محمد هدایتی در مباحث تاریخی از چیزی به اسم «شرطی های خلاف واقع» صحبت می شود: که اگر فلان اتفاق رخ نمی داد چه مسیر تاریخی پیموده می شد؟ برای مثال اگر در نبرد ماراتن ایران بر یونان غلبه می کرد تاریخ چه جریانی می یافت؟ ایده پشتیبان این «بازی» یا «تحلیل» تاریخی بحث از […]
محمد هدایتی
در مباحث تاریخی از چیزی به اسم «شرطی های خلاف واقع» صحبت می شود: که اگر فلان اتفاق رخ نمی داد چه مسیر تاریخی پیموده می شد؟ برای مثال اگر در نبرد ماراتن ایران بر یونان غلبه می کرد تاریخ چه جریانی می یافت؟ ایده پشتیبان این «بازی» یا «تحلیل» تاریخی بحث از حادثی بودن یا پیشامدی بودن آن است. اینکه حتی برخی اتفاقات کوچک، یا مسائل جزیی، گاهی نتایج بسیار عظیمی به بار می آورند.
کتاب «صلحی که همه صلح ها را به باد داد» روایت خلق خاورمیانه نوین است، آن هم در متن حوادث جنگ جهانی اول. کتاب روایت انبوه ائتلاف هایِ غالباً شکننده میان کشورهای اروپایی و طرف های خاورمیانه ای است. داستان فروپاشی امپراتوری عظیم عثمانی و تجزیه آن است، آن واحد سیاسی پهناور، با فرهنگ و اقوام مختلف، دین ها و زبان های بسیار، امپراتوری که روزی تا دروازه های وین رسیده بود و این آخرها نمی دانست کجاها از آنِ اوست و کجاها نه. روایت های این کتاب نشان می دهد نظم جدید خاورمیانه، بر خاکسترهای عثمانی تا چه حد وابسته به اتفاقات عجیب و گاه خنده دار بوده است. ذهن ما عادت کرده تصوری تمام و کمال از طرف های غربیِ داستان بسازد، کسانی که به مدد عقلی ابزاری و با آگاهی کامل از خود و از ما، پازل خاورمیانه جدید را مرحله مرحله، و با نقشه ای از پیش موجود کامل کرده اند. اما اینگونه نبوده است. در کتاب می خوانیم که آن ها هم تا چه نسبت به شرایط بیگانه و حتی ناآگاه بوده اند، چقدر برآوردهای اشتباه داشته اند. وقتی بریتانیا ناخواسته وارد جنگ با عثمانی شد هیچ تصور درستی از منطقه نداشت حتی با وجود اینکه دیری بود در مصر و هندوستان حکمرانی می کرد. «حتی یک تاریخ معتبر به زبان انگلیسی درباره امپراتوری عثمانی وجود نداشت، دولت بریتانیا کوچکترین اطلاعی از امپراتوری که می خواست با آن بجنگد نداشت، حتی یک نقشه(۸۰). اطلاعات کتاب نشان می دهد که حتی بسیاری از تصمیمات جنگی آنها ناشی از برآوردهای اشتباه از منطقه، از رقبا و ائتلاف های بین آن ها بوده اند. گویی جنگیدنی بوده است در تاریکی
کتاب از ظهور یا پروبال گرفتن مفاهیم جدید در خاورمیانه می گوید، از ایده کشور، از ناسیونالیسمِ به ویژه عربی که گویا ترفندی بوده است برای مقابله و به زانودرآوردن امپراتوری عثمانی. ما با ترکیب عجیب و غریب جمعیتی، قومی و دینی خاورمیانه آن زمان بیشتر آشنا می شویم. خاورمیانه ای که به قصه های هزار و یک شب شباهت بیشتری دارد. احتمالا حالا تعجب خواهیم کرد از قدرت اقتصادی یهودیان در بغداد، از بی اهمیتی ایران در آن مقطع تاریخی، از اینکه چگونه طرح سرزمینی برای یهودیان، با وجود مخالفت های بسیار در فرانسه و انگلستان به یک باره عملیاتی می شود و از اینکه چطور چرچیل و خیلی های دیگر بی توجه به ریشه های هویتی، حضور یا عدم حضور یهودیان در فلسطین را با ملاحظات اقتصادی درک می کردند. کتاب داستان ظهور رهبرانی است که به یک باره علم ناسیونالیسم برافراشتند و واحدهای سیاسی جدید را رهبری کردند. داستان موفقیت ها و شکست ها. داستان نزاغ هاشمی ها و ابن سعود در عربستان که تاثیرات دیرپایی بر خاورمیانه بر جای گذاشت.
