بیشک ایرج بسطامی یکی از ماندگارترین خوانندگان ایرانزمین است و حسرتی که همیشه با نام بسطامی باقی میماند این است که چه زود رفت و چه کارها و آثاری که میتوانست خلق کند. صدای بسطامی صدایی چند وجهی بود که اولین چیزی که از صدایش شنونده را در دَم مجذوب میکرد، جنس و […]
بیشک ایرج بسطامی یکی از ماندگارترین خوانندگان ایرانزمین است و حسرتی که همیشه با نام بسطامی باقی میماند این است که چه زود رفت و چه کارها و آثاری که میتوانست خلق کند. صدای بسطامی صدایی چند وجهی بود که اولین چیزی که از صدایش شنونده را در دَم مجذوب میکرد، جنس و رنگ و زنگ صدایی بود که موهبتی بینظیر برای این فرزند بم بود و بس. خوانندهای چپکوک که بمخوانی کمنظیر نیز بود. نتهای بم را که میخواند آنچنان سلیس به اجرای نتها میپردازد و واژگان را ادا میکند که نتهای اوج را.
ایرج بسطامی یکم آذر سال ۱۳۳۶ در شهر بم از شهرهای استان کرمان به دنیا آمد و در ۵ دی ۱۳۸۲ نیز در زلزله سهمگین این شهر به دیار باقی شتافت. وی از شاگردان محمدرضا شجریان بود و پس از پیگیری آواز نزد او با پرویز مشکاتیان آشنا شد و اولین آثارش را با آهنگسازی پرویز مشکاتیان به بازار عرضه کرد. کارشناسان موسیقی اصیل ایرانی، او را در کنار محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و علیرضا افتخاری چهار چهره ممتاز موسیقی بعد از انقلاب اسلامی ایران برمیشمرند. تصنیف «گل پونهها» معروفترین اثر ایرج بسطامی است که مربوط به آهنگی از «حسین پرنیا» روی شعری از «هما میرافشار» خلق شده که پس از مرگ ایرج بسطامی آوازه ملی یافت. از دیگر آثار معروف او میتوان به تصنیف «وطن من» اشاره کرد که با آهنگسازی پرویز مشکاتیان بر اساس شعری از ملک الشعرا بهار خلق شده و از طرف سازمان یونسکو سرودی ملی نامیده شد. ایرج بسطامی در روز ۵ دی سال ۱۳۸۲ طی حادثه زمینلرزه بم در سن ۴۶ سالگی درگذشت. ایرج در آواز که پیشانی موسیقی اصیل ایرانیست تبحر داشت و در کمترین زمان ممکن تلمذ و آموزش، به بهترین شیوه آواز میخواند. یکی از ویژگیهای شاخص بسطامی در آواز این بود که برخلاف بسیاری از خوانندگان که به تناسب گوشهای به یکباره باید از نت و خوانش بم به خوانش زیر و اوج منتقل شوند، این انتقال اغلب با اختلاف دینامیک و شفافیت و تیون و کوکخواندن همراه است؛ در صورتی که بسیاری خوانندگان ازین گذار به ناکوکی و تَشَرهایی زِمُخت میگذرند و به گوش شنونده ناخوشایند میآید از این رو شنونده بیشتر در این مواقع با حالتی ناخوشایند مواجه میشود؛ لیکن ایرج بسطامی از این جنبه بسیار تبحر داشت و با آنچنان مهارتی به یک باره از نت بم به چندین نت بالاتر و گاه یک اکتاو و گاه تا سه دانگ بالاتر میرود و کوچکترین نقصانی در خوانشش حس نمیشود.
