هومن حکیمی- دبیر گروه فرهنگی/ متنش را خیلی خارقالعاده نمیدانم. فیلمنامه «جوکر» اگرچه دارای ظرافتهای منحصربهفرد و جذابیست اما آنچه آدم را موقع تماشایش میخکوب میکند، قدرت و هنر کارگردانی و البته بازی به یاد ماندنی «خواکین فینیکس» است. «جوکر» یک توانایی عجیب دیگر هم رو کرده؛ فیلمی که نشان میدهد، اجرای درست چطور میتواند […]
هومن حکیمی-
دبیر گروه فرهنگی/
متنش را خیلی خارقالعاده نمیدانم. فیلمنامه «جوکر» اگرچه دارای ظرافتهای منحصربهفرد و جذابیست اما آنچه آدم را موقع تماشایش میخکوب میکند، قدرت و هنر کارگردانی و البته بازی به یاد ماندنی «خواکین فینیکس» است. «جوکر» یک توانایی عجیب دیگر هم رو کرده؛ فیلمی که نشان میدهد، اجرای درست چطور میتواند از یک متن خوب، فیلمی عالی بسازد.
۱
اختلاف طبقاتی، سوءاستفاده از قدرت، تربیت و شرایط خانوادگی و تاثیر مهمش در ساختن نسلی که میتواند خودش و جامعه را به فنا بدهد، سیاست در وجه کثیفش… و البته قدرت ویرانگر ذهن آدمی با مایههای روانشناسانه.
اینها همه در «ژوکر» جدید «تاد فیلیپس» هست و نیست. فیلم را اگر بهعنوان یک سرگرمی جذاب ببینید ضرر نکردهاید اما حتما ضرر میکنید اگر حواستان به جزییات نباشد. اینجا قرار نیست «بتمن»، یکهویی پیدایش شود و علیه شرارت یک ضدقهرمان جذاب بایستد. اینجا شخصیت اصلی، خود «جوکر» است و به آن صورت هم از «گاتهام سیتی» قبلی خبری نیست.
اینجا شهر میتواند «نیویورک» امروزی باشد یا «بوداپست» یا «ملبورن» یا حتی همین «تهران» خودمان. همه ما در اطرافمان و حتی درون خودمان یک «جوکر» خاص داریم که فقط کافیست شرایط مهیا شود تا بروز کند… .
۲
دولت اعلام کرده که هنرمندان هم از این به بعد از پرداخت مالیات معاف میشوند. این مسأله البته چیزی از ارزشهای سایر اقشار جامعه ما کم نمیکند اما کم هم میکند! شکی ندارم که هنرمندان جزو آنهایی هستند که کارشان و اثر کارشان بسیار برای جامعه مهم است؛ همانطور که یک معلم، همانطور که یک پزشک… و البته درست به اندازه یک راننده تاکسی منظم و مسوولیتپذیر.
به این نکته هم توجهی نمیکنم که چرا الان این معافیت اعلام شده؛ همانطور که به شخصه اصلا تعجب نکردم که چرا بنزین اینقدر ناگهانی و به آن صورت خندهدار و شاید تا حدی توهینآمیز افزایش قیمت پیدا کرد.
من با افزایش قیمت بنزین خیلی مخالفتی ندارم اما درباره اینکه درآمد مردم ما باید با افزایش این هزینه تناسب داشته باشد (که ندارد) حرف و اعتراض دارم و بعد از اینکه رییس جمهور محترم هم اعلام برائت کرد، حالا از این تصمیمها و رفتارهای ناگهانی و بدون پشتوانه درست و حسابی، تعجب نمیکنم. دولت است، اختیارش را دارد که از این کارها بکند. هنرمند هم میتواند به این معافیت ببالد و دیگران هم میتوانند مخالفت کنند که مثلا چرا ما معاف نمیشویم؟ دولت هم باز میتواند کلی دلیل و توجیه بیاورد و…، آخرش هم کار با روبوسی (که البته به خاطر شیوع آنفولانزا نمیشود!) و نهایتا یک چشمغرّه و اخم، فیصله پیدا میکند.
مثل افزایش کرایه تاکسیها که اگر هم تصویب بشود، جوری بالا میرود که مردم و راننده بیچاره، همیشه درگیر پیدا کردن پول خرد و ۲۰۰ تومانی هستند!
۳
«جوکر» چنان میرقصد که میپذیری یک رقاص ناشی دارد درست میرقصد. چنان جنون دارد که درک میکنی، یک آدم بیچاره به دلیل درست مجنون شده و جنونش برایت لذتبخش است. چنان گریه میکند و عصبانی میشود و مستأصل است که همه اینها گویی نزدیک به تو و حتی در درون تو اتفاق میافتد.
«جوکر» مورد ظلم قرار گرفته است اما مظلوم نیست. جوری واکنش نشان نمیدهد که یک موجود ضعیف درمانده بدبخت، معمولا در این مواقع انجام میدهد؛ با اینکه ضعیف درمانده بدبخت است.
او توجیه روانشناسانه دارد برای این نوع رفتار و نحوه زندگیاش اما برانگیزاننده و برانگیخته است؛ براساس اصولی که جنون منطقیاش، بستری منطقی برای این منطق رفتاری و روایی ایجاد میکند.
«جوکر» را اما اگر نماد و سنبلی بهعنوان نماینده فلان صنف و قشر و… بدانیم، هم در حق خودمان، هم در حق کارگردان خوشذوق و جسور این فیلم و بهخصوص در حق بازیگر و بازی وحشتناک خوبش، جفا کردهایم.
یعنی بیایید قول بدهیم فریب آن سکانس ماقبل پایانی را نخوریم که ضدقهرمان زشت و جذاب، میرود روی کاپوت یک ماشین درب و داغان میایستد و با خون روی لبش، امضاطوری میکند بر گونهاش. یعنی این را نگذاریم به پای فقط نمادگرایی و تمثیلپروری و غیره، چون خیلی سریع با سکانس پایانی و آن رقص اعجابآور آقای بازیگر و آن نور خیرهوار گسترنده در فضای تیمارستان، به ما انگ جنون خواهند زد!
۴
معافیت مالیاتی هنرمندان، همانقدر خوب است که «جوکر» را فیلم خوبی ندانیم! همانقدر منفیست که بیاییم «هیث لجر» را با «خواکین فینیکس» مقایسه کنیم یا قفل کنیم روی این موضوع که «گاتهام سیتی» چقدر «نیویورک» است و از این جور حرفهای دوزاری.
دولت حق دارد هر کاری که دلش میخواهد انجام بدهد و البته پای کارش بایستد. ما هم حق داریم پای انتخابمان بایستیم یا نه، اما حق نداریم مثل ماجرای پول خرد کرایه تاکسی، به جان هم بیفتیم. دولت هم حق ندارد کاری کند که توپ را به زمین ما بیندازد. همانطور که ما حق نداریم از «جوکر ۲۰۱۹» انتظار داشته باشیم هر چیزی را که به آن الصاق میکنیم، بپذیرد و تایید کند. او یک آنارشیست واقعگرا است؛ شما هم اگر در بزرگسالی میفهمیدید که مادرتان سرپرستتان بوده نه مادر واقعیتان و بیماری روحی داشته و اجازه میداده به شما در کودکی تجاوز شود، همینقدر آنارشیست، واقعگرا و دوستداشتنی میشدید!
۵
توصیه میکنم نبوغ کارگردان و بازیگر را در سکانس خشونت محضی که بلافاصله به طنزی گیرا تبدیل میشود، بارها و بارها تماشا و مرور کنید. به دولت محترممان هم البته توصیه میکنم؛ همین!