به گزارش خبرنگار مهر، از آنجا که انرژی یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت و پیشرفت اقتصادی برای تمام کشورها است. از همین رو دیپلماسی انرژی را میتوان یکی از مهمترین ابعاد دیپلماسی دانست که البته همیشه پیچیدهتر و فراتر از سایر معاملات تجاری و اقتصادی بوده است. در واقع به علت طولانی مدت بودن اکثر […]
به گزارش خبرنگار مهر، از آنجا که انرژی یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت و پیشرفت اقتصادی برای تمام کشورها است. از همین رو دیپلماسی انرژی را میتوان یکی از مهمترین ابعاد دیپلماسی دانست که البته همیشه پیچیدهتر و فراتر از سایر معاملات تجاری و اقتصادی بوده است. در واقع به علت طولانی مدت بودن اکثر قراردادهای بینالمللی انرژی، امضای آنها به معنی گره زدن امنیت انرژی دو کشور است و از همین رو عموماً این قراردادها در سطحی بالاتر از وزیر و سطوح اقتصادی پیگیری میشود.
از همین رو اهتمام به بحث انرژی در تعاملات سیاسی با کشور روسیه که یکی از بزرگترین عرضه کنندگان انرژی در دنیا است اهمیت دو چندانی مییابد. در واقع اگر طبق برخی تعاریف، اقتصاد کشورهای مختلف را به سه دسته سرمایهمحور، کارگرمحور و انرژیمحور تقسیمبندی کنیم، روسیه در صدر کشورهای انرژیمحور قرار میگیرد. همچنین با بررسی رفتار خارجی روسیه در قبال محیطهای مختلف سیاست خارجی، میتوان تشخیص داد که دیپلماسی انرژی نقش بارزی در سیاستها و رویکردهای روسیه دارد.
هرچند در سالهای گذشته روسیه به دلایل مختلفی وابستگی صادرات خود را به انرژی کمی کمتر کرده و به حدود ۴۰ درصد رسانده، ولی در سالهای گذشته دو سوم صادرات روسیه را گاز و نفت تشکیل میداد و یک چهارم تولید ناخالص ملی آن از بخش انرژی حاصل میشد.بر اساس آمار شرکت بریتیش پترولیوم که در ماه ژوئن ۲۰۱۷ منتشر شد، روسیه پیشتاز بازار انرژی از لحاظ صادرات بوده است.
با این حال باید توجه داشت رویکرد و جهت گیری سیاست انرژی روسیه در بازارهای مختلف متفاوت است. درحالیکه مسکو نسبت به شرق آسیا رویکرد نسبتاً منعطفتری دارد و به دنبال توسعه هرچه بیشتر شبکههای انتقال انرژی به کشورهای این منطقه است، ولی در قبال اروپا همچنان سیاست استفاده اهرمی از زیرساختهای خط لوله گاز استفاده میکند.
از طرفی با روی کار آمدن دولت بایدن تحریمهای آمریکا علیه روسیه تشدید شده است. در روزهای گذشته دموکراتهای مجلس سنای آمریکا برای اولین بار از طرحی برای اعمال تحریمهای گسترده علیه مقامات ارشد دولتی و نظامی روسیه، از جمله «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور این کشور رونمایی کردند. طرحی که واکنش تند مقامات روسی را در پی داشت. یکی از دلایل اصلی این تحریمها عملیاتی نشدن خط لوله انتقال گاز روسیه به آلمان موسوم به «نورد استریم ۲» است.
با در نظر گرفتن تمام شرایط و با توجه به اینکه در روزهای گذشته و با نزدیک شدن سفر ریاست جمهوری به روسیه، موضوع تمدید قرارداد ۲۰ ساله ایران و روسیه داغ شده است، تدوین یک برنامه جامع برای یک همکاری استراتژیک و بلند مدت در حوزه انرژی به شدت حائز اهمیت است.
در این سالها مسکو بهطور دائم قصد خود را برای توسعه همکاریهای اقتصادی با تهران با وجود تحریمهای واشنگتن اعلام کرده است. ولی در واقعیت گردش تجارت دوجانبه در سطح متوسط باقی مانده است. سهم ایران در تجارت خارجی روسیه در سال ۲۰۱۸ تنها ۲ درصد بوده و این موضوع سبب شده است که ایران در فهرست شرکای تجاری خارجی روسیه در رتبه ۵۰ قرار گیرد. این در حالی است که ایران در سال ۲۰۱۷، چهلوهشتمین شریک تجاری روسیه بوده است.
