بارگاس یوسا یکی از برجستهترین رماننویسان آمریکای لاتین و یکی از نویسندگان بیباک و برجستهی نسل خود است. او در کنار نویسندگان دیگری مانند اکتاویو پاز، خولیو کورتاسار، خورخه لوئیس بورخس، گابریل گارسیا مارکز و کارلوس فوئنتس، از نویسندههای بزرگ آمریکای لاتین محسوب میشود. بسیاری از روایتهای بارگاس یوسا به چندین زبان ترجمه شدهاند و […]
بارگاس یوسا یکی از برجستهترین رماننویسان آمریکای لاتین و یکی از نویسندگان بیباک و برجستهی نسل خود است. او در کنار نویسندگان دیگری مانند اکتاویو پاز، خولیو کورتاسار، خورخه لوئیس بورخس، گابریل گارسیا مارکز و کارلوس فوئنتس، از نویسندههای بزرگ آمریکای لاتین محسوب میشود. بسیاری از روایتهای بارگاس یوسا به چندین زبان ترجمه شدهاند و این نشاندهندهی موفقیت او در عرصهی بینالمللی است.
او در طول زندگی حرفهای خود بیش از دوازده رمان و بسیاری از کتابها و داستانهای حیرتانگیز نوشته و برای دههها صدایی برای ادبیات آمریکا بوده است. سبک بارگاس یوسا شامل مطالب تاریخی و همچنین تجربیات شخصی اوست. او مکررا از نوشتههای خود برای به چالش کشیدن نارساییهای جامعه، مانند تضعیف روحیه و ظلم توسط صاحبان قدرت سیاسی نسبت به کسانی که این قدرت را به چالش میکشند، استفاده میکند. یکی از مضامین اصلی که او در نوشتههایش بررسی نموده، مبارزهی فرد برای آزادی در یک واقعیت ظالمانه است.بسیاری از آثار او تحت تاثیر درک نویسنده از جامعه پرو و تجربیات خود او بهعنوان یک پروی بومی است. او بهطور فزایندهای دامنهی نوشتارش را گسترش داده و به موضوعاتی پرداخته است که از سایر نقاط جهان نشات میگیرند. او در مقالات خود انتقادات زیادی به ناسیونالیسم در نقاط مختلف جهان وارد کرده است.کتاب «جنگ آخر زمان» آغازگر یک تغییر اساسی در سبک او نسبت به موضوعاتی مانند مسیحیت و رفتار غیرمنطقی انسانی بود. این کتاب، جنگ کانودوس که حادثهای در برزیل در قرن نوزدهم که طی آن یک فرقهی هزاره مسلح را برای ماهها متوقف کرد را بازآفرینی میکند. بارگاس یوسا میگوید که این کتاب موردعلاقهی او و سختترین دستاورد اوست. کاوش جسورانه بارگاس یوسا دربارهی گرایش بشریت به ایده آل سازی خشونت و روایت او از فاجعهای انسانساز که توسط تعصب از همه طرف به بار آمده بود، نام او را بیشازپیش بر سر زبانها انداخت. در ادامه این مطلب چند کتاب معروف از این نویسنده را بهاختصار معرفی کردهایم.
