رامتین جباری/ عراق با تمرکز روی دو وینگری که فوتبال ایرانی را بلدند، تا یکسوم زمین ایران پیشروی کرد. فشار بیشتر از راست عراق و روی کانالی بود که میلاد محمدی از اداره کاملش برنمیآمد. بشار رسن که مقابل ایران با سطح فنی بالاتری نسبت به لیگبرتر ظاهر شد، فقط وینگر چپ نبود. رسن آزادانه […]
رامتین جباری/
عراق با تمرکز روی دو وینگری که فوتبال ایرانی را بلدند، تا یکسوم زمین ایران پیشروی کرد. فشار بیشتر از راست عراق و روی کانالی بود که میلاد محمدی از اداره کاملش برنمیآمد. بشار رسن که مقابل ایران با سطح فنی بالاتری نسبت به لیگبرتر ظاهر شد، فقط وینگر چپ نبود. رسن آزادانه روی عرض زمین میرفت و میآمد و توپ میریخت. اضافهشدن بشار به چپ ایران و در نتیجه کشیدهشدن دو دفاع مرکزی تیمملی به چپ، فضا را هم در مختصات استراتژیکِ زمین به عراقی داد که توپ و برتری عددی را هم داشت! مثلث برندهی «توپ-فضا-برتریعددی» اگر به گل نمیرسید عجیب بود، که رسید؛ دقیقه یازده، عراق یک – ایران صفر.
بعد از گل، دو اتفاق افتاد؛ (۱) روی آوردن ایران به تصاحب توپ. (۲) عقبنشینی احساسی عراق. حالا این تیمملی بود که تا پشت محوطهجریمه عراق آمد بالا. عین عراق، ایران هم از راست نفوذ میکرد و دو هافبک پشتسر شجاعی تا مرز باکس جلو آمدند.
با اضافهشدن امید و نوراللهی به نفرات هجومی، از فشردگی نفرات عراق که برای پوشش به هافبکهای ایران نزدیک شدند کم شد. پس مکان و زمان مهیای نمایش محمد محبی شد؛ ستاره نیمهاول ایران که حالا امضای ویلموتس در ترکیب تیمملی است. محبی با برداشتن توامان عدنان و رسن و یک کاتبک که با ضربه دقیق نوراللهی و چاشنی محمدحمید (دروازهبان عراق) همراه شد، ایران را به مسابقه برگرداند؛ دقیقه بیست و پنج، یک یک.
گل مساوی مسابقه را به تعادل وزنی رساند. بازی به وسط زمین کشیده شد و ایران سعی به حفظ توپ کرد. اما باید برگردیم به خط اول؛ «فقدان ایده». حفظ توپ به صرف حفظ توپ بدون برنامهیی مشخص برای رسیدن به گل دوم یا حفظ نتیجه، منجر به فوتبال فرسایشی شد. عراق، همانطور که پیشبینی میشد، بعد از گل ایران، تمایل بیشتری پیدا کرد به تنش، درگیریهای فردی و جنگ روانی که البته جز در یکی دو صحنه، توسط بازیکنهای ایران مدیریت شد.
نیمه دوم، ویلموتس و کاتانچ غلطهای نیمه اول را گرفتند. احتیاط بیشتر شد و رسیدن به گل دوم انگار اولویت هیچکدام از دو تیم نبود، اما! استراتژی عراق به تیمملی دیکته شد. قدرت و سرعت تیم عراق و از طرف دیگر میل کم و کمتر تیمملی به تصاحب توپ، نیمه دوم را به عراق داد. ویلموتس با پوشش روی وینگرهای عراقی و جنگ تنبهتن وسط زمین، سعی به گرفتن زهر عراق کرد و تا لحظات پایانی موفق بود.
ایران به مساوی راضی شده بود و همین تبدیل به همان پاشنهی آشیل قدیمی برای تیمملی ایران شد! دوباره به خط اول برگردیم و اینبار؛ «بینظمی»! هرچه مسابقه به دقیقههای پایانی نزدیک شد، از نظم تیمملی کم شد تا جاییکه عراق در آخرین ثانیههای مسابقه روی شلختگی دفاع ایران به گلی رسید که برایش دوید و دوید و دوید! سوت پایان؛ عراق ۲ ایران یک.
بازگشت تیم ملی به دوران دلهره
شکستی که میتواند تهدیدی جدی برای صعود تیم ملی به مرحله دوم مقدماتی جام جهانی باشد. باختی که عوامل مختلفی در شکل گیری آن نقش داشت. از تنش بین فدراسیون فوتبال و ویلموتس، به علت عدم پرداخت به موقع حقوق سرمربی که نهایتا منجر به تشکیل دیرهنگام اردوی آماده سازی تیم ملی شد، گرفته تا ترکیب تیم ملی که نقدهای بسیاری به آن وارد است و نهایتا اشتباه و بی تجربگی کاپیتان شجاعی که البته مورد مشابه آن را در بازی رفت با کره در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ دوباره از ایشان شاهد بودیم.
شرایط نگران کننده ای که اکنون تیم ملی در آن قرار گرفته را میتوان با شرایط تیم ملی عربستان در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل مقایسه کرد. جایی که شاهینهای سبز صحرا با هدر دادن امتیازات با مربی فرانک ریکارد مربی سرشناس خود در دور رفت رقابتها، در دور برگشت بازیهای پر اضطراب و پر تنشی را تجربه کرد و نهایتا در گروه چهارم مسابقات بعد از استرالیا و عمان، در جایگاه سوم قرار گرفت و در عین ناباوری از دور مسابقات حذف شد. حال با توجه به نتایج کسب شده تا بدین جای کار، سرنوشتی چون تیم ملی عربستان در آن دوره از مسابقات، برای ما نیز دور از تصور نخواهد بود. چه دوست داشته باشیم چه نه، بعد از دو صعود متوالی به جام جهانی و خیالهای آسوده و نتایج مطمئن، به ظاهر دوران نگرانیهای تا دقیقه نود دوباره سایه بر فوتبال ایران انداخته است.