محمد علي بهمني
محمد علي بهمني

  پيرانه‌سر طلا‌شده بختِ سُفالي‌ام حس‌مي‌کنم که پُر‌شده دنياي خالي‌ام روياي نيم‌قرن مجالي که داشتم تعبير‌مي‌شود همه‌ در بي‌مجالي‌ام شيطان شدم دوباره‌و- تو آن فرشته‌که: نازل شده‌است تا بدهد گوشمالي‌ام اين‌من جوان که‌بود دلِ‌عاشقي نداشت شايد دلير گشته منِ پير‌سالي‌ام مي‌ترسم از حقيقت‌و اقرار مي‌کنم راضي هنوز‌هم به‌کمي‌‌ خوش‌خيالي‌ام يادش‌بخير: پلک‌بهم مي‌زدم…وَ‌ تو ناگاه…مي‌شدي غزلِ […]

 

پيرانه‌سر طلا‌شده بختِ سُفالي‌ام
حس‌مي‌کنم که پُر‌شده دنياي خالي‌ام
روياي نيم‌قرن مجالي که داشتم
تعبير‌مي‌شود همه‌ در بي‌مجالي‌ام
شيطان شدم دوباره‌و- تو آن فرشته‌که:
نازل شده‌است تا بدهد گوشمالي‌ام
اين‌من جوان که‌بود دلِ‌عاشقي نداشت
شايد دلير گشته منِ پير‌سالي‌ام
مي‌ترسم از حقيقت‌و اقرار مي‌کنم
راضي هنوز‌هم به‌کمي‌‌ خوش‌خيالي‌ام
يادش‌بخير: پلک‌بهم مي‌زدم…وَ‌ تو
ناگاه…مي‌شدي غزلِ بي‌توالي‌ام
حالا۰۰۰تو نيز ملتهبِ اين دقايقي
من‌نيز در تلاطم آن حس‌و‌حالي‌ام
که‌شرحش از‌توانِ زبان خارج‌است‌و…باز
تکرار مي‌کنم‌که من‌ از‌اين حوالي‌ام
اما…به‌احتمال، تو عاقل شدي‌ وَ …من
دلواپسِ همين شُدنِ احتمالي‌ام

 

رویداد

محک، اولین مرکز پذیره‌نویسی
سلول‌های بنیادی خون‌ساز غیردولتی کشور
پیوند سلول‌های بنیادی خون‌ساز یکی از مهم‌ترین راه‌های درمان مبتلایان به بیماری‌های خونی و کودکان مبتلا به سرطان به شمار می‌رود. در این روش پیدا کردن نمونه سازگار با فرد بیمار بسیار سخت است چرا که در بهترین شرایط تنها ۲۵ درصد افراد می‌توانند از والدین یا خویشاوندان نزدیک خود، سلول‌های بنیادی دریافت کنند. همین موضوع باعث می‌شود تا مراکز پذیره‌نویسی به دریافت نمونه از مراکز خارج از کشور روی بیاورند. این موضوع علاوه بر هزینه‌های بالا، ریسک عدم قطعیت در تطابق‌ نمونه‌ها را به دنبال دارد. بنابراین محک در مرداد ماه ۱۳۹۶ مرکز پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز را راه‌اندازی کرد. این مرکز اولین مرکز پذیره‌نویسی غیردولتی در ایران و در حال حاضر سومین مرکز بین‌المللی پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز کشور است.
دکتر منصوره حقیقی، رئیس این مرکز در خصوص فعالیت مرکز پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز محک از زمان راه‌اندازی تا کنون، می‌گوید: «پیوند سلول‌های بنیادی‌خون‌ساز (سلول‌های پیش‌ساز خونی که می‌توانند به سلول‌های بالغ خون تبدیل شوند) یکی از راه‌هایی است که برای درمان بیماری‌های مختلف از جمله بیماری سرطان به کار می‌رود. در این روند درمانی نوع ژن‌های سازگاری بافتی که در اصطلاح HLA نامیده می‌شود، برای فرد داوطلب مشخص شده و اطلاعات آن در بانک HLA مرکز پذیره‌نویسی ذخیره می‌شود. زمانی که یک فرد بیمار نیاز به پیوند مغز استخوان پیدا می‌کند، سازگاری ژن‌های ثبت شده موجود در این مرکز با بیمار نیازمند پیوند مورد بررسی قرار می‌گیرد و در صورت انطباق، انتقال سلول‌های بنیادی خون‌ساز از فرد اهداکننده به بیمار، طی مراحلی که امروزه با روش‌های کمتر تهاجمی انجام می‌شود، صورت خواهد گرفت.»
وی می‌افزاید: «امروز می‌توانیم اطلاع‌رسانی کنیم که پس از گذشت ۴ سال از راه‌اندازی مرکز پذیره‌نویسی سلول‌های بنیادی خون‌ساز محک بیش از ۹ هزار نمونه در آن به ثبت رسیده که بیش از ۵۴۵ نمونه اهدا شده با بیماران نیازمند پیوند در سراسر کشور و حتی در سایر کشورها، منطبق شده است. بنابراین می‌توان گفت محک در حال حاضر جزو فعال‌ترین واحدهای متصل به شبکه ملی پیوند سلول‌های بنیادی خون‌ساز محسوب می‌شود و سومین بانک بزرگ HLA کشور است.»
حقیقی در پاسخ به سؤالی درخصوص تأثیر شرایط کرونا بر فعالیت این مرکز می‌گوید: «محک جزو مراکزی بود که از طریق بزاق دهان نمونه دریافت می‌کرد اما با شیوع ویروس کرونا دریافت نمونه خون در دستور کار قرار گرفت. چرا که خطر انتقال ویروس کرونا از طریق بزاق بسیار زیاد است و این کار ممکن است سلامتی اهداکنندگان و کارکنان مرکز را به خطر بیندازد. همچنین پیش از شیوع ویروس کرونا مراجعه حضوری به مرکز پذیره‌نویسی محک به منظور اهدای نمونه اولیه و ثبت اطلاعات اشخاص ضروری بود اما این روزها محک به محل اعلام شده از سوی داوطلبان اهداکننده برای دریافت نمونه مراجعه می‌کند. داوطلبان اهداکننده می‌توانند با همکاران‌مان در مرکز پذیره‌نویسی محک تماس گرفته و درخواست نوبت کنند. در این صورت ما با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به محل مورد نظرشان برای دریافت نمونه خون مراجعه خواهیم کرد. با این اوصاف باید بگوییم در دوران کرونا فعالیت این مرکز متوقف نشد اما تا حدودی در اوایل شیوع این بیماری به دلیل شرایط، میزان ثبت نمونه کاهش یافت. به همین دلیل با تمهیدات اندیشیده شده، اهداکنندگان می‌توانند بدون ترس از ابتلا به بیماری، اطلاعات ژنتیکی خود در بانک HLA محک ثبت کنند.»