گفتگو در کاتدرالماریو بارگاس یوسا
کتاب «گفتگو در کاتدرال» اثر ماریو بارگاس یوسا اولین بار سال ۱۹۶۹ منتشر شد و عبدالله کوثری به فارسی ترجمه کرده است. ماریو بارگاس یوسا از طریق شبکهای پیچیده از اسرار و ارجاعات تاریخی، مکانیسمهای ذهنی و اخلاقی حاکم بر قدرت و افراد پشت آن را تحلیل میکند. درواقع این اثر بیشتر از اینکه یک تحلیل تاریخی باشد، رمانی نوآورانه و خلاقانه است که به هویت و همچنین نقش یک شهروند میپردازد و اینکه چگونه فقدان آزادی شخصی میتواند برای همیشه یک مردم و یک ملت را زخمی کند.گفتگو در کاتدرال مطلق ربطی به کلیساهای بزرگ ندارد. کاتدرال عنوان یکبار است که دو نفر از شخصیتهای اصلی داستان به نامهای «سانتیاگو» و «آمبرسیو» پس از یک ملاقات شانسی به آنجا میروند. این دو مرد سرنوشت مشترکی دارند، اما بسیار با هم تفاوت دارند. لازم به ذکر است که نویسنده از شخصیتهای مختلفی استفاده میکند که با شخصیتهای تاریخی قابلشناسایی هستند، اما با نامهای دیگری ظاهر میشوند.نویسنده در کتاب «گفتگو در کاتدرال» یک حکومت فاسد را در میان زندگی روزمرهی شخصیتها افشا کرده و سانتیاگو، داستان نارضایتی خود را از دستور مانوئل اودریا آشکار میکند. به همین ترتیب مضامین مختلفی مانند سرکوب دانشجویی، سیاست، همجنسگرایی، فحشا و غیره آشکار میشود.این کتاب یکی از آثار مهم بارگاس یوسا بوده که داستانی غمانگیز از قدرت، فساد و جستجوی پیچیدهی هویت در دههی ۱۹۵۰ در دوران دیکتاتوری مانوئل آپولیناریو اودریا آمورتی است. بارگاس در این کتاب به زندگی شخصیتهایی از اقشار مختلف اجتماعی میپردازد.سانتیاگو پسر یک سیاستمدار بانفوذ است که مانند بسیاری از جوانان آرمانگرا در دههی ۶۰، دنیای فاسد و عملگرایانهی پدرش «دون فرمین» را رد کرده و به عنوان خبرنگار در یک روزنامه کار میکند و به خانواده و ثروت آنها پشت کرده است.سانتیاگو یک روز بعدازظهر به اصرار همسرش به دنبال سگشان که ربودهشده، میرود؛ در آن دوران سگها را بهعنوان سگ ولگرد میگرفتند، زیرا سگگیرها به ازای هر حیوان دستمزد خوبی دریافت میکردند. سانتیاگو در پوند با آمبروزیو، ملاقات میکند؛ آمبروزیو یک کارگر سیاهپوست درشتهیکل است که در گذشته رانندهی پدر سانتیاگو بود و روزهای سختی را پشت سر گذاشته است.آنها در کاتدرال شروع به گفتگو میکنند؛ موضوع گفتگوی طولانی آنها دیکتاتوری ۱۶ سالهی اودریا است. سانتیاگو در طول این گفتگو، تلاش میکند تا حقیقت نقش پدرش را در قتل یک شخصیت بدنام پرو بیابد و کار یک دیکتاتوری را در این راه روشن کند. همانطور که این دو در مورد اتفاقاتی که در سالهای پس از آخرین ملاقاتشان رخ داده صحبت میکنند، خواننده با سفری طلسم آمیز در طول تاریخ پرو مواجه شده و با مجموعهای از شخصیتها، هم تخیلی و هم واقعی
آشنا میشود.
سور بزماریو بارگاس یوسا
کتاب «سور بز» با عنوان انگلیسی «The Feast of the Goat» دومین رمان ماریو بارگاس یوسا است که اولین بار سال ۲۰۰۰ منتشر شد و عبدالله کوثری به فارسی ترجمه کرده است.
بارگاس در این رمان به خواننده اجازه میدهد تا واقعیتهای یک رژیم ستمگر را با درجهای از جزئیات که اغلب توسط هموطنانش در ادبیات آمریکای لاتین استفاده نمیشود، ببیند. کتاب تاثیرگذار سور بز به بررسی رژیم دیکتاتوری رافائل لئونیداس تروخیو مولینا ملقب به «بز» در جمهوری دومینیکن میپردازد و عواقب آن را از دو دیدگاه متمایز از یک نسل
به تصویر میکشد.
تروخیو در طول اشغال جزیره توسط ایالاتمتحده با سپاه تفنگداران دریایی آموزش دیده بود و سال ۱۹۲۱ از آکادمی نظامی هاینا فارغالتحصیل شد. او سال ۱۹۲۴، پس از خروج ایالاتمتحده، رئیس پلیس ملی دومینیکن شد که تحت فرمان او به ارتش ملی دومینیکن و پایگاه قدرت تقریبا خودمختار شخصی تروخیو تبدیل گشت.
بازتاب گستردهای در سراسر جهان دربارهی دوران اوج دیکتاتوری و اهمیت آن برای جزیره و ساکنان آن وجود دارد. اگرچه رژیم او بهطور گستردهای ملیگرا بود، دانیل چیروت اظهار میکند که او «هیچ ایدئولوژی خاصی» نداشت و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی او اساسا مترقی بود.
