باربارا تاکمن تاریخنگار درخشانی است، با نثری زیبا، برنده جایزه پولیتزر. «برج فرازان» درباره سالهای اواخر قرن نوزدهم است تا پیش از جنگ جهانی اول. اینکه «جنگ بزرگ» از چه بستر و زمینههای اجتماعی و سیاسی برآمد. فصول مختلف کتاب روایت جذابی هستند از مهمترین تحولات جهانِ آن روزها. مثلاً در فصلی […]
باربارا تاکمن تاریخنگار درخشانی است، با نثری زیبا، برنده جایزه پولیتزر. «برج فرازان» درباره سالهای اواخر قرن نوزدهم است تا پیش از جنگ جهانی اول. اینکه «جنگ بزرگ» از چه بستر و زمینههای اجتماعی و سیاسی برآمد. فصول مختلف کتاب روایت جذابی هستند از مهمترین تحولات جهانِ آن روزها. مثلاً در فصلی با عنوان «مرگ ژورس» به جنبش سوسیالیستها در اروپا و آمریکا میپردازد، از اهمیت آن میگوید و اینکه شروع جنگ جهانی تا چه حد به زیان این جنبش بود. که گویا جنگ به داد کشورهایی رسید که در داخل زیربار مطالبات کارگری گرفتار آمده بودند. به هرحال همه فصول کتاب جذابند، اما درخشش و زیبایی فصل مربوط به دریفوس حیرتانگیز است. میدانیم که داستان دریفوس در تاریخ فرهنگی- روشنفکری عصر مدرن و به ویژه در فرانسه تاثیر بسیار زیادی داشته است.
قضیه دریفوس داستان تقابلی طولانی میان دو جناح است در جریان محاکمه، محکومیت و سپس تبرئه سروان آلفرد دریفوس؛ افسر توپخانه در ستاد کل ارتش فرانسه. افسری یهودی که به جرم خیانت به فرانسه و دادن اطلاعات به آلمان دستگیر و محکمه میشود. از همان ابتدای دستگیری در ۱۸۹۴، دلایل کافی برای محکومیت وی در دست نیست. ارتش اما از همان آغاز مسیر بازگشتناپذیری را برمیگزیند: «جرم وی قطعیست». دریفوس در جزیرهای دور زندانی میشود، اما نشانههای ظلم در پرونده به سرعت آشکار میشوند. و نبردی طولانی آغاز میشود، میان محافظهکاران و سلطنتطلبان با تجدیدنظرطلبان و پیشروان. گروه اول مدافع ارتش است و مخالف بررسی مجدد پرونده و گروه دیگر خواهان تجدیدنظر در پرونده و احتمالاً تبرئه دریفوس. گروهی بر طبل وطنخواهی میکوبند و ملاحظات امنیتی، گروهی دیگر سودای آزادی دارند و عدالت. نبردی بی میانه «امروز انسان یا باید طرفدار ژنرال مرسیه باشد یا جانب دریفوس را بگیرد». «از آن قضایایی که میتوانست میان فرشتگان هم تفرقه بیندازد». نامهها و طومارها امضا میشوند. بر له و علیه. امیل زولا و آن بیانیه تاریخیاش « من متهم میکنم»؛ نامهای به رییس جمهور، در دفاع از دریفوس و متهم کردن ارتشیان. چخوف که خود در آن زمان در فرانسه به سر میبرد در نامهای به دوستش مینویسد « ما در اینجا به جز راجع به زولا و دریفوس درباره هیچ چیز گفتگو نمیکنیم». خود زولا محاکمه و محکوم میشود. نبرد ادامه دارد. روشنکفران و طالبان حقیقت ایستادگی میکنند تا عدالت برقرار شود. نتیجه این تلاشها تبرئه دریفوس در سال ۱۹۰۶ و حکم بازگشتش به ارتش است. استیفای حق.
تاکمن در فصول دیگر به وضعیت انگلستان و آلمان هم میپردازد، اینکه جریان محافظهکار در انگلستانِ آن روزها چه وضعی داشت. به هرحال این کتاب، تاریخ سیاسی به معنای رایج کلمه نیست، تاریخ اصطلاحاً از پایین و اجتماعی هم نه. در همتنیدگی همه این هاست در بافتی درخشان. که خواندنش هم جذاب است و هم بسیار آموزنده.
کتاب «برج فرازان» نوشته باربارا تاکمن با ترجمه عزتالله فولادوند توسط نشر ماهی در ۷۱۶ صفحه به چاپ رسیده است.
*باربارا تاکمن مورخ و نویسنده آمریکایی بود. باربارا تاکمن در ۳۰ ژانویه ۱۹۱۲ در نیویورک به دنیا آمد. تحصیلاتِ خود را در کالج ردکلیف (وابسته به دانشگاه هاروارد) در ۱۹۳۳ به پایان رساند، و سال بعد را در زادگاهِ خویش و در توکیو برای «انجمن روابط اقیانوس آرام» کار کرد. پدرش، موریس ورتهایم، بانکدارِ آمریکایی، چند سالی امتیاز مجله نیشن را داشت و در آنجا کاری به دخترِ خود واگذاشت. در سال ۱۹۳۷ با سِمتِ خبرنگار خارجیِ این مجله به اسپانیا رفت و مراحلِ اولیه جنگِ داخلیِ اسپانیا را به چشم دید و گزارش کرد. در مادرید، مدتی همراهِ نیروهای جمهوریخواه به محاصره قوای دشمن درآمد؛ و بعد در لندن برای مجله تبلیغاتیِ جمهوریخواهان مقاله نوشت و به آرمانِ آنان یاری رساند. در طول جنگ جهانی دوم، روزنامهنگار باقی ماند.
تاکمن در طول زندگیاش یازده کتاب نوشت، همه در زمینه تاریخ. کتاب اول وی درباره مناسباتِ بریتانیا و اسپانیا از سال ۱۷۰۰ به اینطرف بود. نخستین کار جدیِ او در عالم نویسندگی کتابِ کتاب مقدس و شمشیر بود که روایتی است از جغرافیایِ بغرنجِ سیاسیِ فلسطین و اقدامات نابهسامانِ گذشته در چارهجویی برای مشکلاتِ منطقه. با نوشتنِ توپهای ماه اوت که وصف مهیجی است از پیشدرآمد سیاسی درگیری در آغازِ عملیاتِ نظامیِ جنگ جهانی اول، جایزه پولیتزر ۱۹۶۳ را ازآنِ خود نمود. استیلوِل و تجربه آمریکا در چین جایزه پولیتزر را در سال ۱۹۷۲ و برای بار دوم نصیب نویسنده کرد.
باربارا تاکمن هرچه پا به سن گذاشت به گذشته بیشتر روی آورد. کتابِ آیینه دوردست: قرنِ فجیعِ چهاردهم (۱۹۷۸) تصویرِ تأثرانگیز و ویرانگریهای جنگ و ستیز و بیماریِ طاعون (مرگِ سیاه) در جامعه قرونِ وسطایِ اروپاست.