گروه اجتماعی امروز، پنجم دی ماه ۱۴۰۰، سالروز واقعه تلخِ زلزله بم به بزرگی ۶٫۶ دهم ریشتر در سال ۱۳۸۲ است. ۵ و ۲۶ دقیقه بامدادِ روز جمعه، زمین به یکباره به مدت ۱۲ ثانیه شروع کرد به لرزیدن و بعد دنیا پیشِ چشمان هزاران نفر از اهالی شریفِ بم تیره و تار شد. زلزله […]
گروه اجتماعی
امروز، پنجم دی ماه ۱۴۰۰، سالروز واقعه تلخِ زلزله بم به بزرگی ۶٫۶ دهم ریشتر در سال ۱۳۸۲ است. ۵ و ۲۶ دقیقه بامدادِ روز جمعه، زمین به یکباره به مدت ۱۲ ثانیه شروع کرد به لرزیدن و بعد دنیا پیشِ چشمان هزاران نفر از اهالی شریفِ بم تیره و تار شد. زلزله عظیم و شوکه کنندهای که شاید اگر هر کدام از ما در آنجا حضور میداشتیم با خود فکر میکردیم قیامت شده و زندگی بر روی زمین به اتمام رسیده است.
هر چند این زلزله که بر پایه آمار رسمی ۲۶,۲۷۱ کشته، ۳۰ هزار مجروح و بیش از ده هزار نفر بیخانمان به جای گذاشت و بعد از زلزله بنیان برافکنِ منجیل و رودبار به قدرتِ ۴/۷ دهم ریشتر، به عنوانِ مهیبترین و سهمگینترین و مخربترین زلزله طول تاریخ ایران لقب گرفت و به همراه خود خاطرات تلخ و ناگوار فراوانی داشت که آثار روحی و روانی آن کماکان در بین جامعه ایران و به خصوص مردم بم باقی مانده است، اما این زلزله درسهای بسیاری را نیز با خود به همراه داشته و تجارب ارزشمندی به همگان داده است.
در زلزله بم سه مؤلفه شتاب، سرعت و حرکت زیاد بوده، یعنی هم حرکت افقی و هم حرکت عمودی صورت گرفته است و شتاب در این زلزله نیز، سه برابر شتاب در نظر گرفته شده در آئیننامه ۲۸۰۰ ایران مربوط به آن زمان بوده است.
در بسیاری از ساختمانهای بم، یک تیرآهن را روی دیواری آجری که با ملات و گل ساخته شده، قرارداده بودند. یعنی اکثر ساختمانهای بم متشکل از گل، آجر و تیر آهن بوده، که به خوبی با هم تلفیق نشده و هماهنگی لازم را نیز نداشتهاند، به عبارتی یا در زمان ساخت آنها قوانین و آئین نامههایی وجود نداشته و یا اگر هم وجود داشته اصلاً این قوانین و آئین نامه ها، بهویژه آئین نامه ۲۸۰۰ در ساخت آنها لحاظ نشده و به صورت سنتی احداث کرده بودند. اغلب ساختمانهای جدیدی نیز که در هنگام زلزله تخریب شده بودند و شاید بهتوان گفت در ساخت آنها نیم نگاهی گذرا به آئین نامه ۲۸۰۰ داشته، ساختمانهای سه یا چهار طبقه ای بوده که طبقات بالا را خوب اجرا کرده، ولی طبقات پائین به علت محدودیتهای کاربری و کیفیت نامرغوب مصالح و یا غیر استاندارد بودن آنها خوب اجرا نشده بود، لذا این ساختمانها نتوانسته در برابر زلزله خوب مقاومت کنند. از طرفی از آنجایی که در بم چندین سال زلزلهای اتفاق نیفتاده بود، روی ساخت و ساز نیز اصلاً دقت نشده و ساختار شهر عموماً از بافت قدیم و سنتی و مصالح ساختمانی آن نیز عموماً غیر استاندارد و بیشتر از نوع آجرهای مرکب از خشت و گل بوده است. لذا ساختمانهایی با دیوارهای بسیار قطور و با سقفی متشکل از چندین لایه کاهگل که هنگام ریزش تبدیل به خاک