کتاب سور بز با بازگشت دختر یکی از وزرای ترخیو به نام «اورانیا» به زادگاهش سانتو دومینگو، شهری که در زمان قدرت تروخیو به سیوداد تروخیو تغییر نام داده بود، آغاز و از سه زاویهی متفاوت که محوری مشترک دارند، روایت میشود. یکی از این بخشها دربارهی زندگی اورانیا که یک شخصیت خیالی دومینیکن است تمرکز دارد. دیگری با توطئه گران درگیر در ترور تروخیو سروکار داشته و سومی بر زندگی خود تروخیو متمرکز است. این رمان بهطور متناوب بین این خطوط داستانی، درحالیکه از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۶ به اینسو و آنسو میپرد، با فلاشبکهای مکرر به دورههای قبل از رژیم تروخیو میچرخد.
داستان تا حد زیادی به خاطرات اورانیا و آشفتگی درونی او در مورد رویدادهای قبل از خروج او از جمهوری دومینیکن سیوپنج سال قبل میپردازد. درواقع اورانیا کابرال و پدرش آگوستین کابرال هم در بخشهای مدرن و هم در بخشهای تاریخی رمان ظاهر میشوند.
اورانیا سال ۱۹۶۱ با ادعای اینکه قصد دارد زیر نظر راهبههایی در میشیگان تحصیل کند، از رژیم در حال فروپاشی تروخیو فرار کرد. او در دهههای بعد، به یک وکیل برجسته و موفق نیویورک تبدیل میشود و سرانجام سال ۱۹۹۶ پیش از آنکه خود را مجبور به مقابله با پدرش و عناصر گذشتهاش ببیند که مدتها نادیده گرفته شده است، به جمهوری دومینیکن بازمیگردد.
وقتی اورانیا با پدر بیمارش آگوستین کابرال صحبت میکند، خشم و انزجاری را که منجر به سیوپنج سال سکوت او شد، بیشتر و بیشتر به یاد میآورد. اورانیا نزول پدرش را به رسوایی سیاسی بازگو میکند، درحالیکه خیانتی را آشکار میکند که هم بین خط داستانی اورانیا و هم داستان خود تروخیو قرار دارد.
رافائل تروخیو که با نامهای بز، رئیس و نیکوکار نیز شناخته میشود، شخصیتی تخیلی است که بر اساس دیکتاتور واقعی جمهوری دومینیکن از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۱ و رئیسجمهور رسمی جمهوری از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۸ و ۱۹۴۳ تا ۱۹۵۲ ساخته شده است.
بارگاس یوسا در کتاب سور بز درونیترین افکار دیکتاتور را تصور و آخرین ساعات بز را از دیدگاه خود بازگو میکند. شخصیت تروخیو با پیری و مشکلات جسمی بیاختیاری و ناتوانی جنسی دستوپنجه نرم میکند. نویسنده از طریق وقایع داستانی و روایت اولشخص، به خواننده بینشی نسبت به مردی داده میشود که در طی «سیویک سال جنایات هولناک سیاسی» زیرساختها و ارتش کشور را مدرن کرد.
مضامین اصلی کتاب سور بز شامل فساد سیاسی، بدجنسی، حافظه و نوشتن و قدرت است. اولگا لورنزو، منتقد عصر ملبورن، بیان میکند که هدف کلی بارگاس یوسا آشکار ساختن نیروهای غیرمنطقی سنت لاتین است که به استبداد منجر میشود.
ماریا رجینا رویز در برخورد با این رمان ادعا میکند که «قدرت به صاحبان قدرت توانایی ایجاد ممنوعیتها را میدهد؛ ممنوعیتهایی که در تاریخ منعکسشدهاند و مطالعه آنها آنچه را که گفته میشود و آنچه را که گفته نمیشود، آشکار میکند».
کتاب سور بز تلفیقی از واقعیت و تخیل است. ترکیب این دو عنصر در هر رمان تاریخی مهم است، بهویژه در جشن بز، زیرا بارگاس یوسا تصمیم گرفت که یک رویداد واقعی را از طریق ذهن شخصیتهای واقعی و تخیلی روایت کند. جزئیات کلی ترور درست است و قاتلان همگی افراد واقعی هستند.
