نیلوفر منصوری- دبیر گروه گردشگری / افرادی که برای نخستین بار، قدم به داخل موزه می گذارند، لحظه ورود برایشان معنای متفاوتی دارد. گویی وارد دنیای جدیدی شده اند که با دنیای بیرون از در موزه متفاوت است. آثار به جا مانده از هزاره های پیشین فضای موزه را آنقدر سنگین می کنند […]
نیلوفر منصوری-
دبیر گروه گردشگری /
افرادی که برای نخستین بار، قدم به داخل موزه می گذارند، لحظه ورود برایشان معنای متفاوتی دارد. گویی وارد دنیای جدیدی شده اند که با دنیای بیرون از در موزه متفاوت است. آثار به جا مانده از هزاره های پیشین فضای موزه را آنقدر سنگین می کنند که گویی وارد بخشی از صفحات و برگ های تاریخ شده اند. قدم زدن در میان قفسه ها و ویترین ها، حس واقعی حرکت در دل تاریخ را زنده می کند. هر شیئی گویی با زبان بسته خود سرگذشت و خاطراتش را تنها با لمس نگاه بیان می کند. اما بسیاری از کارشناسان امروزه معتقدند که موزه بیشتر از این که ساحت فیزیکی داشته باشد، ساحت معنوی دارند. به عبارتی نیاز به حضور فیزیکی در موزه ها نیست. امروزه ابزارهای بیانی و روایی مختلفی وجود دارد که می توانند در خدمت موزه ها باشند و فعالیت های فرهنگی موزه را بدون اینکه جامعه به درون موزه برود، اهداف و ارزش های فرهنگی را به گوش جامعه برسانند.
روز جهانی موزه، سال ۲۰۲۰ خود را با شعار «موزه ها برای برابری: تنوع و فراگیری» آغاز کرد. شورای بین المللی موزه (ایکوم) هدف از انتخاب این شعار را تقویت افزایش تنوع در موسسات فرهنگی و کارکنان موزه ها و حمایت کردن از ابزارهایی برای تشخیص و غلبه بر تعصبات در آنچه موزه ها به نمایش می گذارند و یا داستان هایی که روایت می کنند، اعلام کرد. کارشناسان معتقدند این شعار به این مفهوم است که موزه ها نباید اختصاصی باشند و برای همه هستند. مدیر موزه ملی ملک در این زمینه به جمله می گوید که اگر به سیر تاریخی موزه ها نگاه کنیم، متوجه می شویم که از زمانی که موزه ها در کاخ ها و مراکز خاصی بودند و دسترسی عموم کمتر بود، تا این روزها که به شیوه های مختلف دسترسی بیشتر شده است، به این شعار رسیده اند.
به گفته رضا دبیری نژاد، یادمان باشد که ما در جامعه بشری با کثرت و تنوع افکار، سلیقه ها، باورهای ملت ها و اقوام روبه رو هستیم و طبیعتا نمی شود که یک خوراک و یک برنامه را برای همه ارائه کرد. به همین جهت نیازمند این است که به تناسب سلیقه ها برنامه های مختلف وجود داشته باشد تا پاسخگوی آنها باشیم.
وی می افزاید: به همین جهت از یک طرف بر تنوع موزه ها تاکید می شود و از طرف دیگر به تنوع روایت ها، قصه پردازی ها و عرضه ها تاکید می شود. همانقدر که ما به تنوع موزه فکر می کنیم، باید به گروه ها، اقشار و نظرگاه ها و گفتمان های مختلف هم حق بدهیم تا روایت های خودشان را از هر اثر، تاریخ، فرهنگ و قومیت ها بدهند. از سوی دیگر ما هم وظیفه داریم که برای آنها محتوا تولید کنیم. تنوعی که باید بتواند سلایق مختلف، از کودکان، زنان، معلولین، بزرگسالان، کهنسالان و همه را دربر بگیرد.
