این گروه خواسته یا ناخواسته در همان مسیری گام بر میدارند که آرزوی «بنیامین نتانیاهو» است یعنی دوری از هر نوع نزدیکی تهران و واشنگتن و تلاش برای تشدید تنش و تقابل نظامی ایران و آمریکا.
فریادهای «مهدی کوچکزاده» در جلسه علنی روز دوشنبه که پس از توهین و اتهام به این و آن، در نهایت خطاب به قالیباف گفت: «چه کسی قرار است با اینها که میگویند با آمریکا مذاکره کنیم، برخورد کند؟ رفیق حاج قاسم یا من؟ قالیباف عزیز، من در جبهه شاگرد شما بودم، آیا احتمال نمیدهید که میخواهند مملکت را به بغل آمریکا هول دهند؟ اینها میخواهند مملکت را به آمریکا بفروشند. همه اینها میخواهند افتخار کنند که دلمان برای لسآنجلس سوخت. آقای قالیباف شما جلودار و فرمانده ما هستید، امید ما به شماست و جلوی اینها بایست.» بهترین مصداق از این نگرش بود که در رسانههای اجتماعی بازخوردهای زیادی داشت.
پاسخ محمدباقر قالیباف که در آرامش گفت: «ما بر روی مواضع اصولی خود ایستادهایم و این وظیفه عقلانی و انقلابی ما است، اما خدمت به مردم و حل مشکلات اقتصادی آنها با ارزشتر است و باید هر دو را انجام دهیم.» نیز نشان داد تذکر نماینده عضو جبهه پایداری راه به جایی نخواهد برد و احتمالاً تصمیم در شوراهای بالادستی و مراجع مهمتر گرفته شد.
در سوی مقابل این تفکر، گروهی از متخصصان، سیاسیون دلسوز، فعالان بخش خصوصی و طیف گستردهای از مردم و شهروندان عادی هستند که از فشار اقتصادی و معیشتی به فغان آمدهاند و باور دارند افزایش نرخ دلار و بیارزش شدن پول ملی و چشمانداز ناروشن آینده کشور، ظلم و ستم به مردم است و باور دارند حاکمیت باید در این نقطه کاری انجام دهد چون اگر این فرصتها فوت شود، شرایط پیچیده خواهد شد طوریکه از دست کسی کاری ساخته نخواهد بود.
این گروه بر این باور هستند که برابر اصل «عزت، حکمت و مصلحت» باید با غرب وارد گفتوگو شد، دو لایحه «پالرمو» و «سیافتی» از لوایح باقیمانده «fatf» را حل و مسیر تجارت با کشورهای جهان از غرب تا شرق را مثبت کرد.
این گروه به پایههای اقتصاد مقاومتی موردنظر رهبری استناد میکنند و میگویند تولید داخلی و صادرات، بخش مهم اقتصاد مقاومتی است و امروز بسیاری از زیرساختهای تولیدی ما مشکلات فنی دارند به این دلیل که تحریمها موجب شد نتوانیم آنها را نوسازی و «آپگریت» کنیم.
این گروه همچنین به مشکلاتی که صادرکنندگان و تاجران در نقل و انتقالات پولی دارند اشاره و تأکید دارند با ادامه چنین شرایطی هیچ امیدی به تقویت اقتصاد ملی نمیتوان داشت و لازم است تغییراتی در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل اعمال شود.
از دیگرسو ماجرای طرح دوباره «fatf» در مجمع تشخیص مصلحت نیز که برابر برخی اخبار با هماهنگی رهبر انقلاب صورت گرفت، حکایت از آن دارد مدیران ارشد نظام نیز در این موضوع، با نگاه گروه دوم موافقت و همراهی دارند و کسی فریادهای مهدی کوچکزاده را جدی نمیگیرد.
همه موارد گفته شده را اگر کنار آخرین خبر در همین زمینه که توسط «سید مهدی طباطبایی» منتشر شد قرار دهیم که دقایقی قبل اعلام شد، میتوان نتیجه گرفت که مذاکره با غرب و آمریکا در دستور کار دولت است.
دقایقی قبل «سید مهدی طباطبایی» معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهور در شبکه اِکس نوشت: «پیام مهم رییسجمهور پزشکیان در گفتگو با Lester Holt مجری معروف امریکایی فردا از شبکه تلویزیونی NBC پخش خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران خواهان صلح و تنش زدایی در منطقه و جهان است، جنگ افروزی، تجاوز و نسل کشی رژیم صهیونیستی را محکوم می کند و آماده مذاکره شرافتمندانه و برابر است.»
