محمدحسین جعفری سمیع دبیر گروه سیاسی پنج ماه دیگر جناح های سیاسی کشور باید برای تصاحب صندلی های سبز پارلمان با هم رقابت کنند. بسیاری بر این عقیده اند که هر جناحی که بتواند اکثریت کرسی های مجلس یازدهم را در اختیار داشته باشد، می تواند خود را از هم اکنون پیروز انتخابات ۱۴۰۰ ریاست […]
محمدحسین جعفری سمیع
دبیر گروه سیاسی
پنج ماه دیگر جناح های سیاسی کشور باید برای تصاحب صندلی های سبز پارلمان با هم رقابت کنند. بسیاری بر این عقیده اند که هر جناحی که بتواند اکثریت کرسی های مجلس یازدهم را در اختیار داشته باشد، می تواند خود را از هم اکنون پیروز انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری نیز بداند. اما این در حالی است که دو جریان شاخص سیاسی کشور در شرایط خوبی به سر نمی برند و بر این اساس نمی توان برآوردی دقیق از وضعیت رقابت های انتخاباتی مجلس یازدهم داشت.
به گزارش «جمله» در روز های گذشته صدای اختلاف از ارودگاه هر دو جریان سیاسی به وضوح شنیده می شود. جریان اصولگرایی از سال ۹۶ و پس از بلایی که «جمنا» بر سر اصولگرایان آورد، به قول معروف دیگر نتوانست کمر راست کند و همچنان درگیر اختلافات داخلی است. این در حالی است که اختلافات میان اصولگرایان به همینجا ختم نمی شود. این جریان سیاسی محافظه کار سال هاست از نداشتن یک لیدر قدرتمند رنج می برد. پس از درگذشت آیت ا… مهدوی کنی و حاشیه نشینی ناطق نوری، برخی از چهره های جوان اصولگرایی مانند عناصر جبهه پایداری حول محور آیت ا… مصباح یزدی گرد هم آمدند تا او را به پدر معنوی اصولگرایان معرفی کنند. هرچند دیگر اصولگرایان برای جایگاه آیت ا… مصباح احترام زیادی قائل بودند ، اما پذیرش ایشان به عنوان رهبر این جناح سیاسی با موافقت همگان همراه نشد.
نبود چهره شاخص در میان اصولگرایان، موجب شد تا برخی از شخصیت های این جناح سیاسی تلاش کنند تا خود را به عنوان لیدر اصولگرایان در جامعه معرفی کنند که این خود بر دامنه اختلافات میان این جریان افزود.
آسودگی خاطر از تائید صلاحیت!
هر چند اصلاح طلبان در سال های اخیر به دلیل وجود نظارت استصوابی با رد صلاحیت های فراوانی مواجه بوده اند، اما اصولگرایان همواره از بابت شورای نگهبان خیالشان آسوده بوده است. با این حال موضوعی که برخی از اصولگرایان به آن اشاره داشته و نسبت به آن ابراز نگرانی کرده اند، نداشتن پایگاه اجتماعی است.
در چند دهه اخیر بالاترین پست های مدیریتی و بسیاری از نهادها، ارگان ها و سازمان های حساس کشور در اختیار اصولگرایان قرار داشته است و با این وجود، آنان نه تنها نتوانستند مطالبات جامعه را محقق کنند، بلکه در کمتر مواردی شاهد آن بودیم که این افراد برای مطالبات اجتماعی و حقوق سیاسی مردم ارزش و اهمیتی قائل باشند. از این روز به خوبی می دانند که در یک رقابت عادلانه هرگز نمی توانند حداکثر آرای مردم را به دست آورند. به همین دلیل ترجیح می دهند مهره های رقیب توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده و در انتخاباتی به دور از شور و هیجان اجتماعی و با حداقل آرا پیروز انتخابات شوند.
این سیاستی است که چندی پیش حمید رسایی چهره اصولگرا بدان اشاره کرد. او در ادعایی به نقل از مرحوم آیت ا… هاشمی گفت: «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزب اللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رای بدهند، مشارکت داشته باشند؛ ما هم دموکراسی را داریم که واقعا دموکراسی است و تقلبی در آن نیست و هم اینکه صندوق مدیریت میشود و کشور دست کسی میافتد که فکر میکنیم بهتر میتواند کشور را اداره کند».
وی در ادامه ادعای خود به نقل از آیتا… هاشمی گفت: «مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی در میآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم». اما فارغ از این که این ادعا و نقل قول درست یا غلط باشد نمی توان این حقیقت را انکار کرد که اصولگرایان امروز چنین راهبردی را در نظر گرفته اند تا حتی به قیمت مشارکت پایین جامعه بتوانند پیروز انتخابات باشند.