شده و تنفس را برای به زیر آوار ماندگان مشکل نموده بود، در آن شهر وجود داشته است. برای تخریب چنین ساخت و سازهایی، تنها کافی بود زلزلهای به بزرگی زلزله بم به مدت ۳ ثانیه شهر را میلرزاند، در حالیکه مدت زمان لرزش (مدت دوام) زلزله بم، ۱۰ الی ۱۳ ثانیه بود. در هنگام وقوع زلزله سال ۸۲ در بم چند تیپ ساختمان و با مصالح متفاوت در بم وجود داشته که هر کدام نسبت به زلزله عکس العمل های متفاوتی داشتند که شامل:
ساختمانهای خشتی و گلی: به علت وزن سنگین و عدم وجود باربری جانبی و اتصالات نامناسب به طور کلی تخریب و خسارات و تلفات سنگین داشتهاند. ساختمانهای بلوکی و آجری: به طورعمده این گونه ساخت و سازها، غیرمسلح بودند و با سقفهای غیریکپارچه، وزن سنگین و اتصالات ضعیف، باعث آسیبپذیری زیاد، خسارت و تلفات قابل توجه شد. ساختمانهای نیمه اسکلت: به علت اتصالات ضعیف، سقف غیریکپارچه و حتی سنگین، دچار آسیب دیدگی، خسارات و تلفات قابل ملاحظهای شدهاند.
ساختمانهای فولادی: به علت جوشکاری نامناسب و غیرحرفهای، اتصالات ضعیف، پایههای ضعیف برای چند طبقه، زنگزدگی، فونداسیون (پی) ضعیف، باعث تخریب طبقه همکف و اول شده، ولی نسبتاً خسارات و تلفات کمتری داشتهاند. ساختمانهای بتن مسلح و شناژدار: به علت عدم اجرای مناسب مثل ویبره نشدن ملات و در هم نرفتن اتصالات میلهگردها، دچار آسیبپذیری زیادی شده و تقریباً همانند ساختمانهای فولادی به نسبت خسارات و تلفات کمتری به خود دیدهاند.
از نظر آمادگی مردم با توجه به اینکه در حین وقوع لرزه اصلی اکثر مردم در منزل و در خواب بسر میبردند و اگر هم بیدار بوده، دچار رعب و وحشت گشته، به خاطر عدم آمادگی کافی نتوانسته اند، پناهگیری مناسبی انجام داده و یا اصلاً روشها و مکانهای پناهگیری را بلد نبودند، به همین خاطر تعداد تلفات انسانی زیاد شده بود (این مورد از روی اجسادی که از زیر آوار بیرون کشیده شدند به خوبی مشهود بود، به گونهای که همه افرادی که قصد فرار یا پناهگیری داشته اند، به صورت “دم رو” به زمین افتاده بودند.
مانند کسی که در حال فرار بوده و فرش زیر پای او را بیرون بکشند، در این حالت آن شخص حتماً از ناحیه صورت به زمین می خورد و نمیتواند دوباره بلند شود). مضافاً اینکه مردم از قبل آموزش ندیده و اقدامات آمادگی و پیشگیرانه لازم را نیز انجام نداده بودند و آنهایی که به خاطر ترس از زلزله بعد از پیشلرزهها و علیرغم سردی هوا، شب را در بیرون به سر برده و یا در مکانهای امن خوابیدند، اکثراً زنده مانده بودند.
از نظر امداد و نجات: از ساعات اولیه، بازماندگان و دستگاههای اجرایی امدادی و خدماتی مستقر در محل حادثه، به طور خودکار و با امکانات بسیار بسیار اندک جهت امداد رسانی وارد عمل شده بودند، اما بعلت عدم آمادگی و امکانات کافی و حجم زیاد تقاضاها، اقدامات انجام گرفته هر چند که بسیار موثر بود ولی پاسخگوی کمک رسانی در زلزله مهیبی همچون زلزله بم نبوده است.