در این زمینه عمده همکاریهای ایران و روسیه را میتوان به ۳ دسته تقسیم کرد که در ادامه بیان میشود:
۱) تعامل در بازارهای صادراتی نفت و گاز
برخی تصور میکنند که ایران و روسیه به دلیل رقابتی که در بازارهای گازی داشتهاند نمیتوانند تعامل مناسبی با هم داشته باشند. این تصور از آنجایی شکل میگیرد که بازار هدف ایران را اروپا در نظر میگیرد و به علت عدم استقبال روسیه از ورود ایران به این بازار، تعامل دو کشور را غیر ممکن میداند.
جواد سلیمان پور، کارشناس انرژی در این باره گفت: با وجود اینکه میان ایران و روسیه از قدیم رقابتی وجود داشته است ولی با توجه به اینکه هر دو کشور عرضه کننده انرژی هستند و تجربه موفقی در افزایش همکاریها دارند، میتوانند همکاریهای سازندهای را شکل دهند؛ مثل همکاری که روسیه با کشورهای عضو اوپک پلاس شکل داده است. البته رقابتی هم که گفته میشود هم با توجه به فاصله دو کشور و حضور کم رنگ ایران در بازار ارمنستان و عدم حضور ایران در اروپا ممانعتی برای این همکاریها ایجاد نمیکند.
وی افزود: همکاری ما با روسیه در حوزه گاز باید به نوعی تقسیم بازار باشد. عرضه کنندگان بازار گاز محدود هستند و مثل بازار نفت متنوع نیستند. در واقع میتوان گفت تنها کشورهای آمریکا، استرالیا، قطر، روسیه، ترکمنستان و ایران از صادرکنندگان گاز هستند و باقی کشورها به جز تأمین گاز برای خودشان نتوانستند حضور جدی در بازارها داشته باشند. این باعث میشود اگر این کشورها همکاری کنند منافعشان بیشتر شود، مثل اوپک که در بازار نفت دست برتری را داشت. هرچند از میان این کشورها استرالیا قطر به GECF نپیوستند و اگر این اتفاق بیافتد میتوان شاهد اتفاقاتی مثل دوران طلایی اوپک را شاهد بود.
وی افزود: باید شناخت دقیقی از نقاط مورد توجه روسیه پیدا کنیم و پیشنهادهای راهبردی بدهیم. به طور مثال بازار گاز اروپا برای روسیه اهمیت قابل توجهی داره و حضور ما هم طبیعتاً منافعی خواهد داشت ولی این رقابت به نفع دو کشور نخواهد بود و بیشتر برای طرف غربی منفعت خواهد داشت.
این کارشناس انرژی تصریح کرد: میتوانیم بگوییم که ما به بازار گاز اروپا ورود نمیکنیم و از آن طرف روسیه هم مزایایی برای ما ایجاد کند، مثلاً با سرمایه گذاری و تعاملات سیاسی و تکنولوژی مسیر بازار هند و پاکستان را برای ما تسهیل کند. همچنین یک مشکلی که ما برای صادرات گاز به عمان داریم احداث لوله در آبهای عمیق است که روسیه تجربه این کار را دارد و میتواند تکنولوژی این کار را در اختیار ما قرار دهد.
همچنین در بحث نفت هم کارشناسان معتقدند زمینههای خوبی برای همکاری وجود دارد.
در این راستا محمد علی خطیبی، نماینده پیشین ایران در اوپک اظهار کرد: روسیه از مدتها پیش علیرغم اینکه خود صادر کننده است، نفت ایران را هم میخریده و از مشتریان آن بوده است. یعنی این امکان را دارد که مقداری از نیازهای داخلی خودش را از نفت ما تأمین کند و نفت بیشتری از خودش را صادر کند.
وی افزود: همچنین روسیه امکان اینکه نفت ایران را بگیرد و معامله کند را داراست. در این موارد قبلاً بحثهای خوبی شد ولی در مرحله اجرا مشکلاتی وجود دارد که باید برطرف کرد.
