نیمه مرطوب ماه
نیمه مرطوب ماه

سروده هیوا مسیح با اجرای مهرداد محمدپور   دوباره ابرها آمدند وچتر در سیاهی چند ماه فراموشی دوباره به من فکر می‌کند به جاده‌هایی که هنوز به دنیا چسبیده‌اند به غربتی که میان کلمات و سفر چه قدر سنگین مرا به راه می‌برد تورا به خانه می‌آورد   در این سفر که ماه سفید است […]

سروده هیوا مسیح با اجرای مهرداد محمدپور

 

دوباره ابرها آمدند

وچتر در سیاهی چند ماه فراموشی

دوباره به من فکر می‌کند

به جاده‌هایی که هنوز به دنیا چسبیده‌اند

به غربتی که میان کلمات و سفر

چه قدر سنگین

مرا به راه می‌برد

تورا به خانه می‌آورد

 

در این سفر که ماه سفید است

و آسمان که همان آبی بود

وقتی از نیمه مرطوب ماه برمی‌گردم

وقتی از ماه شبانه خیس

که به چشم کودکان چسبیده می‌آیم

چقدر کنار پنجره برایت می‌آورم

چقدر راه نرفته برای سفر

 

در این سفر

میان سنگینی کلمات

به پروانه‌ها فکر می‌کردم

که دور کودکی‌های از مدرسه تا جاده‌های جهان چرخیدند

 

در این سفر

چقدر رها می‌شوم

نه این که من از غربت کلمات

که تمام دنیا از من رها می‌شود

حالا که خوب

از نیمه مرطوب ماه

به دنیا نگاه می‌کنم

این همه شهر که هر روز، ناخواناتر می شوند

این همه آدم که عصرها، بی نام به خانه برمی‌گردند

 

چقدر بی پروانه و کودکی

چقدر بی زمزمه و چتر

به راه همین طور، نمی‌دانی تا کجا افتاده‌اند

به شهرهای همین طور، نمی‌دانی تا چه قدر بزرگ می‌روند

و این دنیا همیشه به دست‌های ما چسبیده است

نگاه کن!

دوباره ابرها آمدند