نحوه انتشار اخبار و اطلاعات: در ساعات اولیه، اخبار و اطلاعات واصله از محل وقوع زلزله متنوع و مختلف بوده و باعث سردرگمی مردم و برنامهریزان دولتی جهت اعزام کمکهای لازم میشده است.
نظم و امنیت: در ساعات اولیه حادثه، افراد فرصت طلب و سودجو به محل حادثه هجوم آورده و ضمن سرقت اموال عمومی، اموال شخصی مردم آسیب دیده را نیز به تاراج میبردند. در روزها و ساعات اولیه پس از حادثه بینظمی و پرخاشگری در دریافت کمک به وفور دیده میشد، ولی به تدریج با برنامهریزی انجام شده این مسئله کاهش یافت. کمک رسانی توسط مردم سایر مناطق: پس از انتشار اولیه اخبار وقوع این زلزله مهیب مردم از شهرها، استانهای اطراف و تقریباً از سراسر کشور آمادگی زیادی برای کمکرسانی داشتند، اما برنامهریزی مناسبی برای ساماندهی کمکها و بکارگیری نیروهای مردمی در ساعات اولیه حادثه وجود نداشت و هدر رفت منابع در ساعات اولیه زیاد بود.
مدیریت بهینه منابع: منابع (نیرو و امکانات) دولتی، عمومی و حتی تشکل های مردم نهاد زیادی در ساعات اولیه و روزهای نخست پس از زلزله از سراسر کشور وارد بم شدند، ولی بعلت فقدان برنامهای منظم، بکارگیری از منابع با تأخیر انجام گرفته و شاید بتوان گفت، مدیریت بکارگیری بهینه از منابع در روزهای نخست پس از حادثه در بم، بسیار ضعیف بود. هماهنگی و مدیریت واحد: در روزهای نخست پس از حادثه بم، تداخل در امور بسیار دیده میشد و جای مدیریت واحد در طول این بحران و بخصوص در روزهای نخست آن خالی بود. مدیریت شهری: قبل از زلزله، تدوین و اجرای طرح جامع شهری در بم صورت نگرفته و ضعف مدیریت شهری در آن زیاد دیده میشد، به عبارتی شهر فاقد ساختار هندسی و اجرایی مشخصی بود که همین امر باعث تأخیر در امدادرسانی و خدماترسانی در روزهای نخست پس از زلزله شد.
استانهای معین، امداد و نجات و بازسازی بکارگیری از استانهای معین پس از این زلزله، در امداد رسانی و بازسازی بم، هر چند که با تأخیر صورت گرفت ولی تجربه بسیار خوبی در مدیریت بحران کشور، بخصوص پس از تصویب طرح جامع امداد و نجات در سال ۸۲ بود. برنامه ریزی و مدیریت در کار: تقسیمبندی مناطق آسیب دیده در بم و اعمال مدیریتهای محلی در مناطق و سیاست گذاری در مدیریت کلان (منطقه عمومی آسیب دیده شهرستان بم) تجربهای مفید در مدیریت بحران زلزله بوده که متأسفانه با تأخیر در بم اجرا شد. بازسازی بعد از زلزله: بازسازی و استانداردسازی اماکن مسکونی و تأسیسات زیربنائی هرچند به خاطر حجم زیاد خرابیها و تأمین منابع با تأخیر همراه بود، ولی با برنامه و با استفاده از همه توان دستگاههای اجرایی در حوزه های تخصصی و نیز بنیاد مسکن در قالب استان های معین و با مشارکت مردمی خوب صورت گرفته است.
