«جمله» از عادات فرهنگی ویرانگر می‌نویسد؛/ لیاقت‌مان بیشتر از اینهاست
«جمله» از عادات فرهنگی ویرانگر می‌نویسد؛/ لیاقت‌مان بیشتر از اینهاست

  داوود بصیری – نویسنده و ترانه‌سرا/   در یک نگاه واقع‌بینانه به بضاعت فرهنگی موجود گاهی به‌سختی می‌شود مواضع دائم‌التغییر اطرافیان را درک کرد. مواقعی در مواجهه با منطق الکن بعضی از مدعیان در بحث‌ها متحیر می‌شویم. هرازگاهی از شدت دهن‌بینی سطحی‌نگری برخی، خون در رگ‌های آرام‌ترین افراد هم به جوش می‌آید. اگر مجموعه […]

 

داوود بصیری – نویسنده و ترانه‌سرا/

 

در یک نگاه واقع‌بینانه به بضاعت فرهنگی موجود گاهی به‌سختی می‌شود مواضع دائم‌التغییر اطرافیان را درک کرد. مواقعی در مواجهه با منطق الکن بعضی از مدعیان در بحث‌ها متحیر می‌شویم. هرازگاهی از شدت دهن‌بینی سطحی‌نگری برخی، خون در رگ‌های آرام‌ترین افراد هم به جوش می‌آید.

اگر مجموعه رفتارهایی با آثار روزمره در ارتباطات اجتماعی را در یک محیط مدنی رصد کنیم، به مؤلفه‌های تأثیرگذاری دست خواهیم یافت که فرهنگ بی‌شک مهم‌ترینشان خواهد بود و اینجاست که نیاز مبرم به آگاهی رخ می‌نماید. فرهنگ و اجتماع چنان بر یکدیگر اثر متقابل دارند که گاهی پیشرفته‌ترین کشورها هم در پیش‌بینی دامنه پدیده‌ها دچار سردرگمی و اشتباه شده و در پیشگیری آسیب‌ها دچار چالش‌های جدی می‌گردند. خاستگاه این معضل مقوله مهمی به‌عنوان احتمال ضریب خطای بالا در مدیریت انسانی است که چه در جنبه مدیریت فردی و چه در بعد کلان همواره مشاهده می‌شود. شایعه، اپیدمی حس نگرانی، موج‌های انفعال، بدبینی، بدگویی، ناامیدی و از همه مهم‌تر قضاوت در عین عدم دسترسی به اطلاعات موثق در هر مقوله از متداول‌ترین نمونه‌های آفات فرهنگی هستند. نوعی از رفتارهای بیمارگونه که گاه سلسه‌وار در جامعه رخ می‌نمایند و گاه به‌تنهایی بخشی از مردم را در دام خویش گرفتار می‌سازند. نقطه نگران‌کننده اینجاست که منشأ و جرقه اولیه تمامی این رفتارهای نابهنجار در ضعف‌های فرهنگی لانه دارد.
به‌وضوح می‌توان مشاهده کرد که برخلاف امواج شادمانی که بر اساس یک موفقیت مسلم شکل می‌گیرند، موج‌های منفی با حداقل صحت روایات به‌سرعت راه خویش را در میان گفتمان اجتماعی پیدا نموده و تکثیر می‌گردند.
بگذارید قدم‌به‌قدم با این اتفاق همراه شویم. نقطه شروع هر کدام از موارد ذکر شده به‌عنوان عادات ویرانگر فرهنگی را که رصد کنیم، به یک دشمن خاموش می‌رسیم. آفتی به نام مکر که مانند دام عمل کرده و از مؤلفه‌هایی مانند بخل، حسد، عناد، منفعت، طمع، جهل و … نیرو می‌گیرد.
نشر اکاذیب قدم بعدی است؛ تزریق خزنده اطلاعات بی‌اساس و یا مغرضانه به اخبار محیطی در دسترس عوام. مرحله بعدی پیش‌بینی آینده‌ای مخدوش برای جامعه درگیر با موج پدیدآمده است. اگر دقت کنید این پروسه چه در یک چالش خانوادگی اتفاق بیفتد و یا یک نفاق‌انگیزی قومی و یا یک سیستم مدیریتی، اغلب با اندکی تغییر همین مراحل را طی می‌نماید. نکته اینجاست که هرچقدر جامعه‌ای ازلحاظ زیرساخت فرهنگی ضعیف‌تر باشد، ظرفیت بیشتری برای لغزیدن در این پرتگاه اجتماعی را خواهد داشت و پتانسیل بیشتری برای غرق شدن در این امواج؛ معضلی به نام عادات ویرانگر فرهنگی. پادزهر تمامی این معضلات بالا رفتن سطح آگاهی است و بس.
مردم مخصوصا عوام اگر طریقه درست نگاه کردن به موضوعات را بیاموزند، به مطالبه اخبار مستند عادت بنمایند و راستی‌آزمایی را در تمامی روابط اجتماعی و فرهنگی تمرین نمایند، بی‌شک افزایش سطح آگاهی به میزان قابل‌توجهی در جامعه محقق خواهد شد. بدبینی و ترس بیماری مهلکی است که معلول ناشناخته‌ها و نادانسته‌هاست و یک راه درمان بیشتر ندارد؛ جست‌وجو و دستیابی به حقیقت. هر فرد اگر به حقیقت زندگی خویش و اخبار پیرامونش متعهد و حساس باشد، بدون تردید هرگز وارد رفتارهای عامیانه و سطحی نمی‌شود. با این شرایط پتانسیل جامعه در مسیر صحیح توسعه و آبادانی زندگی فردی و اجتماعی، روندی پویا خواهد داشت و عرصه بر طراران جاهل تنگ خواهد شد. کار سختی نیست اگر از خودپسندی و بخل و سهل‌انگاری پرهیز کنیم. از حرف‌های بی‌سند و نقل‌های نامعتبر پرهیز کنیم. تلاش کنیم تا با فراهم کردن بستر، رشد روزافزون فرهنگی فرزندانمان را برای داشتن فردایی روشن بیمه کنیم. من و تو کم نیستیم و لیاقتمان بیش از این است که بازیچه جهل باشیم.