آرمن ساروخانیان/ تمام لیگهای فوتبال دنیا این روزها بلاتکلیفی بیسابقهای را تجربه میکنند. اخبار درباره سرنوشت مسابقات روز به روز و حتی ساعت به ساعت تغییر میکند. معادله پیچیدهتر از آن است که کسی بتواند پاسخش را بداند. بازیکنان، مربیان، باشگاهها، مدیران لیگها، شبکههای تلویزیونی و در نهایت دولتها هرکدام درباره فرمول ادامه […]
آرمن ساروخانیان/
تمام لیگهای فوتبال دنیا این روزها بلاتکلیفی بیسابقهای را تجربه میکنند. اخبار درباره سرنوشت مسابقات روز به روز و حتی ساعت به ساعت تغییر میکند. معادله پیچیدهتر از آن است که کسی بتواند پاسخش را بداند. بازیکنان، مربیان، باشگاهها، مدیران لیگها، شبکههای تلویزیونی و در نهایت دولتها هرکدام درباره فرمول ادامه مسابقات یا تعطیلی آن صاحب نظرند و پیدا کردن راه حلی که بتواند همه را راضی کند، غیرممکن است.
یوفا در بیانیهای که توپ را به زمین لیگهای اروپایی میانداخت، توصیه کرد قهرمان لیگها در صورت نیمهتمام ماندن مسابقات بر اساس «شایستگی ورزشی» تعیین شود. لیگهای سایر قارهها از جمله لیگ برتر ایران هم در صورتی که نتوانند مسابقات را به پایان برسانند، راه حل متفاوتی نخواهند داشت.
البته یوفا با این راه حل کار لیگها را آسانتر نکرده است. شایستگی ورزشی، این ترکیب دو کلمهای، میتواند تفاسیر متفاوتی داشته باشد. شایستگی در فوتبال از بحثهایی است که عمرش به اندازه تاریخ این بازی پرطرفدار است و موافقان و مخالفان هنوز نتوانستهاند بر سر تعریف مشترکی به توافق برسند. گروهی اعتبار را به تیم برنده میدهند و گروهی دیگر بر این باورند که شایستگی گاهی پشت نتایج پنهان میشود.
با نگاهی به تاریخ جام جهانی از مجارستان ۱۹۵۴، هلند ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ و برزیل ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ به عنوان تیمهایی نام برده میشود که هرچند دستشان از جام کوتاه ماند، ولی شایسته قهرمانی بودند. در تاریخ فوتبال ایران هم از این نمونهها کم نداریم. تیم ملی در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ با آن نسل طلایی و فوتبال هجومی شایسته قهرمانی بود. دو سال بعد در جام جهانی ۱۹۹۸ مقابل یوگسلاوی شایسته شکست نبودیم. تیم بلاژویچ لایق صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ بود. در جام جهانی ۲۰۱۴ تیم کیروش مقابل آرژانتین شایستگی رسیدن به حداقل یک امتیاز را داشت. تیم ملی چهار سال بعد در روسیه هم فاصله ناچیزی تا شکست دادن پرتغال و اولین صعود به دور دوم جام جهانی داشت.
درباره لیگها که به صورت دورهای برگزار میشود، تعریف شایستگی شاید اینقدر پیچیده نباشد و جدول امتیازات معمولاً معیار مناسبی برای ردهبندی تیمهاست، با این حال در ادوار قبلی لیگ برتر نمونههایی وجود دارد که تیمهای شایستهای تنها به خاطر یک اتفاق قهرمانی را از دست دادهاند. در اولین دوره لیگ استقلال در دو هفته پایانی امتیازات مهمی از دست داد تا قهرمانی را به پرسپولیس تقدیم کند. در لیگ ششم استقلال اهواز در یکقدمی قهرمانی بود، ولی با اشتباه داور در بازی هفته آخر این تیم، قهرمانی به سایپا رسید. در لیگ چهاردهم تراکتور تنها چند دقیقه با قهرمانی فاصله داشت، ولی با اتفاقاتی عجیب جام سهم سپاهان شد. در لیگ پانزدهم پرسپولیس در رقابتی نزدیک با استقلال خوزستان تنها به خاطر تفاضل گل کمتر دستش به جام نرسید. اگر جدول مسابقات نیمهکاره بماند بحث شایستگی تیمها داغتر خواهد شد، مشابه آنچه در لیگهای هلند و فرانسه دیدیم. اگر هلندیها به خاطر رقابت نزدیک صدر جدول سراغ انتخاب قهرمان نرفتند، کار فرانسویها راحتتر بود و پاریسنژرمن را با توجه به اختلاف امتیاز زیادش قهرمان نامیدند. البته اعلام قهرمان تنها مجهول معادله لیگها محسوب نمیشود و دردسر انتخاب سهمیهها و سقوطکنندهها کمتر از اولی نیست، بخصوص وقتی بحث مالی را هم در نظر بگیریم.
با شرایط غیرقابل پیشبینی که شیوع کرونا بوجود آورده، اصلاً بعید نیست که سایر لیگها از جمله لیگ برتر ایران هم مجبور شوند قدم در این مسیر بگذارند. در اینصورت باید منتظر بحثهای بیپایانی درباره رتبه تیمها نسبت به شایستگیشان باشیم.