تغییر نگرش نسبت به مقوله مهمی همچون زلزله علیرغم تلفات بالای زلزله بم و نیز تأخیر در برخی اقدامات لازم و ضروری و مهم قبل و پس از زلزله بم، این زلزله مهیب دانشگاهی بزرگ و آزمایشگاه عملی مفیدی جهت بررسی نقاط ضعف و قوت و ارائه توانمندیهای دولت و مردم بود که خود آن نیز باعث تغییر نگرش و ایجاد نگرش مثبت در جهت مدیریت جامع بحران کشور (یعنی اجرای بهینه هر چهار مرحله آمادگی، مقابله، پیشگیری، بازسازی و بازتوانی) شده است.
زلزله بم و سایر زلزلههای مهیب قبل و بعد از آن در ایران، بخاطر شرایط خاص کشور ما یک حادثه طبیعی و منظم میباشند. ولی ما برای گریز از واقعیت، به خاطر سهلانگاری و بیتوجهی خودمان، مرتباً میگوییم، زلزله یک بلای طبیعی و خواسته خدا بوده که این همه کشتار و ویرانی دارد، اما غافل از اینکه این ویرانی را نادانی و نا آگاهی ما به وجود میآورد و به این نکته توجه نداریم که در هر پدیدهای اگر آگاهی باشد، آن پدیده بلا نخواهد بود. بنابراین باید زلزله را به عنوان یک عملکرد در فعالیت پوسته زمین در کشور لرزه خیزی همچون ایران قبول نمود و از آنجائیکه زلزله هر لحظه در کمین ماست، باید ضمن توجه ویژه و مداوم به آموزش و فرهنگسازی برای ایجاد آمادگی لازم در بین مردم و دستگاههای اجرایی ذیربط و نیز انجام اقدامات پیشگیرانه مناسب، فرهنگ همزیستی با آن را در عموم مردم ایجاد نموده و مرتباً با آموزشهای مناسب و مداوم آن را تقویت کرد.
با توجه به مطالب ارائه شده، به وضوح میتوان دریافت که، زلزله جزء قوانین کره زمین است و هر بشری که میخواهد در روی این کره خاکی زندگی کند، اگر در منطقه زلزله خیز سکونت دارد، باید آنرا تجربه نموده و همزیستی با آن را بیاموزد. حال با توجه به اینکه کشور ما کشوری زلزلهخیز است و بر اساس سوابق لرزه خیزی در آینده نیز همچون گذشته، زلزلهای مهیب در یک نقطه از کشور تجربه خواهد شد و به دنبال خود نیز میتواند خسارتها و تلفات زیادی را به همراه داشته باشد، بنابراین گر چه فعلاً زلزله را نمیتوان پیش بینی کرد، ولی میتوان با افزایش ایمنی تأسیسات و زیرساختها، مقاومسازی ساختمانها، بازسازی و نوسازی اماکن، رعایت اصول ایمنی و استاندارد سازی درساخت وسازها و نیز آمادگی و انجام اقدامات پیشگیرانه مناسب و در کل تقویت فرهنگ همزیستی با زلزله، اثرات آن را کاهش داد.
درسهایی مهم از زلزله ویرانگر بم از نظرگاه رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی
علی بیتاللهی، دبیر کارگروه دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی و رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز در این باره معتقد است که: آن زمان از جانمایی زلزله و اینکه زلزله به طور دقیق در کجا رخ داده بود اطلاع دقیقی نداشتیم، بنابراین اولین درس از زلزله این بود که چقدر مهم است که ایستگاه های لرزه نگاری و شتابنگاری توسعه پیدا کنند. شاید باورکردنی نباشد اما آن زمان که یک روز پس از زلزله به بم رفته بودیم، معاون عمرانی فرماندار به من گفت که پیش از زلزله من سه زلزله را احساس کردم که درباره هر سه به استاندار وقت اطلاع دادم، اما گویا پاسخ گرفته بودند که ژئوفیزیک چیزی را گزارش نکرده است.