برابر این توییت، مصاحبه «مسعود پزشکیان» امروز -چهارشنبه- قرار است منتشر شود و قطعاً رویکرد این مصاحبه نیز کاهش تقابل و رفتن به سمت نوعی تعامل و مذاکره است آن هم در شرایطی که چهار روز دیگر «دونالد ترامپ» رییسجمهور جدید آمریکا با آن سابقه سیاه خود در برخورد تند با جمهوری اسلامی ایران، رسماً قدرت را در دست خواهد گرفت.
ما نیز باور داریم مذاکرات بین تهران و غرب و در رأس همه آمریکا باید در کوتاه زمان آغاز شود و با توجه به نگاه مثبت دولت چهاردهم، امیدواریم این مذاکرات مانند مذاکرات زمستان ۱۴۰۰ به سرپرستی «علی باقری کنی» به بنست نرسد.
گزارش جمله به بهانهی افزایش ۴۰۰ درصدی برخی داروها؛
وقتی جان ايرانی هر روز بیارزشتر میشود
تورم بی برقی، افسردگی، آلودگی هوا و هزاران مشکل دیگر در زندگی روزمره ايرانيان جاری است، اما خدا نکند در این هزارتو بیمار شويد چون واقعا گرفتار خواهيد شد و آنوقت است که به قول يکی از پزشکان متخصص ممکن است از زندگی سير شويد.
اطلاعیههایی که برخی از شرکتهای داروسازی در کدال منتشر کردهاند، نشان میدهد که قیمت برخی از داروها تا ۴۱۵ درصد افزایش یافته است. برای نمونه، یک شرکت داروسازی (زهراوی) در اطلاعیهای که منتشر کرده، نرخ جدید دارو را البته از سمت تولیدکننده مشخص کرده است؛ بدون تردید، سود واسطهها و وداروخانهها به این قیمتهای نجومی علاوه میشود. در این اطلاعیه میبینیم، دارویی مثل آمپول جنتامایسین ۲۰، دقیقاً ۴۱۵ درصد افزایش قیمت داشته است و آمپول ویتامین ب۱۲، متحمل ۲۲۸ درصد گرانی شده است.
اين گرانی عجیب درحالی رقم خورده که دارو حزو کالاهای اساسی سلامت مردم است و تورماش جان آنها را تهدید میکند.به گفته غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۴، در حالی که سالهای گذشته با منابعی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار بودجه بسته میشد، امروز تنها بودجه کالاهای اساسی کشور ۱۱ میلیارد دلار است.
وزیر بهداشت درباره اصلاح قیمت حدود ۱۰ درصد اقلام دارویی که تولید آنها برای تولید کننده زیانده بود، توضیح داد و تاکید کرد که این اصلاح قیمتها توسط دولت و بیمهها تحت پوشش قرار گرفته است.
دکتر محمدرضا ظفرقندی در اولین اجلاس حضوری روسای دانشگاههای علوم پزشکی که در وزارت بهداشت برگزار شد، با اشاره به ارز ۴۲۰۰ تومانی تعیین شده برای تجهیزات مصرفی و قطعات یدکی در شش ماه اول امسال گفت: با پیگیریها و مذاکراتی که انجام دادیم توانستیم ارز ۴۲۰۰ تومانی را برای تجهیزات مصرفی و قطعات یدکی در ۶ ماهه دوم سال نیز پیش بریم.
وی در واکنش به برخی اظهارات درباره افزایش قیمت داروها گفت: آماری که درباره افزایش قیمت داروها ارائه میدهند، به هیچ وجه درست نیست؛ حدود ۱۰ درصد از اقلام دارویی باید اصلاح قیمت میشدند و تولید آنها برای تولید کننده زیانده بود. بر همین اساس اقدامات لازم برای اصلاح قیمت این داروها انجام شد تا تولید کننده بتواند تولید داشته باشد.
وزیر بهداشت گفت: داروهایی که اصلاح قیمت شدهاند اغلب تزریقی و پمادهای استریل هستند که جنبه مصرف دائمی و عمومی ندارند.
وی تاکید کرد: همچنین ۸۰ درصد داروهای تزریقی، بیمارستانی هستند و به محض تجویز و مصرف در صورت حساب بیمارستان توسط بیمه پرداخت میشوند. مکاتبات لازم با بیمهها صورت گرفته است که این ما به التفاوت قیمت از سوی بیمهها پرداخت شود.
وی توضیح داد: به عنوان مثال آمپول دگزا حدود ۴۵۰۰ تومان قیمت داشت؛ این در حالی است که این رقم، قیمت پوکه و بستهبندی آن هم نمیشود. این چنین قیمتگذاری دستوری برای تولید کننده قابل دوام نیست، کارخانه خوابیده است و با این قیمت نمیتواند تولید داشته باشد. ادامه این روند منجر به کمبودهای دارویی میشد.