 

درس تاریخ

روزی که همه قلمرو امپراتوري روم در آسيا از آن ایران شد
پس از پيروزي درخشان ايران در جنگ سال ۵۳ پيش از ميلاد در منطقه حرّان (كارهه) كه ضمن آن كراسوس از اعضاي سه گانه شوراي عالي رياست بر امپراتوري روم و پسرش كشته و هفت لژيون رومي منهدم شد، «ارد Orod» شاه وقت ايران از دودمان اشكاني به مداخله در امور روم پرداخت و اين مداخله در جريان جنگ داخلي روميان به اوج خود رسيد و شاه ايران هردَم از يكي از سرداران رومي كه بر سر كسب قدرت با هم مي جنگيدند حمايت و وعده كمك نظامي و اعزام سرباز مي داد و آتش اختلاف را شعله ور مي ساخت .
«ارُد ـ در نوشته هاي روميان؛» پس از فروكش كردن اختلاف ژنرال هاي رومي و سپس ترور سزار ژوليوس در سناي روم، تصميم گرفت پيش از آنكه روميان در صدد لشکرکشی دیگری به قلمرو ايران برآيند كه قابل پيش بيني بود باقي ماندهِ متصرفات روم در آسيا را بگيرد و جاي پاي براي روميان در شرق مديترانه اصطلاحا؛ لوانت باقي نگذارد. «ارُد» با اين هدف، پسر خود ـ پاکر را كه روميان پاكروسPacorus نوشته اند با نيمي از ارتش ايران به سوريه فرستاد و اين سپاه در جنگي كه هفتم نوامبر سال ۴۰ پيش از ميلاد روي داد و ضمن آن ژنرال رومي ـ «دسيديوس ساكسا» كشته شد روميان را شكست داد و روز بعد (هشتم نوامبر) بار ديگر سوريه ـ سوریه بزرگتر ـ از آن ايران شد. در اين عمليات پنج هزار لژیونر رومي اسير شدند. تلفات روميان بيش از ۱۱ هزار كشته نوشته شده است. «پاكر» سپس فلسطين و آنگاه حاشيه غربي آسياي صغير را متصرف شد و در آسيا جاي ديگري براي امپراتوري روم باقي نماند.
«ارُد» پس از اين پيروزي، به مِهستان (سناي ايران) پيشنهاد داد كه «پاكر» فرماندار مناطق متصرفه شود كه پيشنهاد به تصويب رسيد. اُرُد پسر مهرداد سوم ۲۰ سال پادشاهي کرد .