کسانی که در رژیم هستند نیز ترکیبی از شخصیتهای خیالی و افراد واقعی هستند. رئیسجمهور بالاگوئر واقعی است، اما کل خانواده کابرال کاملا تخیلی هستند. به گفته وولف، بارگاس یوسا از تاریخ بهعنوان نقطه شروعی برای ساختن روایتی داستانی از «استعمار معنوی» تروخیو در جمهوری دومینیکن که توسط یک خانواده دومینیکن تجربه شده است، استفاده میکند.
یک اقتباس سینمایی انگلیسیزبان از این رمان در سال ۲۰۰۵ به کارگردانی پسرعموی بارگاس یوسا، «لوئیس یوسا» ساخته شد. ایزابلا روسلینی در نقش اورانیا کابرال، پل فریمن در نقش پدرش آگوستین، استفانی لئونیداس در نقش اورانیتا و توماس میلیان در نقش رافائل لئونیداس تروجیلو بازی میکنند. این فیلم هم در جمهوری دومینیکن و هم در اسپانیا فیلمبرداری شد. این رمان همچنین توسط خورخه آلی تریانا و دخترش ورونیکا تریانا به کارگردانی خورخه تریانا برای صحنه نمایش اقتباس
شده است.
سالهای سگی ماریو بارگاس یوسا
کتاب «سالهای سگی» اثر ماریو بارگاس یوسا اولین بار سال ۱۹۶۳ منتشر شد. این کتاب توسط منتقدان سراسر جهان بهعنوان یکی از برجستهترین رمانهای اسپانیایی دهههای اخیر مورد تحسین قرار گرفته است.
داستان این اثر برای به تصویر کشیدن معنای انسانیت و خوب بودن در جامعهای که در آن حیلهگری، زورگویی و رقابتپذیری مهمتر گشته، مورد تشویق و ستایش قرار گرفته است. در طول داستان، ارزشهای فردی و جمعی باهم گره میکنند و مضامین گناه، بیتفاوتی، انکار و بدبینی بهخوبی موردبررسی
قرار میگیرد.
داستان این کتاب از یک روایت اولشخص به یک روایت سوم شخص بهطور تصادفی جابهجا شده و زمان داستان کمی متغیر است. کتاب سالهای سگی همچنین به دلیل استفادهی هوشمندانه از واژگان عامیانه و تابو و راهبردهای پیچیده روایی آن مورد تحسین قرار گرفت. یکی از منتقدان به نام آرماس مارسلو روایتهای مخفی رمان را تحسین میکند، زیرا در طول رمان خواننده از اینکه چه کسی صحبت میکند مطمئن نیست. مارسلو مینویسد: این کارکرد مفهوم رازداری در ساختار رسمی رمان، بدون شک یکی از ویژگیهای اساسی و درعینحال یکی از برجستهترین ویژگیهای سبکی این اثر را
تشکیل میدهد.
کتاب سالهای سگی اولین رمان بارگاس یوسا بود و در میان دانشجویان آکادمی نظامی لئونسیو پرادو در لیما، که زمانی نویسنده در آنجا حضور داشت، روایت میشود. داستان دربارهی دوران نوجوانی و گذار مردان جوان به مردانگی بوده و دارای مضامینی مانند مردانگی، سلسلهمراتب، رازداری و ارتش است.
این رمان دانشآموزان مدرسهی نظامی لئونسیو پرادو در لیما را توصیف میکند که در یک محیط خصمانه و خشونتآمیز تلاش میکنند تا زنده بمانند و از دور باطل جنون سادیستی، انضباط نظامی، حبس و کسالت بیرون بیایند. کارهای آنها چرخهای از خیانت، قتل و انتقام را به راه انداخت که کل سلسلهمراتب نظامی را به خطر میاندازد.
با شروع داستان کتاب سالهای سگی، چهار دانشجوی این مدرسهی نظامی به نامهای آلبرتو فرناندز، پورفیریو کاوا، بوآ و جگوار در حال تاس بازی کردن هستند. بازی تاس آنها مشخص میکند که کدامیک از آنها باید برگههای امتحان شیمی را از یک کلاس درس قفل شده بدزدند. کاوا بازی را میبازد و باید آزمون را بدزدد. آنها نمیدانند که یک اقدام بیدقت در هنگام تلاش برای کپی کردن امتحان منجر به یک تراژدی جبرانناپذیر و پنهانکاری تکاندهنده میشود.
