مدارس کانکسی؛ معضل یا ضرورت؟
مدارس کانکسی؛ معضل یا ضرورت؟
کانکس، یک سازه متحرک است که در مواقع بحرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد و این را همگان می‌دانند.

نکته بسیار مهم این تعریف، کلیدواژه بحرانی است. مثلا پس از وقوع زلزله و آوار شدن منازل، اسکان در کانکس از در خیابان ماندن بهتر است. درواقع از همان در خیابان ماندن بهتر است و نمی‌تواند جایگزین سازه‌های دائمی باشد؛ اتفاقی که گاهی اوقات متاسفانه شاهدش هستیم و آن هم جایگزین شدن این سازه‌های متحرک با بناهای دائمی است. در خصوص مدارس مناطق کمتر برخوردار، این اتفاق افتاده است.
استفاده از کانکس، برای مسئولین امر مزایایی دارد که باعث شده تحصیل در آن‌ها را برای گروهی از دانش‌آموزان دائمی کنند. از مزایای آن‌ها می‌توان به این اشاره کرد که قابل جابجایی‌اند و نیازی نیست متولیان به خود زحمت ساخت مدارس کامل و مجهز در هر منطقه‌ای را بدهند. همچنین شرایط خاص کانکس‌ها، آن‌ها را از تجهیز به سیستم سرمایشی و گرمایشی یا ملزومات کلاس هوشمند بی‌نیاز می‌کند. درواقع کسی هم چنین درخواستی ندارد چرا که همه می‌دانند نمی‌توان از کانکس چنین توقعاتی داشت. اما دانش‌آموزان در این فضا مشکلات فراوانی دارند که در میانه این منفعت‌طلبی‌ها گم می‌شود. اخیرا «علیرضا کاظمی»، وزیر آموزش و پرورش در تشریح مشکلاتی که امروز و در آغازین روزهای وزارتش با آن مواجه است، اشاره‌ای نیز به مدارس کانکسی داشته است. او تاکید کرده که مدارس کانکسی، معضل نیست. این اظهار نظر او انتقاداتی را به دنبال داشته که به جا هم هست اما منظور وزیر، مدارس مناطق عشایری بوده است. به گزارش اکو ایران، کاظمی گفت: «مدارس کانکسی بحران محسوب نمی‌شوند، بلکه شرایط اقلیمی و تعداد دانش‌آموزان باعث ایجاد این مدارس شده است. عشایر کانکس‌ها را هنگام جابه‌جایی با خود می‌برند.
همچنین، در برخی مناطق، مدارس سنگی وجود دارند که این امر به ساختار جغرافیایی و زیست‌بوم آن مناطق مرتبط است و حدود ۴ هزار کلاس درس را شامل می‌شود. وجود حدود ۱۷۰۰ مدرسه کانکسی در برخی مناطق، باعث شده تا سرانه فضای آموزشی کمتر از سه متر برسد. به همین منظور، رئیس‌جمهور پروژه و طرح جهادی ویژه‌ای را برای بهبود این وضعیت آماده کرده است که به‌زودی از آن رونمایی خواهد شد و به مشکلات مدارس کانکسی و سنگی می‌پردازد.»
با این پیش فرض که وزیر آموزش و پرورش در خصوص مناطق عشایری و روستایی صحبت می‌کند، نباید خیلی از گزاره (مدارس کانکسی معضل نیست) عصبانی شد و اصلا این منطقی است که برای قشری که کوچ می‌کنند، تمام امکانات چون مدرسه، درمانگاه، سینما و حتی منابع آب، سیار است و چاره دیگری نیست. در این سبک زندگی، اتفاقا کانکس یک تحول است چرا که تصور کنید در صورت نبود این فضا تمام فعالیتها به زیر چادر منتقل میشود. اما نکات مهمی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اینکه آیا امروز مدارس کانکسی، فقط در مناطق عشایری و کوچ‌نشینی یافت می‌شود؟ و آیا این سازه‌ها دارای استاندارد کیفی مناسب هستند؟ پاسخ هر دو سال قطعا خیر است و این، معضل است.
به گزارش ایمنا، دی ماه سال ۱۴۰۱ «یوسف نوری»، وزیر آموزش و پرورش وقت خبر از خداحافظی با این مدارس تا پایان آن سال داد و گفت که مدارس کانکسی با توجه به شرایط یک دوره زمانی و با توجه به ضرورت توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم راه‌اندازی شد و اکنون هشت هزار مدرسه کانکسی در کشور وجود دارد که بیشتر در استان‌های غربی و جنوبی مستقر است و برای جمع‌آوری آن‌ها دوهزار میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شده است. این یعنی مدارس کانکسی در مناطق محروم وجود دارند نه در مناطق کوچ‌نشین. همچنین اصلا ایمن نیستند. به عنوان مثال فروردین‌ماه همین سال‌جاری، یکی از همین مدارس متحرک در یکی از روستاهای مراغه حادثه آفرید. به گزارش جوان، «مریم شجاعی» معلم این مدرسه کانکسی در خصوص این حادثه پیش‌آمده گفته بود: «نه‌ تنها کانکس به زمین متصل نبود، بلکه روی ارتفاع هم قرار داشت. به همین دلیل وقتی تندباد آمد این کانکس واژگون شد. به گمانم اگر به منبع آب برخورد نکرده بود، تا جاده پایین‌دست سرازیر می‌شد و اتفاق بدتری رقم می‌خورد. بعد از حادثه شانس آوردیم و کانکس طوری واژگون شد که خداروشکر یکی از پنجره‌ها رو به آسمان بود و توانستم بچه‌ها را از پنجره به بیرون بفرستم.»
پپس دیگر مشخص است که چه می‌خواهیم. اولا بساط مدارس کانکسی در مناطقی که نیازی به وجود سازه متحرک نیست، باید جمع شود. وزارت آموزش و پرورش با همکاری سازمان‌های تابع وزارت راه و شهرسازی چون سازمان ملی زمین و مسکن، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و شورای‌عالی شهرسازی و معماری و البته استانداری‌ها و شهرداری‌های این مناطق به خوبی می‌توانند این مهم را تحقق بخشند.
در خصوص مناطقی هم که سازه سیار می‌طلبد، باید کانکس‌های ایمن در اختیار دانش‌آموزان قرار داد.
جان دانش‌آموزان ولو اگر کمتر از تعداد انگشتان یک دست باشند، بازیچه نیست که با چهار تخته کنار هم قرار گرفته، از خود سلب مسئولیت کنیم و ادعا کنیم که شرایط زیستی منطقه، اجازه ساخت سازه دائم نمی‌دهد.