یک ماه پیش، مهدی محمد نبی عضو هیات مدیره پرسپولیس در پاسخ به اظهارات و گلایههای بیرانوند در قبال کمک گسترده برای بازگشت استراماچونی گفت: ما رسانهای نکردیم و گرنه وزیر و سفیر ایران در کرواسی دنبال این بودند که حقوق برانکو پرداخت شود و او به ایران برگردد. اما خود برانکو با الاهلی […]
یک ماه پیش، مهدی محمد نبی عضو هیات مدیره پرسپولیس در پاسخ به اظهارات و گلایههای بیرانوند در قبال کمک گسترده برای بازگشت استراماچونی گفت: ما رسانهای نکردیم و گرنه وزیر و سفیر ایران در کرواسی دنبال این بودند که حقوق برانکو پرداخت شود و او به ایران برگردد. اما خود برانکو با الاهلی به توافق رسیده بود. در واقع استقلال کمک وزارت را رسانه ای کرد اما نکردیم. اظهارات نبی در برنامه تلویزیونی، پاسخ روشنی بر ابهامات چهار فصل اخیر، پیرامون باشگاه پرسپولیس تهران است. جالب است بدانیم؛ روزگاری وزیر فعلی ورزش ایران، مرد شماره ۲ ورزش بود و نبی مرد شماره دوی مدیریت پرسپولیس نام داشت. “این رفاقت دیرینه بعد از دو دهه، هنوز هم ادامه دارد.” همانند رفاقت سلطانی فر با عباس انصاری فرد و مهدی تاج و حتی امیر عابدینی و بسیاری از رفاقت های ورزشی و فوتبالی که در ایران دیده می شود.
قدرت پرسپولیس در گروی تضعیف استقلال
مهندس عابدینی، به درستی با شیوه مدیریت رقابتی در ایران آشنا بود. استاندار اسبق خراسان، آرزوی ساختن پرسپولیسی را داشت که بدون رقیب در فوتبال ایران بدرخشد. سال هایی که مدیر عامل قرمزهای پایتخت به همراه مهندس مهلوجی وزیر وقت صنایع، با دست و دلبازی تمام، رویاهای دیرینه پرسپولیس را استارت زدند. در آن ایام، بحث حمایت های مالی و اسپانسرینگ به جهت شرایط ایران، مطرح نبود و دولت و سازمان تربیت بدنی وقت، با همکاری بعضی از ارگان ها، دو تیم سرخابی را مدیریت می کردند. باشگاه پاس تهران نیز با حمایت نیروی انتظامی، ضلع سوم قهرمانی تهران و ایران محسوب می شد. این درحالی بود که باشگاه استقلال در آن سال های با مدیریت اولیایی و سپس فتح الله زاده، بدون داشتن حداقل های ممکن، در ایران و آسیا قدرت نمایی می کرد. در نقطه مقابل، پرسپولیس دلخوش به قهرمانی های پی در پی درباشگاه های تهران و شرکت در جام در جام آسیا بود. سایه بلند آبی های پایتخت در کنار قهرمانی پاس در جام باشگاه های آسیا، دوستداران پرسپولیس را، به تفکر قدرت پرسپولیس در سایه تضعیف استقلال و دیگر تیم های مدعی، نزدیک کرد.
دولت دوازدهم و آغاز رویاهای دست نیافتنی
حضور مسعود سلطانی فر در وزارت ورزش و جوانان از ۱۱ آبان ۱۳۹۵ تا کنون و قبل از وی محمود گودرزی، تاجگذاری دور از هیاهویی بود که خبر از پایان دوران ناکامی و سقوط می داد. قانون نانوشته ای در بین اهالی فوتبال ایران، اراده کرده بود که استقلال، تبدیل به تیم دوم تهران گردیده و در فوتبال ایران نیز توفیقی نداشته باشد. حضور مدیرانی که یا از شرایط مدیریت دور بودند و یا آنقدر نجابت به خرج دادند، که در لابلای معادلات موجود گم شدند. استقلال را دچار بحران های لاینحلی نموده است. پرسپولیس قرار بود لیگ پانزدهم را نیز فتح کند، اما جوانان استقلال اهواز با جوانمردی های نفت تهران و چند تیم دیگر، فتح الفتوح را به فصل بعد موکول کردند. داستان تکراری مهدی طارمی و مهدی ترابی و بد اخلاقی هایی که همواره با توبیخ و بخشش و تعلیق، رفع و رجوع می شد نیز، برای تمام اهالی فوتبال روشن است.
سکوت خبری یا تاکتیک قهرمانی
تاکتیک ویژه پرسپولیس در سالهای قهرمانی، بی شک سکوت خبری در کنار حمله های رسانه ای بود. رسانه های رنگانگی که ادعای بی طرفی دارند، اما گاها، با تحریف اتفاقات و اغلب با درشت کردن اتفاقات حوزه استقلال، راه را برای نیل به اهداف، هموار تر می کردند. انتشار قرارداد بازیکنان و مربیان، ترغیب بازیکنان متمایل به استقلال، برای لژیونر شدن، انتشار ریز مبالغ بازیکنان خارجی و داخلی به بهانه تشحیذ اذهان عمومی، نمونه هایی است که در این سال ها، در کنار انحراف مخاطب در پرداختن به لابی ها و مخفی کردن اتفاقات حوزه پرسپولیس، استقلال را خائن و پرسپولیس را قهرمان ملی جلوه داده است. سکوت خبری همراه با مانورهای مظلوم گرایانه، تاکتیک ویژه پرسپولیس در کسب قهرمانی های سال های اخیر بوده است.