وصال روحانی / بیش از آنکه نتیجه نهایی مسابقه عصر دوشنبه پاختاکور با شهرخودرو در لیگ فوتبال قهرمانان آسیا بد و ناامیدکننده بوده باشد این روش بازی و سیستمهای ناکارآمد این تیم مشهدی بود که اسباب یأس شد و این باور را ریشهدارتر ساخت که برای این تیم شرکت در لیگ قهرمانان آسیا […]
وصال روحانی /
بیش از آنکه نتیجه نهایی مسابقه عصر دوشنبه پاختاکور با شهرخودرو در لیگ فوتبال قهرمانان آسیا بد و ناامیدکننده بوده باشد این روش بازی و سیستمهای ناکارآمد این تیم مشهدی بود که اسباب یأس شد و این باور را ریشهدارتر ساخت که برای این تیم شرکت در لیگ قهرمانان آسیا بیش از اندازه زود بوده است.
درست است که توقع از شهرخودرو و هر تیم مشابهی در مرتبه اول شرکتش در لیگ قهرمانان آسیا باید اندک و به فراخور اعتبار و تجربه خودش و قدرت رقبا باشد اما شهرخودرو طوری آماتوروار و سرشار از اشتباهات دفاعی مقابل پاختاکور ظاهر شد که هر بینندهای را مأیوس و این تصور را ایجاد کرد که اشتباهی به لیگ قهرمانان پاگذاشته است.
شهرخودرو البته با عبور از دو حریف پرتلاش در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان و غلبه بر یک تیم قطری راهی جدول اصلی شده و این دستاورد کوچکی نیست و بهواقع نیز در آن دو مسابقه پلیآف خوب کار کرده بود اما وقتی میدانگاه اصلی آغاز شد و زمانی که تجربه به شرط اصلی حضوری موفق در جدول اصلی لیگ قهرمانان تبدیل شد تیم مشهدی بهواقع کم آورد و باعث تأسف شد.
رحمتی هم «رحمتی» نبود
این تیم در بازی اولش البته تسلیم الهلالی شد که قهرمان سال پیش پیکارها و رکورددار جام باشگاههای آسیا است و کسی قصد ندارد شهرخودرو را بابت ناکامی کاملاً محتملاش مقابل رقیب زبده مستقر در شهر ریاض عربستان ملامت کند و حتی پاختاکور نیز که یک تیم ازبکی است در سالهای اخیر حضورهایی توأم با غرور در لیگ قهرمانان آسیا داشته است اما شهرخودرو در دیدار دوشنبهاش با این رقیب در ورزشگاه مرکزی شهر تاشکند چنان آشفته و ناپخته عمل کرد که اسباب حیرت و تأسف شد و گاه از انجام سادهترین کارها و تبادل سه چهار پاس پیاپی نیز بازماند.
از همه ناامیدکنندهتر تصویری بود که از سیدمهدی رحمتی در این مسابقه در اذهان به جای مانده. با اینکه این سنگربان کارکشته از سنگ بناهای تیم مشهدی در لیگ داخلی بوده و آنجا باز هم درخشیده و بهرغم خوردن یکی دو گل بد و ساده در اکثر دیدارها یک ستون محکم برای شهرخودرو به نظر رسیده اما در دیدار برابر پاختاکور نتوانست چیزی باشد که به درست یا غلط از وی انتظار میرود. در جامی که کم تجربه بودن سایر مردان شهرخودرو مسئولیتها و سهم رحمتی را برای کسب نتایج مورد نظر بیشتر میسازد رحمتی نه مقابل الهلال در نقش یک منجی بزرگ ظاهر شد (که البته عذرش در آن روز خاص پذیرفته شد) و نه در برابر پاختاکور توانست کوتاهیهای یارانش را جبران و با «سیو»ها و حرکات نجاتبخشاش تیم خود را به سوی شکستی سبکتر هدایت کند. درست است که رحمتی تنها مقصر سهگلی نبود که پاختاکور زد اما نتوانست با تکرار حرکات محیرالعقول قبلیاش به چیزی فراتر از یک دروازهبان معمولی ارتقای درجه یابد و کارهایی را که صدها بار در عمر طولانی ورزشیاش انجام داده یک بار دیگر عملی کند.