دینامیک بالای صدای این خواننده شش دانگ توام با اجرای درست و دقیق تحریرها و غَلتها و ویبرهها و غُنههای ظریف و نیز ادای واضح واژگان و آکسانگذاری درست و خوانش صحیح اشعار که بیشک بخش اعظم این ویژگی را از محمدرضا شجریان و بعد نزد پرویز مشکاتیان فرا گرفته، ایرج بسطامی را منحصر و ماندگار میکند. غمی مستمر و ماندگار و همواره در صدای ایرج جاریست؛ گویی درد تمام بشریت را بر دوش میکشد، به خصوص در تصنیف ماندگار «گلپونهها» که به جرات میتوان گفت هیچ خوانندهای نمیتواند این اثر را با این نیت که از ایرج بسطامی بهتر و دلانگیزتر و گیراتر بخواند، بازخوانی کند. این اثر یکی از دقیقترین مثالها برای واژه «ماندگار» است چرا که سه جنبه و کارکتر اصلی یعنی «کلام» «آهنگسازی» و «خوانندگی» را در بالاترین حد خود داراست. به عبارتی دیگر از آن کارهای مطلق است که نمیتوان با افزودن یا کاستن، بر زیبایی و گیرایی آن افزود و قطعا هرگونه تغییر حتی در حد یک نت، بر کلّیت اثر آسیب میرساند. به نظر نگارنده، یکی از دلایل اصلی همکاری «محمدرضا درویشی» با «ایرج بسطامی» نزدیکی صدا و حال و هوا و تکنیک تحریر و اجرای نمودارهای بسطامی است که بسیار به خوانندگان دوران قاجار شباهت و قرابت دارد. درویشی نیز که متخصص جستار و تحقیق در زمینه موسیقیهای گذشته و نیز موسیقی محلی و بومی این سرزمین است با توجه به این خصیصه بسطامی، تنها همکاری خود با این خواننده فقید را به خلق مجدد آثاری از «قمرالملوک وزیری» اختصاص داده است. این آلبوم با عنوان «موسم گل» به بازخوانی تعدادی از تصانیف خوانده شده توسط قمر اختصاص دارد. ایرج از جنبه اخلاقی نیز منحصر به فرد بود. بیشتر خوانندگان و هنرمندان خواهان شهرت و معروفیت و بهرهمندی از مزایای این شهرت هستند؛ لیکن او به شدت از این جنبه موفقیت کار هنری گریزان بود و به شدت با طرح عکسش به عنوان جلد آلبوم مخالفت میکرد. همین امر باعث کمتر شناخته شدن او تا پیش از حادثه درگذشتش بر اثر زلزله بم بود. او از جنبه اخلاقی زبانزد بود؛ آنچنان که پس از درگذشت برادر بزرگترش به زادگاهش شهر بم بازگشت و سرپرستی فرزندان برادر را برعهده گرفت و با وجود وضعیت مالی بسیار ضعیف، تمام مسولیت خانواده را برعهده گرفت. او هیچگاه ازدواج نکرد و به شدت گوشهگیر بود. بسطامی بیشتر پس از درگذشتش شهرت یافت و مردمی که میشنیدند یکی از نوابغ خوانندگی خود را از دست دادهاند به سراغ آهنگ «گلپونهها» میرفتند. کنسرت «بمخوانی» شجریان و حسین علیزاده نیز که به مردم بم و ایرج بسطامی تقدیم شد در بیشتر شناخته شدن او تاثیر داشت. «پرویز مشکاتیان» و «محمدرضا شجریان» تاثیرگذارترین افراد در زندگی هنری ایرج بسطامی بودند که شجریان ۶ سال به او آواز ایرانی درس داد. نقطه عطف زندگی هنری وی آشنایی با پرویز مشکاتیان نوازنده مشهور سنتور بود که از آن پس همکاری او با گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان آغاز شد. ایرج بسطامی در کنار این استاد توانا موفق به فراگیری فن تلفیق شعر و موسیقی شد. آلبوم «افشاری مرکب» نخستین اثر ایرج بسطامی، نتیجه آشنایی وی با پرویز مشکاتیان بود و پس از آن، مشکاتیان او را به عنوان خواننده ثابت بسیاری از کنسرتها و چندین آلبوم خود انتخاب کرد و همکاری موفقی با این خواننده توانا داشت؛ ضمن آن بسیاری جنبههای موسیقی را به وی آموخت و ایرج نیز تجارب موفقی در کار گروهی و تصنیفخوانی و آثار ضبطی کسب کرد.
یکی از برجستهترین ویژگیهای هنری ایرج بسطامی این بود که همچون بسیاری از هنرجویان و خوانندگان هم دوره خود، مقلد نبود و به غایت صدایی تفکیک شده و متمایز و نیز حالتها و سبکی منحصر به خود داشت که همین ویژگی کافی بود که او را از دیگر خوانندهها متمایز سازد که چپکوکی، قدرت بالای حنجره، تحریرهای درست و سرعتی، بهره درست از دیافراگم و نفسگیری و تقسیم کششها و انتقال سلیس از گامهای بم به زیر و بالعکس، شفافیت و دینامیک بالا و وضوح دکلمه شعر هم بر مزیتهای این خواننده میافزاید. تصنیف «گل پونهها» معروفترین اثر ایرج بسطامی به شمار میرود که مربوط به آهنگی از «حسین پرنیا» روی شعری از «هما میرافشار» است که پس از مرگ ایرج بسطامی آوازه ملی یافت. بسطامی آن را در آلبوم «رقص آشفته» منتشر کرد. از دیگر آثار شاخص او میتوان به تصنیف «وطن من» اشاره کرد که با آهنگسازی «پرویز مشکاتیان» بر اساس شعری از «ملکالشعرا بهار» است. این تصنیف از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.