درگذشت شاعر طبیعت
درگذشت شاعر طبیعت

    سپهري با ديدي عارفانه به جهان و اجزاي كائنات مي‌نگرد و براي همه‌ي اجزاي طبيعت سهمي يكسان قائل است. و به زندگي نگاه مثبتي دارد. شعر سهراب، شعر زندگي است و نگرش او مثبت و مشتاقانه مي‌باشد. نگاه سهراب به زندگي، نگاه عارفانه، عابدانه و نامتناهي است و بر همين اساس مرگ را […]

 

 

سپهري با ديدي عارفانه به جهان و اجزاي كائنات مي‌نگرد و براي همه‌ي اجزاي طبيعت سهمي يكسان قائل است. و به زندگي نگاه مثبتي دارد. شعر سهراب، شعر زندگي است و نگرش او مثبت و مشتاقانه مي‌باشد.

نگاه سهراب به زندگي، نگاه عارفانه، عابدانه و نامتناهي است و بر همين اساس مرگ را بخشي از زندگي جاودانه مي‌بيند. از نظر سهراب تمام اجزاي آفرينش داراي روح هستند. سپهري با روح بلند با جهان آميخته مي‌شود و با تك تك‌شان به خدا مي‌پيوندد و هيچ تفاوت و تضادي ميان عناصر هستي نمي‌بيند. در مجموع نگاه سپهري به زندگي، نگاهي شفاف و عارفانه است. او به زندگي انسان به صورت زندگاني جاوداني مي‌نگرد و زندگي اين جهان را بخشي از مسير زندگي حقيقي انسان مي‌دانسته و مسير زندگي را رو به تعالي و به سوي قرب الهي مي‌داند.

سهراب سپهری از نام‌آوران ادب و هنر معاصر ایران است. او را «شاعر طبیعت» نیز لقب داده‌اند. سال‌های کودکی سپهری در کاشان سپری شد. پدر و مادرش هر دو اهل هنر بودند. سپهری دهه اول و دوم زندگی خود را با علم و هنر به‌سر آورد. دهه سوم زندگی‌اش را به تجربه‌اندوزی و سفر و دهه چهارم را بیشتر در سفرهای دراز گذراند. در این دوره بود که بارها و بارها به‌ ژاپن‌، فرانسه‌، ایتالیا، هندوستان‌، آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای شرق و غرب سفر کرد.

زبان شعری سهراب در برخی اشعارش ساده و بی‌آلایش و در برخی دیگر آمیخته با مضامین و مفاهیم عرفانی و فلسفی و همراه با نمادهایی است که محصول سفرها و آشنایی او با آیین‌های بودایی، برهمایی، اندیشه‌های کریشنامورتی، عارف معروف معاصر هندی، و نیز اندیشه عرفای بزرگ ایرانی و اسلامی است. جز این، سهراب با ادبیات اروپایی نیز آشنایی داشت و ترجمه‌هایی چند نیز از او باقی مانده است. زندگی سهراب سپهری، پس از ۵۲ سال دراردیبهشت ۱۳۵۹ با بیماری سرطان به پایان رسید.

در این میان آشنایی و رفاقت سهراب با ستون‌های بزرگ ادب فارسی و بیش‌ از همه نیما یوشیج و فروغ فرخزاد نشان‌دهنده کشش و ذوق ادبیِ اوست‌. سپهری با همه بزرگان شعری ایران ایام خود دوستی داشت‌ و درعین‌حال استقلال خود را حفظ می‌کرد. در هیچ‌یک از صفحات زندگی او نمونه‌ای از تنش و بحران مشهود نیست. راه سپهری راه هنر است و در این راه سکوت را بر هر چیزی ترجیح می‌دهد. بهترین شاهد این مدعا انتشار آرام و تدریجی آثارش است‌.

درگذشت علامه اقبال لاهوری

علامه محمد اقبال لاهوری شاعر، سیاست‌مدار و متفکر برجسته پاکستانی در نهم نوامبر ۱۸۷۲م در ایالت پنجاب پاکستان و در یک خانواده مسلمان و معتقد به‌دنیا آمد. اقبال پس از طی تحصیلات مقدماتی راهی لاهور شد و در آن‏جا به فراگیری فلسفه و علوم انسانی پرداخت. ذوق لطیف و طبع روان اقبال، در انجمن‏های اسلامی و ادبی که به اهل دانش مجال اظهارنظر می‌‏داد شکوفا شد و از آن پس، به سرودن اشعار فارسی علاقه‏مند گردید. اقبال در سال ۱۹۰۵م به تشویق اساتید خود به لندن رفت و در انگلستان و آلمان به تحصیل ادامه داد. وی هم‏چنین در آن‏جا به مطالعات گسترده درباره تاریخ ادبیات ایران و متون اصیل فارسی و عربی همت گماشت و با وقوف به رموز ادبیات و عرفان ایرانی، در زبان فارسی به کمال رسید. اقبال لاهوری پس از بازگشت از اروپا به‌سرعت در زمره پیشروان و اصلاح‌طلبان عمده مسلمان شبه‌قاره هند و در شمار بانیان تأسیس کشور مستقل پاکستان قرار گرفت. وی به‌عنوان رهبر جامعه مسلمانان هند، سال‏‌ها قبل از محمدعلی جناح، رهبر استقلال پاکستان، از فکر تشکیل پاکستان حمایت کرد و گام‏های بلندی در جهت نجات مسلمانان هند برداشت. بعضی از نویسندگان پاکستانی، اقبال لاهوری را معمار و بنیان‏گذار اصلی پاکستان می‌‏دانند و معتقدند عوامل اصلی تشکیل‏دهنده شخصیت اقبال که در برخی آثارش ذکر شده‏اند، همان‏هایى هستند که شخصیت فرهنگی و سیاسی پاکستان را می‌‏سازند.