به بهانه سالروز درگذشت رضا مافی پیشگام درهنر نقاشی خط
به بهانه سالروز درگذشت رضا مافی پیشگام درهنر نقاشی خط

رضا مافی (۵ آذر ۱۳۲۲–۴ مهرماه ۱۳۶۱ خورشیدی) خوشنویس صاحب‌نام و از هنرمندان تأثیرگذار در هنر معاصر ایران است. او را از نخستین هنرمندانی می‌دانند که به خلق نقاشیخط در دوره معاصر پرداخت و در اشاعه این شیوه نقش داشت. او در مشهد و در خانواده‌ای اهل هنر زاده شد. برادر بزرگترش (محمد مافی) نقاش […]

رضا مافی (۵ آذر ۱۳۲۲–۴ مهرماه ۱۳۶۱ خورشیدی) خوشنویس صاحب‌نام و از هنرمندان تأثیرگذار در هنر معاصر ایران است. او را از نخستین هنرمندانی می‌دانند که به خلق نقاشیخط در دوره معاصر پرداخت و در اشاعه این شیوه نقش داشت.
او در مشهد و در خانواده‌ای اهل هنر زاده شد. برادر بزرگترش (محمد مافی) نقاش می‌کرد و به هنرهای تجسمی می‌پرداخت و پدرش زرگر و حکاک بود و با این فن ظریف آشنایی داشت. او از کودکی قلم به دست گرفت و سرگرمی و دلخوشی او خوشنویسی و بازی با حروف و کلمات بود. در کودکی به تشویق پدر نزد جلال‌الدین اعتضادی ملقب به «صدرالکتاب» آموختن خوشنویسی را شروع کرد. اعتضادی از خوشنویسان مشهور مشهد بود که در موزه آستان قدس رضوی کتاب‌ها و قطعات خطی قدیمی را مرمت می‌کرد.
مافی در دوره دبیرستان و در سن ۱۳ سالگی کار در مغازه گلدوزی واقع در بازار سنگتراشان مشهد را که مجموعه مهمی از حرفه‌ها و مهارت‌ها را دربرداشت، آغاز کرد. وظیفه او گلدوزی نقوش مهم تزئینی و مذهبی مانند گل و مرغ و عبارات مذهبی مثل: یا ضامن آهو و حضرت مهدی عج و غیره… بر روی پارچه‌های مخمل با چرخ بود. سرعت بالا و ریتمیک چرخ خیاطی همراه با چرخش و حرکت بر روی پارچه نیازمند دقت و تناسب میان چشم، دست و ذهن است و شالوده بسیاری از هنرهای دیگر از جمله خوشنویسی است و مافی به یقین آن را دارا بود. مشهد شهری مذهبی بود و هنر و فرهنگ از طریق خطوط خوشنویسی و اسلیمی در معماری مساجد و بناها متجلی می‌شد. این مجموعه از کاشیکاری‌ها و گچبری‌ها و نقوش تزئینی که رضا مافی دائم آن‌ها را می‌دید و با آن‌ها سروکار داشت، بعدها در زمینه هنری وی خالی از تأثیر نبود. همچنین رضا مافی مدتی در نزد مرحوم غراب که از استادان برجسته گراور سازی در خراسان بود، حضور یافت و امور فنی آن را از وی آموخت.
رضا مافی در ۱۸ سالگی به تهران آمد تا از استادان بزرگ بهره گیرد. او در کنار درس به تمرین خوشنویسی و نقاشی پرداخت. او در سال ۱۳۴۳ در انجمن خوشنویسان ایران در کلاس درس حسین میرخانی استاد ارشد آن انجمن حاضر شد و نزد وی شاگردی نمود. او از اولین کسانی بود که دوره ۴ ساله خوشنویسی را سه ساله طی کرد. حسین میرخانی دریافته بود که مافی این استعداد را دارد که در آینده، نامورِ این هنر گردد.
مافی سپس به تمرین از خطوط میرزا غلامرضا اصفهانی خوشنویس صاحب‌نام عهد ناصرالدین شاه پرداخت و شیوه‌اش بر خلاف خوشنویسان هم‌عصر خود به سمت کار قدما میل کرد.
رضا مافی در یکم مهرماه ۱۳۶۱ در ۳۹ سالگی و در اوج موفقیت هنری به‌هنگام اسب‌سواری از اسب سقوط کرد و دچار خون‌ریزی مغزی شد و در روز چهارم مهرماه ۱۳۶۱ درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی دفن شد.
