جمله ـ گروه سیاسی: محمود احمدی نژاد؛ بلبل غزلخوان اصولگرایان بیش از ۸ هفته است که گم شده. نه خبری از صفهای مقابل خانه رییس جمهور سابق منتشر می شود نه دیگر تصاویر سفرهای استانیاش سوژه رسانههاست. او که در سال ۸۴ مدعی بود که مشکل مردم ما حجاب نیست، بعد از فوت مهسا امینی در […]
جمله ـ گروه سیاسی: محمود احمدی نژاد؛ بلبل غزلخوان اصولگرایان بیش از ۸ هفته است که گم شده. نه خبری از صفهای مقابل خانه رییس جمهور سابق منتشر می شود نه دیگر تصاویر سفرهای استانیاش سوژه رسانههاست. او که در سال ۸۴ مدعی بود که مشکل مردم ما حجاب نیست، بعد از فوت مهسا امینی در پلیس امنیت اخلاقی سکوت پیشه کرد. او که از عدالت اجتماعی و حق اعتراض سخن می گفت، هیچ واکنشی نسبت به ناآرامیهای اخیر کشور نشان نداد. احمدینژاد که از باند فاسد امنیتی انتقاد میکرد و خودش را فرشتهی نجاتبخش میدانست در امنیتیترین شرایط کشور زبان به دهان گرفت. همو که به قرارداد محرمانه بیستساله چین با ایران حمله میکرد حالا هیچ واکنشی به بیانیه اخیر چین و کشورهای عربی نشان نداده است. خلاصه اینکه آقای رییس جمهور اسبق که حتی برای فوت مادر چاوز بیانیه میداد امروز نسبت به تمامی حوادث متاخر بیتفاوت است. همه این سکوتها و بیخبری ها این سوال جدی را در میان اذهان عمومی ایجاد کرده است که «احمدینژاد کجاست؟» سیاستمداری که بسیاری معتقد بودند هنوز در میان افواه طرفداران پروپاقرصی دارد و اگر تائیدصلاحیت شود همه را شکست خواهد داد حالا در حساسترین برههی سیاسی اجتماعی یک دههی اخیر با غیبت خود نشان داد که جایگاهی در معادلات سیاسی کشور ندارد.
اما دلیل غیبت او چیست؟ برخی از کارشناسان بهویژه اصولگرایان منتقد او معتقدند که چیدمان یاران احمدی نژاد در دولت رییسی موجب سکوت او شده و در واقع او سهمی بزرگ از دولت گرفته و به کُنجی خزیده است. گروهی دیگر می گویند شرط تمدید حضور او در مجمع تشخیصمصلحت پیشهکردن سکوت بوده و او بر سر قولش ایستاده است. بسیاری نیز معتقدند اساسا او شخصیتی تقلبی بود و پهلوان میدانهای خالی. بنابراین حالا که آگاهی عمومی و اجتماعی افزایش یافته و خواستههای جدی مردم در قالب اعتراضات خود را نشان داده است، قد او به ظرفیت این اعتراضات نمیرسد و به همین خاطر است که
بهچشم نمیآید.
در همین رابطه عبدالرضا داوری، عضو پیشین دفتر احمدینژاد در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» سکوت رئیسجمهور اسبق بعد از ناآرامیهای اخیر را نشاندهنده سیاستورزی اقتضایی او دانست و گفت: نوع سیاستورزی احمدینژاد، سیاستورزی اقتضایی است. او بر اساس مبانی نظری و چارچوبهای سیاسی موضعگیری نمیکند، بلکه به فضا نگاه میکند و مختصات خودش را در فضا به نحوی تعریف میکند که منافعش تامین شود. بنابراین نمیتوان توقع داشت که اگر احمدینژاد در یک دورهای در اعتراضات موضعگیری داشت الزاما بر اساس یک نقشه راه باشد. حضور احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام برایش بسیار حیاتی است. دسترسی احمدینژاد در سطح حاکمیت بسیار محدود شده و مدیران ارشد کشور و فعالان مدنی تمایلی به ارتباط گرفتن با او ندارند. بنابراین دسترسیهای خبری و اطلاعاتی احمدینژاد در سطح جامعه بسیار محدود است. حضور او در مجمع تشخیص باعث میشود در کمیسیونها شرکت کند و صاحبمنصبان را ببیند و بولتنها به دستش برسد و حضورش به همین دلیل برای خودش امر حیاتی است.
البته نباید فراموش کرد که خود داوری نیز شخصیت چندان نرمالی نیست و بارها نظرات و عقاید خود را تغییر داده است.
علی غفاریان، مدیر مسوول صراط نیوز نیز بعنوان رسانه نزدیک به جبهه پایداری و اصولگرایان رادیکال با اشاره به سکوت احمدینژاد بعد از ناآرامیهای اخیر در کشور گفت: سکوت احمدینژاد همراستا با کسانی است که در خیابان سطل آشغال آتش میزنند. احمدینژاد میداند کی با صحبت و کی با سکوتش میتواند نفت روی آتش بریزد. سکوت احمدینژاد همراهی با دوستان آشوبگر است نه معترض. چون ما صف این دو گروه را از هم جدا میدانیم. او ادامه داد: احمدینژاد روندی را پیش گرفته که بسیاری از اصلاحطلبان تندرو که نمیخواهند سر به تن بسیاری از ساختارهای کشور باشد، طی میکنند. این فعال سیاسی اصولگرا در خصوص چرایی تغییر موضعگیری و سکوت احمدینژاد بعد از ریاستجمهوری رئیسی، گفت: مگر احمدینژاد قبلا چقدر صحبت و دیدار داشته که در یک سال اخیر داشته باشد؟ البته در یک سال اخیر هم او نکات تندی را مطرح کرده است. پیش از این هم کیفیت صحبتهای احمدینژاد بالا بوده اما تعدد نداشته است.
برخی از یاران نزدیک به حلقه احمدینژاد هم که موظف به زنده نگاه داشتن نام او در شبکه های اجتماعی هستند شایعه کردند که دکتر تحت شدیدترین فشارهاست و به همین خاطر نمی تواند اظهارنظر کند. در واقع آنها می خواهند بگویند دهان او را بسته اند، نه اینکه خودش دهان بسته باشد. ادعایی که به نظر نمی رسد با توجه به اظهارات احمدی نژاد در چندسال گذشته ربطی به حقیقت داشته باشد. از سوی دیگر هم کسانی هستند که با اشاره به تاکید رهبری بر ضرورت موضعگیری در ارتباط با ناآرامی های اخیر به شدت به او انتقاد می کنند و می گویند افرادی نظیر او ، علی لاریجانی، ناطق نوری یا خانواده خمینی باید بلافاصله مواضعی سخت اتخاذ می کردند و به دلیل همین سستی شایسته انتقادهای تند هستند. حتی برخی خواهان اخراج لاریجانی و احمدی نژاد از مجمع تشخیص مصلحت
نظام شده اند.
جمیع این جهات می تواند دلایل دوری احمدی نژاد از فضای فعلی را توضیح دهد اما اگر به دنبال حقایق تاریخی باشیم خواهیم دید احمدی نژاد بیش از آنکه مرد عمل باشد مرد سخن است و دوست دارد در شرایط جنجالی زندگی کند تا نامش همیشه مطرح باشد، بنابراین در وقایع اخیر برای اینکه از چشم دو طرف ماجرا نیافتد سکوت پیشه کرده است. به نظر این گمانه زنی بیشتر از مابقی
به حقیقت نزدیک است.