داشته باشد و خود نیز آنقدر در مقابل باشگاه‌ها و نحوه عملکردشان سختگیر باشد که بدهی‌‌ها به حداقل برسد، پرونده‌سازی‌های مالی حذف شود و زمینه حضور بازیکنان خارجی با کیفیت هموار شود.

البته که نگرانی فقط از تیم‌های بزرگسالان نیست و همه می‌دانند چه نقص‌های فنی و اخلاقی بزرگی در رده پایه نیز حاکم است و چطور به برخی افراد اجازه داده می‌شود صرفاً با خرید امتیاز به تیمداری در رده‌های پایه بپردازند و به درآمد‌های نامشروع دست یابند. برای این فوتبال باید نسخه عمیق نوشت و به تمام زوایایش توجه دقیق داشت. ریاست بر این فوتبال نباید ساده گرفته شود.