نهایتاً هم میبایست همین آمپول را با قیمت ۱۵۰ هزار تومان و بالاتر از هند وارد میکردیم. در مجموع در اصلاح قیمتهای انجام شده شاید بتوان گفت که یک قلم داروی ۵۰۰۰ تومانی به حدود ۱۵ هزار تومان رسیده باشد که این ما به التفاوت قیمت نیز با کمک دولت و بیمهها پوشش داده میشود تا پرداختی از جیب مردم افزایش نیابد.
به گزارش جمله وعده وزیر بهداشت، فقط وعده است و مکانیسمی برای تحقق ندارد؛ از سوی دیگر باید پرسید، تکلیف آنهایی که بیمه ندارند چه میشود، تکلیف داروهای پرمصرفی که از شمول بیمه خارج شدهاند چیست و آنهایی که بیمار خاص مثلاً سرطانی در خانه دارند، چه باید بکنند.
یونس عرب مدیر عامل انجمن تالاسمی ایران نیز در رابطه با وضعیت درمان بیماران تالاسمی و هزینه داروهای این بیماران گفت: بیمار تالاسمی از ابتدای عمرش نهایت تا یک سالگی بیماریاش تشخیص داده میشود. این بیماری به صورت مادرزادی و ارثی به او انتقال پیدا کرده و تا پایان عمر با او همراه خواهد بود. بیمار تالاسمی مجبور است در طول ماه دو الی سه هفته یکبار فرآورده خونی تزریق میکنند و به دلیل تزریق مکرر خون نیازمند داروهایی هستند که آهن اضافی بدن را دفع کند، اگر این آهن اضافی دفع نشود منجر به مرگ زودرس بیمار خواهد شد.
عرب اظهار داشت: امروزه ما شرایط بسیار حادی را در کشور به دلیل تغییر نرخ ارز داریم. در دولت قبل طرح دارو یار طرح بسیار خوبی بود که به دلیل همکاری نکردن سازمانهای بیمهگر و سازمان برنامه و بودجه باعث شد پرداخت از جیب بیماران از نرخ ۴،۲۰۰ تومان به به نرخ ۲۸۵۰۰ تومان، یعنی حدود ۱۱ برابر افزایش پیدا کند. بیماران هزینههای سنگین بیماری تالاسمی را از جیب خود میپردازند.
مدیر عامل انجمن تالاسمی ایران ادامه داد: ما نگران هستیم که در سال آینده با توجه به این تجربه تلخ باز هم دچار مشکل شویم. دولت کنونی دوباره بحث تغییر نرخ ارز داروها و تک نرخی کردن ارز داروها را دنبال میکند که این تصمیم باعث ایجاد شرایط دشوار برای مردم است که با نبود دارو تأمین سخت دارو باید دست و پنجه نرم کنند تا بتوانند حیات خود را مدت بیشتری حفظ کنند. علاوه بر این بیمارستانهای دولتی به دلیل تعداد زیاد بیمار تالاسمی در کشور وظیفه دارند در بخشهای درمانی برای حفظ حریم بیمار خدماتی را ارائه دهند، اما متأسفانه این مراکز کاهش پیدا کرده به حدی که در تهران نیز دیگر مراکزی برای بیماران تالاسمی وجود ندارد
کارشناسان معتقدند دولت جدید بهجای گفتمان و حل مشکلات با چند ارگان به صورت سلیقهای جلسه گذاشت و با آنها برنامهریزیهای کاملاً غلط صورت میگیرد. در صورتی که ما ۲۳ هزار بیمار تالاسمی تحت پوشش داریم و تا امروز یک جلسه در مورد بیماران تالاسمی و مشکلات آنها حتی در وزارت بهداشت نیز برگزار نشده است. خیلی از انجمنها که اغلب از خود بیماران خاص هستند هزینه درمان را به کمک خیرین و بیشتر از جیب خودشان پرداخت میکنند و دولت نشان داده که فقط از کسانی که هم راستا با جناح سیاسی آن هستند حمایت میکند و به بقیه هیچ کاری ندارد.
طبق آمارهای رسمی کشور، درحالحاضر بیش از ۶۰درصد هزینههای دارو و درمان کشور از جیب مردم تأمین میشود، این درحالیاست که این نرخ در دنیا حداکثر ۱۵درصد است! همین مسأله در کنار مشکلات اقتصادی دیگر، اکنون وضعیت معیشتی بسیاری از خانوادهها را به مرز بحران رسانده است و برای آنهایی که با بیماریهای مزمن، سرطان یا مشکلات قلبی دستوپنجه نرم میکنند، این افزایش قیمتها دیگر فراتر از یک عدد روی کاغذ است. این یعنی هر روز یک انتخاب دشوار: چگونه میتوان بین درمان فرزند بیمار و تأمین دیگر نیازهای خانواده، یکی را انتخاب کرد؟