طنز «جمله» درباره انواع نگرانی و ترس که خیلی هم نامربوط هستند؛بیا بهت شوکولات بدم!
طنز «جمله» درباره انواع نگرانی و ترس که خیلی هم نامربوط هستند؛بیا بهت شوکولات بدم!

اشاره وزیر محترم «صمت» جدیدا فرمودند که؛ افزایش قیمت انواع خودرو غیرواقعی‌ست!، که جا داره از ایشون تشکر کنم که با این رهنمود، باعث شد ما دیگه نگران نباشیم! به همین بهانه می‌پردازیم به برخی نگرانی‌هایی که خیلی بی‌خودی در ما ایجاد میشن و اینکه اوضاع اصلا اونی نیست که ما حس می‌کنیم! آنفلوآنزا که […]

اشاره

وزیر محترم «صمت» جدیدا فرمودند که؛ افزایش قیمت انواع خودرو غیرواقعی‌ست!، که جا داره از ایشون تشکر کنم که با این رهنمود، باعث شد ما دیگه نگران نباشیم!

به همین بهانه می‌پردازیم به برخی نگرانی‌هایی که خیلی بی‌خودی در ما ایجاد میشن و اینکه اوضاع اصلا اونی نیست که ما حس می‌کنیم!

آنفلوآنزا که ایدز نیست که!
چندین نفر تا به حال در کشور در اثر بیماری آنفلوآنزا جان خودشان را از دست دادند که واقعا جز ابراز تأسف نمیشه درباره‌ش چیز دیگه‌ای گفت ولی بعضی‌ها یک جوری راجع‌به این بیماری حرف می‌زنن که خدای نکرده، زبونم لال، انگار ایدز می‌باشد و فقط از طریق سرنگ آلوده (تاکید می‌کنم؛ فقط سرنگ آلوده) منتقل می‌گردد!
اما ما الآن از این مطلب متوجه شدیم که آنفلوآنزا نه تنها ایدز نیست بلکه سرطان هم نیست و بالاخره متاسفانه عمر آدمیزاد یک روزی به پایان می‌رسد دیگر؛ گیر ندهید!

دوگانه‌سوز بشم، پرایدم میشی؟!
تقریبا از هر دو نفری که با آنها آشنا بودم و امروز مرحوم شدن، یک نفرشان داخل پراید یا بیرون پراید یا به خاطر پراید، مرحوم شدن! این مسأله البته چیزی از ارزش‌های این اتومبیل خاص و ویژه کم نمی‌کنه! خدا از عمر ما کم کناد و به عمر شرکت سایپا اضافه کناد!
پراید، غیر از اینها که گفتم، یکی از چالش‌های اصلی مسأله بنزین هم هست؛ یعنی بنزین اگر بزند دهان مهان هر چی و هر کی را آسفالت کند، زورش به پراید جماعت نمی‌رسد، بسکه این بابا کم‌مصرف و کم‌توقع است و حتی قابلیت دو و چندگانه سوزی هم دارد!
اما ما الآن از این مطلب متوجه شدیم که پراید، آن‌قدرها هم که می‌گویند چیز «آقای تقوی»…، چیزه، چیز بدی نیست!

شهردار شدن یک جور »مُد» است!
داداش من، برادر من، رفیقم، دقیقا کجایی؟! این چه معنی داره که هر کسی اخیرا دوست داره شهردار یه شهر خاصی در شمال ایران بشه؟ بعدش جالب‌تر اینه که بعضی‌ها که تا چندوقت پیش بهشون التماس می‌کردی شهردار یه شهر خاصی در شمال ایران بشن، می‌گفتن؛ الآن که یه شهر خاصی در شمال ایران شهردار داره، می‌خوان شهردار بشن!
اصولا انگار اینجا مثل قدیم‌ها که مد بود و کلاس داشت که طرف بگه دانشجوی دانشگاه آزاده موقع خواستگاری، این که آدم خودش رو در قامت شهردار شدن ببینه هم مد و کلاسه!
داداش نکن، برادر من، رفیقم، دقیقا کجایی؟! چرا؟! با خودت چیکار داری می‌کنی؟! چرا به همون ماده ۱۰۰ و ساخت و ساز و جاده و اینا نمی‌پردازی؟ اون که بهتره که!
اما ما الآن از این مطلب متوجه شدیم که به هر قیمتی به جایی رسیدن، خیلی باحال است و آدم را مهم می‌کند!

بیا بریم پشت‌بوم بهت شوکولات بدم!
من از ارتفاع می‌ترسم اما از سوسک نمی‌ترسم! «امیرفضلی» از سوسک می‌ترسه اما از ارتفاع نمی‌ترسه! مستأجر از صاحب‌خونه می‌ترسه اما از زنش هم می‌ترسه! صاحب‌خونه از زنش نمی‌ترسه اما از وزیر مسکن می‌ترسه! وزیر مسکن از وزیر «صمت» می‌ترسه اما از زنش هم احتمالا می‌ترسه! زنش از وزیر «صمت» نمی‌ترسه اما به زن وزیر «صمت» احترام می‌ذاره! و درنهایت وزیر «صمت» از اینکه نکنه افزایش قیمت انواع خودرو، یک روزی از حالت غیرواقعی به واقعی برسه، اصلا نمی‌ترسه!
در واقع این من هستم که از ارتفاع می‌ترسم و از اینکه بخوام از کسی روی پشت‌بوم شوکولات بگیرم چون از ارتفاع می‌ترسم! و افزایش واقعی یا غیرواقعی قیمت انواع خودرو، برای من فرقی نمی‌کنه چون من به شکل واقعی و غیرواقعی از هر چیزی می‌ترسم!
اما ما الآن از این مطلب متوجه شدیم که ترس چیز خیلی بدی هم نیست و چیز «آقای تقوی»…، ای بابا، این آقای تقوی الان مدتیه که دیگه همکار ما نیست ولی فکر بد نکنین، ما دوستش داریم هنوز!
پ.ن: به قول مرحوم «چاوز»؛
وزیر صمت، وزیر صمت/ وقتی یه روز سر بزنه/ موقِیِع رفتنه منه…!