حال با نزدیک شدن به زمان ثبت نام انتخابات مجلس یازدهم، تلاش می کنند با معرفی چهره هایی که شاید اندک محبوبیتی در نزد افکار عمومی داشته باشند، به رقابت با رقیبی بروند که مجبور است چهره های ناآشنا را به میدان بیاورد.
دستان خالی اصلاح طلبان
در مقابل اصولگرایانی که هیچ واهمه ای از رد صلاحیت ندارند، اما اصلاح طلبان که پیش از این نیز صابون نظارت استصوابی شورای نگهبان بر تنشان خورده است، بسیار نگران رد صلاحیت ها از سوی این شورا هستند.
علی شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت دراینباره می گوید: «شورای نگهبان به قدری از حد خودش فراتر رفته که انتخابات عملا دو مرحلهای شده است. به هر حال ما این نظارت استصوابی را قبول نداریم و فکر میکنیم شورای نگهبان به مردم جفا میکند». وی ادامه داد: «حتما افرادی که قابلیت سرلیستی داشته باشند را داریم و اگر شرایط به گونهای پیش رفت که تصمیم گرفتیم در تهران لیست بدهیم و دامنه انتخابمان آنقدر بسته باشد که تنها از میان همین نمایندگان تهران حق انتخاب داشته باشیم آن وقت فکر میکنیم که اصلا شرایط لیست دادن وجود دارد یا خیر؟»
دبیر کل حزب اتحاد ملت درخصوص مهره های جریان اصولگرایی اظهار کرد: «احمدی نژاد و قالیباف چهرههای جدیدی نیستند که تصور کنیم می توانند کاری انجام دهند که در گذشته انجام ندادهاند. در مجموعه اصولگراها، طیف احمدینژاد دست بالا را در سهم آراء دارد ولی این حداکثر میزان حمایتی است که میتوانند جلب کنند و سقف رای احمدینژاد همین است».
وی با اشاره به اینکه به طریق اولی قالیباف هم همین طور است؛ تصریح کرد: «او بین اصولگرایان هم تقریبا مهره سوخته بوده و تعداد هوادارانش بعد از احمدی نژاد دوم است اما جمع این دو هم عدد قابل ملاحظهای نخواهد بود و اساسا ائتلاف این دو هم به این راحتی نیست و آنها ساز و کاری برای رسیدن به اتفاق نظر ندارند».
یکی از مشکلات اصلاح طلبان نداشتن یک چهره شاخص به عنوان سرلیست انتخاباتی است. چرا که به اعتقاد برخی همچون غلامحسین کرباسچی، بسیاری از افرادی که امروز خود را اصلاح طلب مینامند، هیچ تعریفی از اصلاح طلبی ندارند. او در مصاحبه ای که روز گذشته منتشر شد گفت:« برای مثال آقای عارف که روزی در مقام ریاست دانشگاه تهران مانع سخنرانی آقای عبدالکریم سروش شد یا آقای سیدجواد طباطبایی را از معاونت پژوهشی برداشت یا روزی دیگر برخوردهایی با انجمن اسلامی داشته چطور امروز به شخصیت محوری اصلاحات تبدیل شده و از او برای هر منصب و مقامی صحبت میشود. امروز از خود آقای عارف بپرسید، تعریف شما از اصلاحات چیست؟ بپرسید آیا حرفهای آقای آرمین یا آقای تاجزاده را قبول دارید؟ به این معنا، چون ما تعریفی نداریم، هر کسی روزی وارد این گود میشود و به محض اینکه میبیند، حنای اصلاحات رنگی ندارد به سراغ اردوگاه مقابل میروند».
وی ادامه داد:« بنابراین وقتی «اصلاحات» اینچنین فاقد تعریف مشخص است به شرایطی میرسیم که در یک حوزه انتخاباتی از فردی که اصلا تمایل و صبغه اصلاحطلبی ندارد، حمایت صورت میگیرد. وقتی که جبهه اصلاحات تعریف شاخصی نداشته باشد هر که در یک موقعیت مناسبی عضو جبهه اصلاحات میشود و در موقعیت نامناسب از این جبهه جدا میشود. این نکتهای کلیدی است بالاخره شهروندان هم بابت رای خود از ما مطالبهگری میکنند».
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که امروزه دیگر تنها شعارهای انتخاباتی و فصلی کاندیداها نمی تواند توفیقات این چهره های همیشه در صحنه مدیریت کشور را فراهم آورد. جامعه و افکار عمومی از کسانی که بار دیگر می خواهند رای مردم را کسب کنند، رزومه ای قابل قبول می خواهد.