و اما تقسیم عجیب خاورمیانه. می گویند در کنفرانس صلح پاریس، رهبران پیروز نقشه خاورمیانه را پیش روی خود داشتند و همچون بریدن یک کیک هرکس خواهان سهم بیشتر و مرغوب تری بود. گاهی از رودی اسم می بردند که حتی روی نقشه نمی توانستند پیدایش کنند. خاورمیانه تکه تکه شد. هرگوشه اش به جایی رسید. گروه هایی هم بی نصیب ماندند.
نویسنده کتاب در پایان مشابهتی برقرار می کند بین سرنوشت خاورمیانه پس از فروپاشی امپراتوری با اروپایِ بعد از سقوط روم. «اگر چالش های تقسیم اینچنین خاورمیانه رفع نشود، خاورمیانه سرانجام به وضعیتی مشابه وضع اروپای قرن پنجم دچار خواهد شد که سقوط مرجعیت امپراتوری روم در غرب اتباعش را در بحران تمدنی افکند که وادارشان کرد نظام سیاسی تازه ای برای خود پیدا کنند…هزار و پانصد سال طول کشید تا اروپا توانست بحران هویت اجتماعی و سیاسی بعد از سقوط روم را رفع کند…بحران مستمر خاورمیانه در روزگار ما شاید هرگز به آن اندازه دامنه دار و دیرپا از کار در نیاید. ولی صورت مساله همان است: اقوامی گوناگون پس از فروپاشی نظام امپراتوری کهنی که بدان خو کرده بودند چگونه باید گروه های بندی های تازه ای تشکیل دهند و هویت های سیاسی جدید برای خود پدید آورند. متفقین در اوایل دهه ۱۹۲۰ طرحی برای خاورمیانه بعد از عثمانی اندیشدیدند. پرسشی که هنوز پاسخی نگرفته این است که آیا خلق های منطقه آن را خواهند پذیرفت؟ و خاورمیانه ای که هنوز آرام نگرفته است
٭کتاب «صلحی که همه صلح ها را به باد داد» نوشته دیوید فرامکین و ترجمه حسن افشار توسط نشر ماهی منتشر شده است. دیوید فرامکین نویسنده، مورخ و وکیل آمریکایی است که سال ۱۹۳۲ در ایالت ویسکانسین متولد شد. او در دانشگاه شیکاگو درس خوانده و در دانشگاه بوستن استاد تاریخ و روابط بینالملل بوده است. دیوید فرامکین سالها عضو شورای روابط خارجی و نیز مدیر مرکز آیندهپژوهی فردریک پادری بود.
شهرت دیوید فرامکین برای نوشتن کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد داد است اما او در مجموع هفت کتاب نوشته است که آخرین آنها به نام «پادشاه و گاوچران؛ تئودور روزوولت و ادوارد هفتم، همکاران مخفی» سال ۲۰۰۷ منتشر شد. از میان کتابهای دیگر این نویسنده میتوان به «آخرین تابستان اروپا؛ چه کسی جنگ بزرگ را سال ۱۹۱۴ آغاز کرد»، «راه جهان» و «انگلستان، فرانسه و توافقات دیپلماتیک» اشاره کرد. دیوید فرامکین سال ۲۰۱۷ در نیویورک در گذشت.