رضا مافی در هنر نقاشی خط به حق پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد و برخی او را نخستین هنرمند خوشنویسی می‌دانند که بر بوم نقاشی، خط نوشته‌است. او از نخستین کسانی بود که به هنر «نقاشیخط» روی آورد. وی با تحت تأثیری از مکتب سقاخانه سعی داشت که اصول خونویسی خود را به نقاشی نزدیک کند. به دلیل چیره‌دستی او در خوشنویسی از همان اولین آثار نقاشیخط او تجلیل شد و به سرعت مجلات و روزنامه‌ها را به خود جلب کرد. مافی نمایشگاهی از آثار نقاشی آمیخته با خط یا با موضوع خط در گالری سیحون برگزار کرد که بسیار مورد توجه هنرمندان و هنرشناسان قرار گرفت. این نمایشگاه سر و صدای زیادی را به دنبال داشت، چرا که نخستین بار خوشنویسی سنتی را به صورت نقاشی مدرن درآورده و عرضه کرده بود. البته قبل از مافی افرادی که فقط نقاش بودند از خط در نقاشی‌های خود استفاده کرده بودند ولی مافی که هم خوشنویس بود و هم نقاش از ترکیب این دو هنر راهی نو و شیوه‌ای جدید در هنر معاصر ایران پدید آورد که تا به امروز ادامه پیدا کرده‌است و پیروان فراوانی دارد. مافی سه سال بعد در سن سی سالگی خود درباره رابطه بین خط و نقاشی‌هایش می‌گوید:
هدف من زنده نگه داشتن خط زیبای نستعلیق است. تابلوهای من بر پایه‌های یک هنر اصیل و سنتی استوار است و از این روست که با فارغ بالی جست و جو می‌کنم و بی‌آنکه بخواهم ریشه این هنر را بخشکانم چراکه هدف آن احیا است. نه انهدام. فکر می‌کنم انواع خطوط و به ویژه خط نستعلیق از نظر فرم بسیار غنی است، با فراز و نشیب‌ها و کشیدگیها و دوایر آن که کاملاً حالات القایی زیادی را دربردارند.
رضا مافی در ایجاد اثر هنری خود شگرد و روش‌های خاص خود را داشت. او به احساس آنی یا بداهه علاقه داشت و آن را مهم می‌دانست و حتی کارهای خود را غیرارادی خطاب می‌کرد. همچنین رضا مافی با حسی لطیف به ادبیات و فرهنگ ایرانی-اسلامی گرایش شدید داشت خود او در این باره می‌گوید: «من یک نقاش خطاط هستم، ولی خواننده شعر هستم؛ و زیاد هم شعر می‌خوانم و همین شعرها است که بر من تأثیر می‌گذارند و من می‌توانم یک تابلو بوجود آورم. اما از شعرهایی استفاده می‌کنم که حرف اتصالی بیشتری داشته باشند. این از نظر روانشناسی هنری قدری مهم است که آدم از شاخه‌ای به شاخه دیگر نپرد و یک مسیر اتصالی را بپیماید، کلمات باید باهم بخوانند و اگر نخوانند هدف مرا که تداعی معانی برای بیننده است اعمال نمی‌کنند پس من هم از آن‌ها استفاده نمی‌کنم. برای مثال «باهر دو جهان عشق، به یک دل نتوان باخت» یکی از شعرهایی است که خیلی خوب می‌شود از آن استفاده کرد.» رنگ تابلوهای او بیشتر قهوه‌ای است با متن و نوشته‌هایی به همین رنگ که متمایل به سیاه است. این رنگ که وقار ویژه‌ای دارد به اثر حالتی کهنه و قدیمی می‌دهد. او از بکار بردن رنگ‌های تند و درخشان به کلی گریزان بود و بندرت در ترکیب متن‌ها از آن‌ها استفاده می‌کرد. مطالعه «قلم چوب»‌های وی سند خوبی بر این موضوع است چراکه رنگهای قهوه‌ای کاملاً در جان آن‌ها رفته‌است. او دیدگاه خود را این گونه بیان می‌دارد: «از این رنگ، بوی سنت و تجربه و کمال به مشام می‌رسد. نمی‌خواهم با ادغام بیدلیل رنگ‌ها و بدون اندیشیدن به محتوا، نقاشی و خطاطی کنم. من به فرهنگ غربی دامن نمی‌زنم و مانند هر انسان وطن دوستی که به فرهنگ کشورش علاقه دارد، نمی‌گذارم فرهنگ بیگانه بر من مسلط شود.»