وی افزود: ژئوفیزیک همان مرکز لرزه نگاری است که زلزله ها را اعلام می کند. واقعا آن جا متوجه شدیم که توسعه شبکه های لرزه نگاری و شتابنگاری در تعیین اولیه و هدایت اولیه نیرو های امداد و نجات اهمیت دارد. به خاطر دارم که استانداری کرمان می گفت که از همه شهر های استان کرمان تماس می گرفتند که اینجا زلزله آمده اما از شهر بم تماسی گرفته نمی شد، چرا که زمین لرزه بم را ویران کرده بود و امکان تماس وجود نداشت. بیت الهی گفت: به نظر من همچنان هم تعداد ایستگاههای لرزه نگاری و شتاب نگاری حدود یک چهارم اندازه استاندارد است و این ها باید بیش از چهار برابر اضافه شوند تا پوشش خوبی برای ثبت زلزله ها داشته باشیم.
اهمیت شناسایی و ممانعت از ساخت و ساز روی گسلهای شهری
وی با اشاره به اهمیت گسلهای شهری گفت: یکی از دلایل اینکه در بم اینقدر ویرانی اتفاق افتاد، این بود که گسل مسبب زلزله دقیقا از وسط شهر می گذشت، به عبارت دیگر شهر روی گسل ساخته شده بود. واضح است که هر چه به چشمه انرژی نزدیک شویم نیرویی که وارد می شود بیشتر خواهد بود و وقتی که روی چشمه لرزه ای یا همان گسلها یا نزدیک آن ها، ساخت و ساز می کنیم بدیهی است که خسارت زیادی هم میبینیم. دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی گفت: در بسیاری از شهر ها اطلاعات دقیق هم در دست نداریم. این نکته بسیار مهم است. در تهران هم چندین گسل داریم که دقیقا از وسط شهر یا در حاشیه کناری مثل گسل های شمال تهران، ری، نیاوران، لویزان و.. می گذرند.
اهمیت توجه به سیستم ساخت و ساز ساختمان های گلی، سنگ و گل یا به طور کلی ساختمان های بنایی
وی گفت: یکی دیگر از درس های زلزله بم را از ابعاد این فاجعه آموختیم. این ها ساختمان هایی با آوار سنگین، دیوار های ضخیم و سقف سنگین هستند. با توجه به تاریخ و جغرافیای بم که به هر حال به خاطر حالت کویری منطقه دارد، دیوار های ضخیم هم در تابستان و هم در زمستان عایق مناسبی بودند که مردم را در سرما و گرما محافظت می کردند. بنابراین در طول تاریخ مردم به مصالح بومی خاک و سنگ روی آوردند، حتی ساختمان های دو طبقه هم دیوار هایی از جنس گل داشتند.
وی ادامه داد: تصور کنید این دیوار های خشت و گل یا سنگ و گل بسیار سنگین هستند، این ها می توانند وزن بیشتری تحمل کنند، اما در مقابل تحمل نیروی برش، که همان نیروی زلزله است ناتوان هستند؛ یعنی اگر از پهلو به دیوار نیرو وارد شود به راحتی فرو می ریزد. زلزله هم نیروی افقی دارد پس وقتی چنین ساختمان هایی با چنین ضخامتی وجود دارد می تواند تلفات جانی را بالا ببرد. بیت الهی گفت: توجه به این قبیل ساختمان های نوع گلی، سنگ و گل و خشت و گل با آوار سنگی بسیار مهم است. پس باید درباره تغییر وضعیت چنین ساختمان هایی تمهیداتی اندیشید، در غیر این صورت تلفات بسیار بالا خواهد بود. اگر بر زلزله های ایران مطالعه کنیم، متوجه میشویم که بیش از ۹۵ درصد تلفات زلزله ها ناشی از ضعیف بودن ساختمان بوده که اغلب ساختمان های بدون اسکلت بودند، به ویژه آن هایی که آوار سنگین داشتند، مثل اهر ، ورزقان یا شنبه بوشهر که به وضوح خسارات آن را مشاهده کردیم و زلزله ترکمنچای که در میانه هم رخ داد، افرادی که زیر آوار ماندند بیشتر افرادی بودند که آوار های سنگین به روی آن ها ریخته شده بود. دبیر کارگروه مخاطرات طبیعی اظهار کرد: مبنای رسمی آمار متعلق به ساخت و ساز متعلق به نفوس و مسکن است، چرا که حدود ۹۵ درصد از ساختمان های ما مسکونی هستند، طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران که متولی سرشماری نفوس و مسکن است و این آمار هر پنج سال یکبار انجام می شود، آخرین آمار سال ۱۳۹۵ بوده است.
