هومن حکیمی- دبیر گروه فرهنگی/ هر جوری نگاه میکنم، جز مراسم ازدواجم در اردیبهشت امسال، اتفاق خوشآیندی در سال ۱۳۹۸ رخ نداده که هیچ، کلی حادثه و ماجرا و تلخی هم پیش آمده است! لحظهشماری برای به پایان رسیدنش هم دردی را درمان نخواهد کرد. این همه اتفاق ناخوشآیند و اثرشان، تا در […]
هومن حکیمی-
دبیر گروه فرهنگی/
هر جوری نگاه میکنم، جز مراسم ازدواجم در اردیبهشت امسال، اتفاق خوشآیندی در سال ۱۳۹۸ رخ نداده که هیچ، کلی حادثه و ماجرا و تلخی هم پیش آمده است! لحظهشماری برای به پایان رسیدنش هم دردی را درمان نخواهد کرد. این همه اتفاق ناخوشآیند و اثرشان، تا در آدم نهادینه شود و به آنها عادت کنیم و تاوانشان را بدهیم، احتمالا ۱۳۹۹ هم به پایان خواهد رسید.
۱
«بارسا» به وضوح از گذشتهاش فاصله گرفته است. از شروع این فصل رقابتهای لالیگا و لیگ قهرمانان، یکجور سردرگمی و تکرار تاکتیکی در کل تیم مشاهده میشد که البته آغاز اصلیاش حدود ۲ سالی است که احساس میشود. «والورده» مربی بدی نبود اما به مرور دچار سکون شد و دو حذف عجیب و غریب در لیگ قهرمانان دو سال گذشته، نشان داد که بارسا دیگر آن هیبت و سلطه همیشگیاش را ندارد. بالا رفتن سن «مسی» و «بوسکتس» و «پیکه» ، نداشتن یکی مثل «ژاوی» و «اینیستا» در وسط زمین که باعث رهایی «مسی» در زمین میشدند، کمبود استعداد در «لاماسیا» در یک مقطع خاص، تاثیر مسایل سیاسی «کاتالونیا» بر باشگاه که همیشه متاثر از هم و از فضای کلی سیاسی اجتماعی اسپانیا بودهاند، مصدومیتهای «سوارز» و «دمبله» و دیگران…، اینها همه بخشی از دلایل افت بارساییست که چند شب پیش الکلاسیکو و صدر جدول را به رقیب دیرینهاش تقدیم کرد…
۲
هر کسی برای کاری که انجام میدهد، حتما یک دلیلی دارد. آن آدمی که در این اوضاع اسفبار ناشی از شیوع کروناویروس، دست به احتکار ماسک و اقلام بهداشتی میزند، آن که از لیس زدنش به ضریح اماکن متبرکه فیلم میگیرد و در فضای مجازی پخش میکند، روزنامه ترکیهای که با تیتری کنایهای با بوی انتقام و نفرت، این عمل را مسخره میکند و روی جلدش میبرد، پزشک و پرستاری که جانش را کف دست میگیرد و برای نجات بیماران وارد عمل میشود… و حتی مثلا یکی مثل «روحالله زم»، همه و همه برای کاری که انجام دادهاند و میدهند، دلیلی داشتهاند و دارد.
ما در سیل وحشتناک ابتدای سال، در زلزله شدید قبلش، در اعتراضات آبان ماه، در فاجعه وحشتناک سقوط هواپیما، در هنگامه شیوع ویروس لعنتی و در همه موارد مثبت و منفی دیگر، دلیل داشتیم و داریم و میبینیم…
۳
«بارسا» در بازی با «رئالمادرید» ۵ موقعیت تقریبا صددرصد گل داشت که از دست داد. ۳ تای آنها در همان نیمه اول ایجاد شدند که به ترتیب، «آرتور»، «گریزمان» و «لئو مسی» ناباورانه از دستشان دادند؛ یعنی بدون آن دو موقعیت استثنایی نیمه دوم؛ بعد از گل اول «رئال»، که توسط بیدقتی «پیکه» و «مارتین بریسویت» (که به نظرم بهترین خرید اجباری این فصل بارسلوناست) از دست رفتند، بارسا در همان نیمه اول میتوانست کار «رئال مادرید« را در خانهاش تمام و تکلیف لالیگای امسال را مشخص کند.
