علی مغانی/ از همان اواخر قرن نوزدهم که فوتبال مرزهای بریتانیا را درنوردید و به یک پدیده همهگیر و جهانی تبدیل شد، «تماشاگر» تبدیل به یک رکن مهم این بازی شد. فوتبال پیش از هرچیز، یک نمایش است که با سکوهای پرشور معنی پیدا میکند. برگزاری یک بازی بدون تماشاگر، فقط یک نوع رفع […]
علی مغانی/
از همان اواخر قرن نوزدهم که فوتبال مرزهای بریتانیا را درنوردید و به یک پدیده همهگیر و جهانی تبدیل شد، «تماشاگر» تبدیل به یک رکن مهم این بازی شد. فوتبال پیش از هرچیز، یک نمایش است که با سکوهای پرشور معنی پیدا میکند. برگزاری یک بازی بدون تماشاگر، فقط یک نوع رفع تکلیف است؛ تلاشی برای پاک کردن صورت مسأله. میگویند «اگر در برنامه بازیها وقفه بیندازیم، لیگ تمام نمیشود» لیگی که بخواهد بدون تماشاگر، در این فضای سرد و بی روح و در سکوت مطلق پیگیری شود، همان بهتر که در موعد مقرر تمام نشود.
فرهاد مجیدی که پیش از بازی، مرتضی تبریزی را از لیست ۱۸ نفره خط زده بود، برای انتخاب ترکیب اصلی، تقریباً به همان نفراتی برگشت که در بازی با الکویت به آنها میدان داده بود. چشمی بار دیگر به قلب دفاع برگشت تا بودوروف بازی را از روی نیمکت آغاز کند و علی دشتی که در بازی با الاهلی هم فیکس شده بود، جلوتر از بلبلی و زکریا مرادی به ترکیب ۱۱ نفره راه یافته بود. آنچه از ترکیب اولیه استقلال مشخص بود، بیانگر این نکته بود که فرهاد مجیدی نمیخواهد برای فشار آوردن به بازیکنانی که تازه از بند مصدومیت رها شدهاند، عجله به خرج دهد. به همین دلیل بود که مهدی قائدی، فرشید اسماعیلی و میلیچ بازی را از روی نیمکت آغاز کردند تا برای اولین بار در نیم فصل دوم، آبیها روی نیمکت چند مهره تأثیرگذار داشته باشند.
هیچ تیمی بدون دروازهبان درجه یک نمیتواند مدعی قهرمانی باشد. سیدحسین حسینی بعد از چند نمایش توأم با انتقاد و عملکرد ضعیفی که بخصوص در دربی داشت، در این بازی بالاخره در جریان بازی، نقش مهمی بازی کرد. سه واکنش پیاپی حسینی در دقیقه ۳۸ و توپ فوقالعادهای که از احسان پهلوان گرفت، باعث شد برتری استقلال در نیمه اول حفظ شود. شاید اگر آن واکنشهای سیدحسین نبود، بازی برای آبیها گره میخورد.
از میان بازیکنان استقلال که در هفتههای اخیر پیشرفت کردهاند، آرش رضاوند از بقیه شاخصتر بوده. رضاوند در هفتههایی که فرشید اسماعیلی دچار مصدومیت بود، از این فرصت سود برد و حالا با اعتماد به نفس بیشتر، پاسهای کلیدی صادر میکند. او در ۷۰ دقیقهای که در زمین بود، یکی از بهترینهای استقلال در خط میانی بود و اگرچه در بازگشت اسماعیلی، شاید کمتر بازی کند اما نشان داد که میتواند در ادامه فصل یک مهره قابل اعتماد باشد.
فرهاد مجیدی اگر گلی که تیمش از ذوبآهن خورد را دوباره تماشا کند، حتماً از تیم پزشکی استقلال آخرین وضعیت عارف غلامی و سیاوش یزدانی را جویا میشود. شاهین طاهرخانی احتمالاً در سالهای آینده، مدافع بهتری خواهد شد اما در شرایط فعلی جوانتر از آن است که در ادامه لیگ بتواند مهره ثابت مجیدی در زنجیره سه نفره دفاعی باشد. با بازگشت عارف غلامی و سیاوش یزدانی به نظر میرسد آمار و عملکرد استقلال در خط دفاعی بهتر از هفتههای اخیر شود.
استقلال در دقایقی از نیمه دوم، همان تیم مهاجم و گرسنهای بود که اوج آن را در اواخر دوره استراماچونی دیده بودیم اما هرچه به پایان بازی نزدیکتر شدیم، توان بدنی این تیم تحلیل رفت و حتی ورود قائدی، فرشید اسماعیلی و بلبلی هم تغییر چندانی در فرم بازی پدید نیاورد تا یک برد میلیمتری و البته مهم برای این تیم شکل بگیرد. استقلال در دقایق پایانی، بیشتر از هرچیزی منتظر سوت پایان بازی بود. در روزهایی که فوتبال تحت تأثیر ویروس کرونا قرار گرفته، اگر قرار باشد لیگ با همین فشردگی ادامه پیدا کند، استقلال چارهای ندارد جز اینکه برای این ساقهای خسته، راه حلی پیدا کند.