سامان موحدیراد/ در چند روز گذشته استقلال تهران و حواشی آن ترند اول اخبار ورزشی در ایران است. چنانکه رویدادهای رخ داده در این باره حتی به سایتها و رسانههای سیاسی هم نفوذ کرده و در رسانهای نیست که خبری از این رویداد نبینید. بازی بدون حضور سرمربی استقلالیها در ورزشگاه آزادی و مصاحبههای تند […]
سامان موحدیراد/
در چند روز گذشته استقلال تهران و حواشی آن ترند اول اخبار ورزشی در ایران است. چنانکه رویدادهای رخ داده در این باره حتی به سایتها و رسانههای سیاسی هم نفوذ کرده و در رسانهای نیست که خبری از این رویداد نبینید. بازی بدون حضور سرمربی استقلالیها در ورزشگاه آزادی و مصاحبههای تند بازیکنان بعد از آن هم یکی از بخشهای این جریان بزرگ خبری بود. مصاحبههای تندی که شاید تیر خلاص را بر پیکر مدیریت ضعیف این تیم زد و موجب کنار گذاشته شدن امیرحسین فتحی شد. در میان مصاحبه چند بازیکن بزرگتر استقلال بیشک حرفهای تند و البته صادقانه وریا غفوری در شبکههای اجتماعی خیلی دست به دست شد. به ویژه اینکه صحبتهای او چند فراز مهم هم داشت که فوتبالی و غیر فوتبالی را درگیر میکرد. استقلالیها از آن بخشهای صحبتهای وریا که گفت «مدیریت در استقلال تعطیل است» خیلی خوششان آمد و غیر فوتبالیها از آنجایی که رو به دوربین صداوسیما گفت: «اون تلویزیونه؟… خاموشش کن! من با تلویزیون حرف نمیزنم»! تا اینجای کار شاید با یک مدل تکراری از یک سلبریتی در مسیر محبوبیت مواجه هستیم. چیزی که در این سالها بارها و بارها دیدهایم. ورزشکاران، هنرمندان و سیاستمدارانی که به واسطه اظهارنظرهای تند و تیزشان، موضعگیریهای به موقعشان و ایستادن در کنار مردم و خواستههایشان معروف و محبوب شدند. اما همانطور که بارها دیدهایم این دست محبوبیتهای یکشبه خیلی زود هم از دست رفت و یکشبه هم باد هوا شد. به ویژه این روزها که جریانهایی علیه سلبریتیها در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است. با این حساب آیا باید وریا را هم در دایره همین مدل رفتاری ببینیم؟ آیا وریا هم سلبیریتی است که قصد دارد با موجسواری روی جریانهای خبری به دامنه محبوبیتش بیفزاید؟ برای درک بهتر این ماجرا بد نیست نگاهی به همان مصاحبه معروف وریا بعد از بازی با پیکان بیندازیم. وریا غفوری در این گفتوگو هم از خجالت مدیریت باشگاه بیرون میآید هم از خجالت دولت و وزیر و هم با انتقاد به صداوسیما دایره انتقاداتش را فراتر میبرد. تا اینجای کار اگرچه کارش شجاعانه است اما میتوان آن را در دایره همان مدل محبوبیت سلبریتیها قلمداد کرد. انتقاد از فتحی در آستانه اخراج و وزیری که زمین و زمان از عملکردش ناراضی هستند و صداوسیمایی که سالهاست در میان مردم محبوب نیست هم چندان سخت نیست هم اینکه محبوبیت خوبی برای شما در میان اقشار مختلف ایجاد میکند. اما چیزی که حرفهای آن روز وریا را متفاوت میکند صحبتهایش در انتقاد از استراماچونی است. اینجاست که نشان میدهد کاپیتان استقلال شجاعانه در سمت درست ماجرا ایستاده است. اگر قرار بود با همان متر و معیار سلبریتیها تنها برای محبوبیت حرف بزند بیشک از انتقاداتش از استرا صرفنظر میکرد چرا که خیلی محتمل بود و هست که سرمربی به تیم بازگردد و آنگاه جایگاه کاپیتان در نظر سرمربی متزلزل شود.
اما کاپیتان استقلال، درست مثل همه هوادارانی که آن روز دلشان برای استقلال میتپید و به هر چیزی متوسل میشدند از همه مقصرین در وضعیت استقلال انتقاد کرد. در واقع انتقاد از استراماچونی تأییدی است بر اینکه وریا در جای درستی از ماجرا ایستاده است. یک انسانِ شجاعِ صادق که دلش برای تیمش و وطنش میتپد.