او در جریان سرقت، بهطور تصادفی یک پنجره را میشکند. مسئولان مدرسه دزدی را کشف میکنند و دانشجویانی را که نگهبانی میدادند در پادگان حبس میکنند. آنها باید آنجا بمانند تا مجرم برای قبول مسئولیت جنایت جلو بیاید. آرانا پس از چند هفته بدون مرخصی آخر هفته، دیگر نمیتواند با حبس شدن کنار بیاید و به افسران میگوید که کاوا امتحان را دزدیده است. درازای اطلاعات او مرخصی دریافت میکند. چند روز بعد در حین تمرین رزمی، اتفاقی غیرمنتظره برای او پیش میآید.
فساد این مدرسه نمادی از یک بیماری بزرگتر در پرو است. این رمان با زمانشناسی غیرخطی و صداهای روایی متعدد ساختار پیچیدهای دارد. ارتش پرو پس از انتشار این اثر، در یک مراسم رسمی صدها نسخه از کتاب را سوزاند. این رمان سال ۱۹۸۵ توسط کارگردان پرویی فرانسیسکو لومباردی به یک فیلم تبدیل شد.
میراث فرهنگی
بازگشایی «نوتردام» در موعد مقرر باز
وزیر فرهنگ فرانسه اعلام کرد: با توجه به روند کنونی بازسازی کلیسای «نوتردام»، این کلیسا در سال ۲۰۲۴ به روی عموم مردم بازگشایی خواهد شد. «ریما عبدالملک» ـ وزیر فرهنگ فرانسه ـ، سه سال پس از اینکه سقف کلیسای «نوتردام» در جریان آتشسوزی نابود شد، اعلام کرد: روند بازسازی «نوتردام» برای بازگشایی در سال ۲۰۲۴، با موفقیت درحال انجام است.
به گفته «عبدالملک» مرحله پاکسازی پروژه مرمت با موفقیت به پایان رسیده است و امکان آغاز مرحله بازسازی در پایان تابستان فراهم شده است.کلیسا «نوتردام» از سال ۲۰۱۹ تاکنون برای انجام پروژه مرمت تعطیل است. در سال ۲۰۱۹، این کلیسا دچار آتشسوزی مهیبی شد و سقف و مناره این کلیسای تاریخی در مقابل چشم ساکنان پاریس و مردم سراسر جهان که آتشسوزی را از تلویزیون و فضای مجازی تماشا میکردند، ویران شد.«عبدالملک» در جریان بازدید از «نوتردام» بیان کرد: ما اطمینان داریم که ۲۰۲۴ سالی خواهد بود که بخش اعظمی از این پروژه به پایان میرسد و در این سال شاهد بازسازی این کلیسا به روی عبادتکنندگان و عموم مردم خواهیم بود.
امانوئل ماکرون ـ رییس جمهور فرانسه ـ بلافاصله پس از آتشسوزی ماه آوریل اعلام کرد این کلیسا که قدمت آن به قرن دوازدهم میلادی بازمیگردد بازسازی خواهد شد. او سپس وعده داد کلیسای «نوتردام» تا سال ۲۰۲۴، یعنی سالی که فرانسه میزبان بازیهای المپیک است، به روی عبادتکنندگان بازگشایی خواهد شد. کلیسا «نوتردام» و مناره ۹۶ متری آن قرار است همچون معماری گذشته بازسازی خواهد شد.
رویداد
ناتوانی امبر هرد در پرداخت جریمه دادگاه
امبر هرد اعلام کرد که پول کافی برای پرداخت غرامت به جانی دپ را ندارد. شرایط مالی امبر هرد پس از پیروزی جانی دپ در دادگاه اصلا خوب نیست. او پس از ناتوانی در پرداخت جریمه دادگاه به جانی دپ و با اعلام ورشکستگی همه را به تعجب واداشته است.پس از پایان دادگاه، هیئت منصفه رای داد که هرد باید ده میلیون دلار غرامت به جانی دپ بپردازد. همچنین دپ باید دو میلیون دلار به عنوان غرامت به امبر هرد پرداخت کند.به محض صدور حکم توسط قاضی، تیم حقوقی بازیگر «آکوامن» به قاضی توضیح داد که امبر هرد پول کافی برای پرداخت غرامت ندارد. از آن زمان، هرد در یک پروسه قانونی برای یافتن گزینه هایی به غیر از پرداخت ده میلیون دلار بوده است. اکنون مشخص شده است که او به تصمیم هیئت منصفه اعتراض کرده است تا جریمه کمتر شود.امبر هرد اعلام ورشکستگی کرد و در بیست و یکم جولای شکایت خود را به ایالت ویرجینیا ارائه داد. او به دلیل نداشتن منابع لازم برای پرداخت جریمه به دنبال لغو حکم است.یکی از نزدیکان جانی دپ به سی ان ان گفت:«حکم به خودی خود گویا است و آقای دپ معتقد است که اکنون زمانی است که هر دو طرف به زندگی خود ادامه دهند و دوباره روی پای خود بایستند. اما اگر خانم هرد مصمم به ادامه دعوای حقوقی با درخواست تجدید نظر باشد، دپ به طور همزمان درخواست تجدیدنظر خواهد داد تا اطمینان حاصل شود که دادگاه استیناف پرونده کامل و همه مسائل حقوقی مربوطه را در نظر می گیرد.»