این موقعیتها از دست رفت و «رئالمادرید» در نیمه دوم، مالک زمین و زمان شد. «پرس» شدید سفیدپوشان پایتخت، آنقدر مداوم و بابرنامه بود که به تدریج مالکیت توپ همیشگی بارسا، بیفایده و بیکارکرد شد. بارسلونا بهوضوح توپ را داشت اما به شکل عجیبی اغلب پاسها در میانه زمین و حتی رو به عقب ارسال میشد. در نهایت فشار شدید و انگیزه «رئالمادرید» نتیجه داد و بارسا شکست خورد. اتفاقی که هفته قبل در بازی با «ناپولی» هم رخ داد اما آنجا یک مساوی در زمین حریف، تبعات آن بازی شکننده زیر فشار مداوم حریف را کمتر بازتاب داد…
۴
ایران در سال ۱۳۹۸ تقریبا به شکل مداوم زیر «پرس» شدید اتفاقهای ناگوار قرار گرفت. خودی و غیرخودی، آنچنان فشار سنگینی به کشور و مردم وارد کردند که باعث شد حتی «تیکیتاکا» هم نتواند چندان کمکی بکند. زلزله و سیل، تورم، تحریم، فشار بیگانه، ترور «سردار سلیمانی»، افزایش ناگهانی قیمت بنزین، اعتراضات خیابانی، سقوط دردناک هواپیمای مسافربری… و حالا، شیوع ویروس کرونا.
بیتعارف، دولت و مجلس در این سالی که گذشت، آنگونه که شایسته ملت بود، نتوانستند اوضاع را مدیریت کنند. اخبار و ارقام و آمار متناقض، جنگهای زرگری و شخص و گروهی، ارجح بودن منفعت بر حقیقت، درست نگاه نکردن به واقعیت، بیبرنامگی و سردرگمی، رویاروییهایی که آخرش نفهمیدیم برای صلاح ما بود یا صلاح خسروان، کاهش اعتماد عمومی و… را بگذارید کنار هجمه بیگانه وسهمخواهی بیرون ماندگان و بیرون رفتگان از کشور. نتیجه اینکه ما در سال ۱۳۹۸، «الکلاسیکو» را به رقیب دیرینه باختیم. رقیب دیرینه ما هم به نظرم همیشه خودمان بودهایم…
۵
«بارسا» نیاز به پوستاندازی دارد. این ادعا البته اصلا به این معنا نیست که دورانش به پایان رسیده چون همین حالا هم هنوز موقعیت فتح لالیگا و لیگ قهرمانان وجود دارد و هنوز جادوی «لئو» و شرکا هست که سرنوشت را یکدفعه عوض کند و هنوز همه از بارسا حساب میبرند اما خود باشگاه و طرفداران و بازیکنان، بهتر میدانند که برای رسیدن به آنی که بودند و باید باشند، به تغییرهای فراوانی نیاز است.
«کیکه ستین» در حد و اندازه سرمربیگری بارسا نیست و چند تا از بازیکنان باید بروند و جایگزینهای با کیفیتی بیایند. باید «لاماسیا» دوباره به رونق گذشتهاش برگردد تا جوانها، آینده بارسا را تضمین کنند. مالکیت توپ اگرچه هنوز مهم است اما باید برای سرعت انتقال توپ به محوطه جریمه حریف و احیای جسارت تیم و تنوع تاکتیکی بیشتر، فکری کرد. بارسا البته قدمت و فرهنگ و افتخاری کهنه و تاریخی دارد که هوادارانش را همیشه امیدوار نگاه میدارد و این، بههیچ وجه چیز کمی نیست…
۶
مجلس در سال ۱۳۹۹ کلی نماینده جدید به خودش خواهد دید. دولت در ابتدای سال ۱۴۰۰ تغییر خواهد کرد. اینها یعنی شاید و باید به مدیریت بهتر امور، توجه بیشتری بشود. ما البته در کشورمان هنوز به مسایل مهم فرهنگی و نقششان در پیشبرد بهتر همه چیز، توجه کافی نداریم. هنوز فقط از گذشته پربارمان حرف میزنیم و زمین توجیه را آنقدر بزرگ متصور میشویم که داخلش، تاکتیک و تکنیک، کمرنگ میشوند. هنوز فقط به گل نخوردن و حفظ توپ فکر میکنیم و برای گل زدن، بیشتر به خلاقیت تک و توک ستارههایمان دلخوشیم. برنامهریزی کلان و اساسی، متاسفانه جایگاهش را به درستی در رفتار و گفتار و پندارمان به دست نیاورده و این، اساسیترین مشکل ماست…
۷
کروناویروس بالاخره گورش را گم خواهد کرد. مردم ما بالاخره روزی رنگ آرامش را به خود میبینند. دوباره از اینکه سرفه میکنیم، ترس سراپای وجودمان را فرانخواهد گرفت. دوباره آفتاب خواهد تابید و… اما تا رسیدن آن روز، کسی که وسط این همه گرفتاری و بوی مرگ و بیماری، ماسک احتکار میکند، آن که به ضریح لیس میزند، آن روزنامهای که تیتر انتقامی میزند، آن مسوولی که در کنار مردم نیست و حتی «روحالله زم»، برای کارهایی که میکنند و کردهاند، حتما دلیلی داشتند و دارند.