«قاف» در جستجوی «سیمرغ»
«قاف» در جستجوی «سیمرغ»

گروه سیاسی «حاج قاسم» همان‌گونه که خود خواست پس از شهادتش از او با عنوان «سرباز» یاد کنند، از نظر خود در تمام عمر خود، تنها یک سرباز بود از آن روزی‌که در اوج جوانی ابزار بنّایی را بر زمین گذاشت و به سپاه کرمان رفت تا در مسیر انقلاب باشد و به خط مقدم […]

گروه سیاسی

«حاج قاسم» همان‌گونه که خود خواست پس از شهادتش از او با عنوان «سرباز» یاد کنند، از نظر خود در تمام عمر خود، تنها یک سرباز بود از آن روزی‌که در اوج جوانی ابزار بنّایی را بر زمین گذاشت و به سپاه کرمان رفت تا در مسیر انقلاب باشد و به خط مقدم عملیات در جنگ تحمیلی با دشمنان بعثی برسد تا روزی‌که لشگر ۴۱ ثارالله کرمان را با کمک یاران مجاهد خود تأسیس کرد تا روزهایی‌که وارد مصاف با سوداگران مواد مخدر در مرزهای شرقی شد و از روزی‌که به فرمان مولا و مقتدای خود برای فرماندهی سپاه قدس به تهران آمد تا روز‌هایی‌که در میدان‌های رزم سوریه، لبنان، یمن، عراق و افغانستان، به این سو و آن‌سو می‌رفت و به تعبیر خود برای یافتن شهادت «دشت‌ها و کوه‌ها را می‌پیمود»، در همه این موقعیت‌هایی که از توان و تحمل یک انسان عادی، بیرون است، همواره خود را یک سرباز می‌دانست و نه چیزی بیشتر.

اما سردار حاج قاسم سلیمانی برای امت اسلام، برای مردم کشور خود و برای دشمنان خود قطعاً بیش از یک سرباز بود آن‌گونه که خود باور داشت.
شهید عزیز ما برای دشمنان اسلام و سلطه‌گران منطقه‌ای اعم از داعش، حامیان غربی و صهیونیست‌های اشغالگر نه یک سرباز که به تنهایی یک اتاق جنگ بود و مایه کلافه‌کردن دشمنان و همین موضوع موجب شد تا در نهایت و پس از چندین طرح ترور که گاه برخی از آن توطئه‌ها در رسانه‌ها طرح می‌شد و موجبات نگرانی شهروندان را فراهم می‌کرد تا این‌که در نهایت موفق شدند با همکاری آمریکا، اسراییل، انگلیس و عناصری خودفروخته در دولت وقت عراق، در ساعت یک و بیست دقیقه بامداد صبح جمعه ۱۳ بامداد به هدف شوم خود برسند و بهتی در میان طرفداران آن شهید ایجاد کنند، بهتی که قطعاً بی‌پاسخ نخواهد ماند.
عشق و علاقه مردم کشور ایران و طرفداران محور مقاومت به سردار دل‌ها به حدی بود که مراسم تشییع جنازه وی و شهید ابومهدی المهندس و همراهان در شمار شلوغ‌ترین وداع‌ها ثبت شد و همین به خوبی نشان می‌دهد که سردار حاج قاسم سلیمانی تا چه اندازه محبوب قلوب مردم بود و شان و احترامی در حد و اندازه یک اسطوره و یه قهرمان ملی داشت.
برای امت اسلامی و محور مقاومت نیز این شخصیت به اندازه‌ای کلیدی و جامع‌الاطراف بود که به اعتراف بسیاری از آگاهان، جای وی به‌این زودی‌ها پر نخواهد شد هرچند اثری که شهید عزیز ما در محور مقاومت از خود بر جای گذاشت و سنگرهای جدیدی که علیه متجاوزان و اشغالگران ایجاد کرد به این سادگی جمع نخواهند شد همان‌گونه که مبارزان فلسطینی و رزمندگان حماس که یک روز با سنگ انتفاضه را به تپش در می‌آوردند، امروزه با «پهپاد» و «موشک» به سمت دشمن صهیونیستی حمله می‌برند و دشمن نیز نمی‌تواند معادلات را به دهه نود میلادی بازگرداند و این تنها بخشی از میراث سلیمانی برای امت اسلام بود، میراثی که موجب شد دشمنان قسم‌خورده که امت اسلام را برابر نظم نوین جهانی مورد نظر خود تعریف کرده بودند در نهایت ناچار شدند دست و پای خود را از منطقه جمع کنند و با خفّت و خواری بروند.
امروز دوسال از شهادت سردار سلیمانی سپری شد اما از عزم و اراده گروه‌های جهادی در مبارزه با حضور نامشروع آمریکا در منطقه و اشغال کشورهای اسلامی به‌ویژه فلسطین کاسته نشد و هر کدام از این جریانات، گویا هنوز حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را در کنار خود دارند و با فرمان آنان، پیش می‌روند.
دشمنان اسلام و انقلاب با خود تصور کردند با شهادت حاج قاسم، موفق شدند فروغ مقاومت در منطقه را خاموش کنند اما اتفاقات این دو ساله ثابت کرد که جریان مقاومت، نه وابسته به سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی که به «قیام عاشورا و نهضت امام حسین(ع)» وصل است، خط سرخی که حاج قاسم نیز در همه زندگی خود با آن اتصال داشت و به همین دلیل در این دوسال نیز استمرار داشت و هر روز شاهد این حضور هستیم.
نکته‌ای که در خصوص شهادت حاج قاسم سلیمانی باید گفت این است که این مجاهد شهید، از سنین جوانی در مسیر جهاد و شهادت حضوری دائم داشت اما در نهایت در سن ۶۲ سالگی موفق شد شهادت را در آغوش بکشد و حتی می‌توان گفت شهادت پس از ۴ الی ۵ دهه موفق شد وی را در آغوش بکشد و با خود ببرد و اگر بگوییم سردار دل‌ها «سیمرغی» بود که در نهایت «قاف» آمد و وی را با خود برد، سخنی گزاف نگفته‌ایم.
نکته پایانی این‌که سردار حاج قاسم سلیمانی در محور مقاومت، ریل‌گذاری‌هایی کرد و سنت‌هایی برجای گذاشت که تا دهه‌ها پس از شهادتش، به کمک رزمندگان جبهه مقاومت خواهند آمد و آنان را به اهداف مورد نظر سردار، راهنمایی خواهند کرد.