۲) استفاده از توان و تکنولوژیهای فناورانه:
با توجه به سبقه طولانی طرف روس در بهرهبرداری و انتقال خطوط گاز و از طرفی تجربه این اقدامات در کشور ایران و همچنین پیشرفت صنعت برق ایران امکان همکاریهای گسترده در این زمینه وجود دارد. کالاهای انرژی شامل انواع وسایل گرمایشی و برودتی، انواع توربینها، انواع فرآوردههای پالایشی و پتروشیمیایی (متناسب با مزیتی که هریک از این کشورها در تولید این محصولات دارند) و توسعه مبادلات سوآپی در زمینههای مذکور است.
همکاریهای فناورانه و سرمایهگذاری در حوزه تولید، تزریق، انتقال، توزیع و تبدیل گاز طبیعی (LNG)، ساخت واحدهای مینیالانجی، توسعه نیروگاههای هستهای، نیروگاههای ذغال سنگ سوز پاک، حفاری دریایی، حفاری افقی، احداث چاههای با قطر کم و چاههای سهرشتهای و استخراج نفت و گاز شیل از زمینههای مهم همکاری میتواند باشد.
علیرضا شیرمحمدی، کارشناس حوزه بینالملل انرژی در این باره به خبرنگار مهر گفت: شیرمحمدی در رابطه با همکاریهای فناورانه در حوزه انرژی با کشور روسیه گفت: یکی از اشتباهات ما در حوزه انرژی این بود که LNG را در کنار CNG توسعه ندادیم. روسیه در بحث توانمندی ساخت LNG میتواند به ما کمک کند. همچنین در بحث حفاری با توجه به اختلاف ارتفاع چاههای ما و روسیه، این کشور میتواند در افزایش برداشت، مخصوصاً در بهرهبرداری های نوین و با توجه به افت فشار چاهها با ما همکاری کند.
این کارشناس انرژی افزود: با توجه به شناختی که من از روسیه دارم، در برخی مباحث هم روسیه به کمکهای ما نیاز دارد. روسیه برنامه جایگزینی برای واردات شروع کرده و این فرصت خوبی برای صادرکنندگان تجهیزات نفت و گاز کشور ما برای ورود به بازارهای صادراتی است. البته طبیعتاً این بحث را نباید با صادرات محصولات کشاورزی و سایر مقایسه کرد و مذاکرات آن پیچیدهتر است
۳) سرمایهگذاری:
با توجه به توان و علاقه شرکتهای سرمایه گذار روس برای سرمایهگذاری در بحث انرژی و از طرفی مشکل تأمین مالی در اکثر پروژههای توسعهای نفت و گاز و نیروگاهی کشور، این ظرفیت کشور روسیه نباید نادیده گرفته شود. گفتنی است در سالهای گذشته قرارداد اخذ تسهیلات دولتی از روسیه به میزان ۵ میلیارد دلار بین طرفین بسته شد. بنابر این قرارداد، چندین پروژه نیروگاهی و جادهای بسته شد که سال گذشته نیز نیروگاه سیریک از این محل تأمین شد.
همچنین احداث نیروگاه اتمی بوشهر نیز یکی از نمونههای موفق سرمایهگذاری روسها در ایران بوده است که البته فازهای توسعهای ۲و ۳ این نیروگاه که با شرکت روسی اتم استروی اکسپورت منعقد شد چندین سال است با روند کندی در حال پیش رفتن است.
قطعاً در این بخش مهمترین نیاز کشور جبران افت فشار و کاهش تولید چاههای نفت و گاز با استفاده از سرمایه و تکنولوژی خارجی است. به همین منظور در دوران پس از برجام حرف و حدیثهای زیادی برای سرمایهگذاری طرف روس در میادین نفتی مختلفی از جمله منصوری، منگوله، آبان و پایدار غرب شنیده شد که به نتیجهای نرسید.
خطیبی، نماینده اسبق ایران در اوپک، در این باره نیز گفت: شرکتهای روس توانایی مالی و اجرایی برای انجام پروژههای انرژی را دارند. مشکلی وجود دارد و آن این است که این شرکتها به دلیل حضور در بورسهای بین المللی و از ترس تحریمها، ممکن است ریسک نکنند و به ایران نیایند. برای رفع این دغدغه دولتها باید پای کار بیایند و از این سرمایهگذاران حمایت کنند و ضمانت بدهند.