فروپاشی در نیمه دوم
البته یاران رحمتی نیز روز دوشنبه در اندازههایی ظاهر نشدند که حتی در لیگ داخلی هم از آنها رؤیت شده است. در میان آنها امثال محمد قاضی و محمدرضا خلعتبری نفراتی با بیشترین تجربیات بینالمللی هستند و بارها پیراهن تیم ملی را هم بر تن کردهاند و عیار تجربه و میزان کارآیی بینالمللی روحالله سیفاللهی و محمدحسین مرادمند نیز اندک نیست و امین قاسمینژاد هم در دو سه فصل اخیر آنقدر برای «پدیده» سابق گلزنی کرده که توقع از وی حتی در سطح بالاتری مثل لیگ قهرمانان آسیا فراتر از چیزی باشد که روز دوشنبه در شهر تاشکند مشاهده کردیم. تأسف زمانی بیشتر شد که شهرخودرو نیمه اول بازی را با تساوی بدون گل پشتسر گذاشت اما در نیمه دوم با خوردن گل نخست از سرگییف در دقیقه ۵۵ و سپس گل دیگری از همین مهاجم در دقیقه ۶۱ عملاً از هم پاشید و گل سوم را نیز در دقیقه ۸۷ در دروازه خود دید.
چرا «سرآسیایی»؟
شکی نیست که برگزاری هر سه مسابقه نخست نمایندگان ایران در جام باشگاههای آسیا در خانه حریفان از میزان کارآیی و شانس آنها کاسته باشد و این عوامل سهم بسزایی در ثبت دو شکست اخیر شهرخودرو هم داشته است اما این تیم نیز با اتفاقات منفی داخلی اخیرش پایههای این سقوط را گذاشته بود.
درست است که رفتن یحیی گل محمدی از شهرخودرو به سبب علاقه «قلبی و قبلی» وی به تیم سابقش (پرسپولیس) غیرقابل اجتناب بود اما فردی که سران شهرخودرو برای پرکردن جای او برگزیدند نیز یک انتخاب ایدهآل و مردی نبود که با عیار تجربه یا پیشینهای غنی در امر مربیگری درهای بهشت را به روی مردان تیم مشهدی بگشاید. مجتبی سرآسیایی البته فرد محترمی است اما او فقط سرپرست این تیم بوده و معلوم نیست سران باشگاه مشهدی به چه سبب وی را از این پست غیرفنی و اجرایی و تشکیلاتی به سوی فنیترین پست تیم سوق دادهاند و چرا روی نام یک مربی حاذقتر و پرتجربهتر انگشت نگذاشتهاند. وقت برای جبران و جا و مجال برای صعود از گروه دوم لیگ قهرمانان آسیا هنوز فراوان و فراخ است اما از یکسو سنبه الهلال و پاختاکور واقعاً پرزور است و از جانب دیگر از سه دیدار مرحله برگشت برخلاف آنچه در افواه تصور میشود فقط مسابقه با پاختاکور و رقیب اماراتی در مشهد خواهد بود و دیدار برگشت با الهلال مثل مسابقه رفت در زمین بیطرف برگزار خواهد شد و با چنین برنامهای نمیتوان امید زیادی به صعود از این گروه داشت.
یک شرط الزامی
شاید هم استدلال شود که باختهای اخیر و ناکامیهای احتمالی بعدی درسهای خوبی برای پرتجربهتر شدن شهرخودرو بوده است اما قدر مسلم اینکه این تیم تا این مقطع بهگونهای بازی کرده که همگان یقین آوردهاند به اشتباه به ایستگاه لیگ قهرمانان آمده و آدرس غلط به آن دادهاند. اولین درس و شرط و لازمه حضوری موفق در مسابقاتی در اندازههای لیگ قهرمانان داشتن تجربیات اولیه و ضروری و وجود پایههای یک حضور قوی است و در غیر این صورت شرکت صرف در این جام به جای ایجاد فرصت و توفیق و پیشرفت فقط اسباب سرخوردگی خواهد شد.