وی حضور و عدم حضور در موزه را مصداق برابری می داند و می گوید: برابری، علاوه بر اینکه حاصل تولید داده های متنوع برای آدم های نزدیک و دور در فضاهای مختلف است؛ تنوع گفتمانی و روایت ها هم است. رفتار تخصصی و یکجانبه باعث می شود که آنها، پدیده های اجتماعی نباشند و با جامعه خوب ارتباط برقرار نکنند و تعامل نداشته باشند. همچنین پدیده اجتماعی باید شرایط برابری را ایجاد کنند که همه گروه ها و جریان ها بتوانند امکان استفاده را داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که آيا موزه الزاما فضايي حقيقي و فيزيكي است، به جمله می گوید: همیشه تصور ما از موزه ها یک تصور فیزیکی و حقیقی به معنای مکانی بوده است. شاید چون از اول هم کارکرد موزه ها مکانی برای گردآوری آثار بوده؛ مثلا ارزش و اعتباری به تبع این جاذبه داشتند و حتی اینکه موزه ها مکانشان به یک جاذبه برای مخاطبین مطرح بوده، همیشه این بخش حقیقی فیزیکی شان مورد توجه بوده است. اما به نظر می آید مفهوم موزه از مکان گسترده تر رفته و امروزه بیش از این که موزه یک مکان باشد یک نهاد، مفهوم و نگرش است که توسعه را به همراه داشته است.
دبیری نژاد ادامه می دهد: به عنوان مثال، مکانی است برای گردآوری آثاری که جنبه مادی و فیزیکی دارند و همیشه مورد توجه بوده و برجسته تر بوده است. اما مساله این است که این اثر مادی یا فیزیکی الان برای مهم نیست، بلکه مهم، روایتگری یا ارزش ها و اعتبارهای دانشی و علمی و فرهنگی اشیا است که ما بخاطر آن دانش ها و اعتبارها آنها را گردآوری و نگهداری می کنیم تا از دل آنها بتوانیم به توسعه دانش و فرهنگ کمک کنیم.
آنگونه که مدیر موزه ملی ملک می گوید؛ برای همین بخشی از اعتبار و داده های آنها مثل داده های زیبایی شناختی شان، ممکن است معطوف به شکل ظاهری آثار باشد، چون با دیدن آثار، جنبه های هنری و زیبایی را درک و دریافت می کنیم؛ یا جنبه های فنی و صنعتی آنها را. اما جنبه های فرهنگی و دانشی آنها در شکل مادی شان نیست بلکه نیازمند بیان، تفسیر، و روایت هستند که ما بتوانیم پی به نسبت این آثار با فرهنگ، اقوام، قومیت ها و باورها ببریم. اینجاست که بحث تفسیر و روایت و بیان آثار موزه ای پیش می آید که معطوف به ساحت داخلی موزه ها نیستند چنان که در طول تاریخ دقت می کنیم شاهد مقالات، کتاب ها، بحث ها و کنفرانس های متعددی بودیم که درباره آثار موزه ای شکل گرفته و داخل موزه ها هم نبوده و آنها به اعتبار اینها افزوده اند.
ارزش فرهنگی در دنیای مجازی
امروزه، در دنیایی زندگی می کنیم که مجاز از حقیقت پیشی گرفته است. زمانی، کتاب، روزنامه و مجلات نوشتاری، ابزارهای بیانی و روایی کنش ها، عواطف و دلمشغولی های ما بود. اما امروزه سیستم های دیداری، شنیداری، مجازی و الکترونیک به خدمت بشر آمده است. به گفته کارشناسان فرهنگی، این سیستم ها اکنون در خدمت موزه ها هم هستند و به همین جهت موزه ها می توانند خارج از فضای فیزیکی خودشان به فعالیت های فرهنگی و هنری شان بپردازند
مدیر موزه ملی ملک معتقد است: موزه ها بیش از اینکه محل و مکان باشند نهادها و موسساتی هستند که اهداف فرهنگی دارند و وظیفه شان تحقق به این اهداف فرهنگی و اجتماعی است که می تواند از مجراهای مختلفی تحقق پیدا کند. به گفته دبیری نژاد، موزه ها برای این که بتوانند ارزش های فرهنگی خود را به گوش جامعه برسانند نباید به روش های سنتی اکتفا کنند و در فضای چارچوب دیوارهای موزه ای باقی بمانند. اگر چه فضا و حضور در موزه، ویژگی و معیار متمایز موزه است اما تنها ویژگی آن نیست.
وی با بیان اینکه حضور فیزیکی در موزه را رد نمی کنم می گوید: موزه ها، نهادهای فرهنگی و در خدمت جامعه هستند و نباید منتظر بمانند تا جامعه به درون موزه برود، بلکه باید فکر کنند که چگونه اهداف فرهنگی مجموعه خود را به گوش جامعه برسانند؛ آن زمان است که می توانند از دیوار موزه خارج شوند و از روش های دیگری هم برای ارتباط شان استفاده کنند.