وی افزود: بر اساس همان آمار به طور کلی حدود ۲۳ میلیون واحد مسکونی داریم که از میان این ها حدود ۱۰ میلیون واحد مسکونی فاقد اسکلت و از نوع ساختمان های خشت و گل، آجر و آهن، سنگ و آهن و.. است که نوعی از آن ها را در بم هم مشاهده کردیم. در بسیاری از روستا ها، بافت های فرسوده شهری بسیار دیده می شود و می توان گفت که حدود ۴۳ یا ۴۴ درصد از ساختمان های واحد های مسکونی از نظر سازه ای فاقد کیفیت لازم در برابر زلزله هستند و مقاومت کافی را ندارد. وی گفت: قسمت عمده این ساختمانها در روستاها است که دارای آوار سنگین هستند. چنین واحدهایی معمولا در زلزلهها خسارت جنبی بیشتری دارند. در شهرها هم اغلب در بافتهای فرسوده معضل داریم که مثلا در شهری مثل تهران و حتی در مرکز شهر تهران هم داریم و از نزدیک به یک میلیون و صد هزار پلاک ساختمانی، دویست تا ۲۵۰ هزار پلاک در بافت فرسوده هستند و بیش از دو میلیون نفر در چنین بافتهایی در تهران زندگی میکنند. این حالت را در شهرهایی مثل تبریز، مشهد، شیراز، کرمان و.. نیز داریم، یعنی معضل شهری ما در بسیاری از مناطق حاشیه نشینی هم هست. وی افزود: این ساختمانهای نا ایمن در زلزله یکی از مشکلات اصلی مدیران بحران خواهد بود.
نقش نیروهای بین المللی در امداد و نجات
بیت الهی با بیان اینکه نقش نیروهای بین المللی در امداد و نجات را نمیتوان انکار کرد، گفت: زلزله بم نشان داد که جامعه جهانی در خصوص گرفتاری سایر کشورها همدل هستند و قصد کمک به همدیگر را دارند که باید روابط بین المللی ما به گونهای باشد که بتوانیم از این کمکها برخوردار باشیم. این کمکها در تمام دنیا مرسوم است و حتی کشورهای پیشرفته هم از دریافت کمک از کشورهای دیگر استقبال میکنند. وی افزود: ما دیدیم که امکانات، تجهیزات و حتی از نظر علمی حضور نیروهای بین المللی کمک کننده است.
لزوم توجه به پیش نشانگرهای زلزله و پیش لرزهها قبل از وقوع زلزله
دیبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی تاکید کرد: هر چند که ایستگاههای لرزه نگاری و شتابنگاری کمی داشتیم، اما طبق گفته معاون فرمانداری بم، سه بار زلزله را احساس کرده بودند. زمانی که چنین اتفاقی میافتد بسیار هوشیار میشوند که شاید زلزله دیگری اتفاق بیفتد، به طوری که آن زمان شنیدم بعضیها که این را احساس کرده بودند حتی در حیاط خوابیده بودند.
