تراکتور و تلویزیون؛ ارباب رطب‌خورها!
تراکتور و تلویزیون؛ ارباب رطب‌خورها!

  رسول بهروش/ بیانیه تراکتورسازی خطاب به صداوسیما رسما فاجعه است؛ به سیاق همه این سال‌ها، مشوش و طلبکارانه. یادش به خیر، تا همین چند سال پیش تراکتور برای تمام مردم ایران نامی گرامی بود؛ آنقدر که همه برای بازگشت این تیم به لیگ برتر لحظه‌شماری می‌کردند. آنها اما از وقتی برگشتند، رخ عوض کردند […]

 

رسول بهروش/

بیانیه تراکتورسازی خطاب به صداوسیما رسما فاجعه است؛ به سیاق همه این سال‌ها، مشوش و طلبکارانه. یادش به خیر، تا همین چند سال پیش تراکتور برای تمام مردم ایران نامی گرامی بود؛ آنقدر که همه برای بازگشت این تیم به لیگ برتر لحظه‌شماری می‌کردند. آنها اما از وقتی برگشتند، رخ عوض کردند و با همین ادعاهای عجیب و بستانکاری‌های غیرقابل هضم، به تدریج بزرگترین شکاف تاریخ را بین هواداران فوتبال انداختند. به راستی یک دهه پیش کی و کجا شاهد این حجم از نفرت‌پراکنی، این میزان از سر و دست‌های شکسته و چشم‌های کور شده یا جولان بیرق‌های بیگانه و شعارهای سخیف نژادپرستانه در ورزشگاه‌های کشور بودیم؟ انگار تاریخ هولیگانیسم در استادیوم‌های ایران را باید به دو دوره قبل و بعد از بازگشت تراکتور به لیگ برتر تقسیم کرد.
بیانیه این باشگاه علیه تلویزیون، تلاشی دیگر در همین مسیر است. در این سیاهه ادعا شده تراکتور سی میلیون هوادار دارد و عدم پخش مسابقات این تیم از شبکه سه «ظلم» است؛ اما این عدد کذایی از کجا آمده، وقتی در هیچکدام از نظرسنجی‌های معتبر کشور نسبت هواداران تراکتور از ده درصد هم تجاوز نکرده است؟ آیا همین مساوی دانستن هر ایرانی ترک یا آذری‌زبان با یک هوادار تراکتورسازی، اوج نگاه قوم‌پرستانه و قشری‌گرایانه به فوتبال نیست؟ حالا دلیل خشم تراکتور از تلویزیون چیست؟ اینکه گزارشگر بازی اخیر سرخپوشان به اصالت اسم «پرسپولیس» اشاره کرده است؛ واکنشی به کنش نوجوانانه مالک تراکتور در «پیروزی» خطاب کردن نام این تیم. آیا صرفا همین استدلال برای عریضه‌نویسی کافی است؟ آیا کسانی که این بیانیه را نوشته‌اند، محض رضای خدا حداقل یک بار گزارش گزارشگران بومی تبریز را شنیده‌اند؟ آیا آنها چیزی از حماسه تماشاگران روی تپه و برتری آن بر جام‌های فلزی می‌دانند؟ در مورد اینکه تراکتور دومین تیم پرهوادار جهان است چطور؟ نکند یک روز عصر ناگهان از مریخ فرود آمدید و با طعنه ملوی عباس قانع مواجه شدید؟!
کاش تراکتورسازی به عنوان ارباب رطب‌خورها دیگران را منع از رطب نمی‌کرد. هنوز ویدیوی کارشناسی که مثل آب خوردن روی آنتن شبکه استانی قهرمانی پرسپولیس در لیگ شانزدهم را حاصل تبانی با بنگر و شجاع خلیل‌زاده عنوان می‌کرد در فضای مجازی موجود است. آنهایی که مثل نگارنده ترکی بلدند، خوب می‌دانند شما در شبکه استانی چه‌ها می‌کنید؛ بعد طلبکار و مدعی تبعیض هم هستید؟ کاش می‌فهمیدید با این کارها نادانسته بزرگترین ظلم را به تیم خودتان کردید؛ با معصومیت‌زدایی از برند «تراکتور» که زمانی برای همه مردم ایران عزیز بود.