انتقاد استالونه از ساخت دنباله جدید «راکی»
سیلوستر استالونه که با تهیهکنندکان سری فیلمهای «راکی» به دلیل حق مالکیت به مشکل خورده، از ساخت دنباله مستقل و جدید این فیلم انتقاد کرد.
با گذشت بیش از ۴۵ سال از اولین بازی «سیلوستر استالونه» در فیلم «راکی»، بار دیگر اعلام شد که جهان سینمایی «راکی» در حال گسترش است و این فیلم محبوب که تاکنون شاهد ساخت چندین دنباله و همچنین یک اسپین آف (کرید) بوده حالا با تصمیم کمپانی «MGM» صاحب یک دنباله مستقل دیگر با عنوان «دراگو» خواهد شد. در فیلم «راکی ۴» شخصیت «آپولو کرید» ( با بازی کارل وترز) در رینگ توسط «ایوان دراگو» (با بازی دولف لوندگرن) بوکسور المپیک شوروی کشته شد. خانواده دراگوها در فیلم «کرید ۲» در سال ۲۰۱۸ زمانی که «آدونیس کرید» (مایکل بی. جردن) به مصاف «ایوان» پسرِ ویکتور دراگو (فلوریان مونتهآنو) رفت، بار دیگر ظاهر شدند.در حالی که برخی از طرفداران در مورد خبر ساخت فیلم «دراگو» هیجان زده به نظر می رسند، یک نفر وجود دارد که خیلی از این اتفاق خوشحال نیست و او کسی نیست جز «سیلوستر استالونه» که در فضای مجازی از «ایروین وینکلر» تهیه کننده این فیلم به دلیل سوء استفاده از سری فیلمی که او ساختش را در سال ۱۹۷۶ شروع کرده بود، انتقاد کرد.استالونه در صفحه اینستاگرام خود در فضای مجازی خطاب به «ایروین وینکلر» تهیهکننده سری فیلمهای «راکی» و دنبالههای آن نوشت: «تازه متوجه این موضوع شدم… ایروین وینکلر و خانواده سیری ناپذیر و فوق العاده بیاستعدادش در حال استثمار و به زمین زدن یکی دیگر از شخصیت های شگفت انگیز هستند. جدا این راسوها چگونه با غرور در آینه نگاه می کنند». «سیلوستر استالونه» در سال ۱۹۶۷ با نگارش فیلمنامه «راکی» ساخت این سری فیلم موفق را آغاز کرد و این فیلم نامزد ۱۰ جایزه اسکار شد و سه جایزه آکادمی از جمله بهترین فیلم را از آن خود کرد. در ادامه قسمتهای دوم تا پنجم فیلم «راکی» به نویسندگی «استالونه» ساخته شد که کارگردانی قسمتهای دوم، سوم و چهارم و همچنین فیلم «راکی بالبوآ» را خود «استالونه» بر عهده داشت. در دنباله مستقل «کرید» که تاکنون دو قسمت از آن اکران شده و قسمت سوم آن نیز در سال ۲۰۲۳ راهی سینما میشود نیز «استالونه» در امر نگارش فیلمنامه و یا تهیهکنندگی مشارکت داشته است. «استالونه» اخیرا اعلام کرده بازی در فیلم «کرید ۳» را به دلیل ایجاد تغییراتی در داستان نپذیرفته اما از این فیلم که نخستین تجربه کارگردانی «مایکل بی. جردن» است حمایت می کند.