وی افزود: پس گاهی، قبل از زلزله علائمی از لرزشهای خفیف، سر و صدا یا .. ایجاد میشود. حین بازدید از قول مردم میشنیدم که چاههای فاضلابی صدای شکستگی میداده است. زمانی که لایههای زمین تحت فشار است گاهی شکستگیهایی رخ میدهد که با صدا همراه است. اگر به اینگونه مسائل بیشتر حساس باشیم، حداقل در مناطقی مثل شهرهای کوچک و روستاها مردم میتوانند این هوشیاری را داشته باشند. هوشیاری بسیار مهم است، چون افراد میتوانند عکس العمل سریع تری داشته باشند.
عدم تاثیرپذیری از رخ ندادن زلزلهها به مدت طولانی
وی گفت: عدم وقوع زمین لرزه در یک منطقه نباید ما را فریب دهد و نباید فکر کنیم که اینجا زلزله نخواهد آمد. وی افزود: پیش از زمان وقوع زلزله همواره در صحبتهای خود میگفتیم اگر در بم زلزله میآمد آن ارگ بمی که چند هزار سال است پابرجاست تا به حال فرو ریخته بود، در حالی که به یکباره زلزلهای رخ داد که ارگ بم فرو ریخت. پس نباید فکر کنیم در کشور ما مکانی امن است.
عدم ساخت و ساز دوباره روی محل وقوع زمین لرزه
بیت الهی افزود: اینکه دوباره روی خط گسل زلزله بم دوباره ساخت و ساز کنیم اشتباه محض است، پس عدم ساخت و ساز روی گسلها و مکانهای خطر درس مهم دیگری است که از زلزله بم گرفتیم، متاسفانه زلزله و گسل آن شناسایی شد، اما بعد از مدتها دیده شد که در همان منطقه ساخت و ساز میشود. یا در حاشیه همان منطقه که گسل دیگری وجود دارد هم ساخت و ساز انجام شد.
لزوم توجه به بازتوانی روحی زلزله زدگان تا مدتهای طولانی
دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی گفت: باید به مساله بازتوانی و رسیدگی طولانی مدت به روح و روان بازماندگان یک زلزله اهمیت داد. وی افزود: زمانی که بازسازیها به حدی رسید گفتیم کار تمام شد، اما آن مردم زجر دیده نیاز به حمایتهای روحی و روانی داشتند، هنوز هم برخی از مردم به دلیل عدم بازتوانی روحی و عدم کمکهای روحی دچار مشکلاتی هستند.
توجه به مبانی شهرسازی طبق اقلیم و شرایط منطقه
بیت الهی اظهار کرد: کل شهر بم شبیه به یک خانه باغ است، این منطقه به دلیل وجود قناتها پر از درختهای نخل است. اگر نقشه بم را از بالا نگاه کنیم مثل نگینی در دل کویر است، حیاط خانه مردم همان باغشان است. وی افزود: متاسفانه عدم توجه به شیوههای سنتی نگهداری این باغها و ساخت و سازهای بی رویه منجر به این شده که این باغها در معرض خطر قرار گیرد. شهر بم چهره و سیمای خود را از دست میدهد، بنابراین توجه به مبانی شهرسازی طبق اقلیم و شرایط منطقه است، در حالی که در ساخت و سازهای اخیر آن میبینیم که به این امر توجه نشده است.
توجه ویژه به مقاوم سازی ساختمانهای فرهنگی و میراث تاریخی
وی تاکید کرد: درس دیگری که از زلزله گرفتیم این بود که آثار تاریخی بسیار ارزشمند است و حفظ و نگهداری آنها مفید است. بازسازی که در ارگ بم اتفاق میافتد بسیار ارزشمند است. اما تا چند ماه پیش میدیدیم که قسمت اعظمی از آن نیاز به کار دارد. وی در پایان گفت: این نشان میدهد که توجه به آثار تاریخی و مقاوم سازی آنها در برابر زلزلهها چقدر اهمیت دارد. البته در برابر زلزلههای بسیار شدید شاید هیچ ساختمانی نتواند مقاومت کند و در زلزلههای متوسط هم گاه دیده میشود که آثار تاریخی آسیب میبینند.