میعاد نیک/ آنچه این روزها در فوتبال باشگاهی ایران مشاهده میکنیم حاصل کنشی غریب و متقابلاً واکنشی خارقالعاده نیست. تفکر فرار از مسئولیت و سطحینگری دائمی آنقدر در پیکره باشگاههای ایرانی رخنه کرده که به نظر نمیرسد فعلاً دست از سر تصمیمات و اظهار نظرات مدیران و بازیکنان بردارد. شاید بتوان […]
میعاد نیک/
آنچه این روزها در فوتبال باشگاهی ایران مشاهده میکنیم حاصل کنشی غریب و متقابلاً واکنشی خارقالعاده نیست. تفکر فرار از مسئولیت و سطحینگری دائمی آنقدر در پیکره باشگاههای ایرانی رخنه کرده که به نظر نمیرسد فعلاً دست از سر تصمیمات و اظهار نظرات مدیران و بازیکنان بردارد. شاید بتوان به ابداع واکسنی برای مقابله با ویروس کرونا امیدوار بود و حتی در این راه به پیشرفتهایی هم رسید اما برای مقابله با عدم مسئولیتپذیری و بهانهجویی در ذهن مسئولین فوتبال کشور هرگز نمیتوان چشم به راه چوبی جادویی و یا واکسنی معجزهآسا باقی ماند.
قدیمیها میگفتند، «کسی را که خوابیده میتوان بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده بیدار کردنش محال است». این جمله یک مصداق بارز و عینی برای وضعیت بازیگران اقتصادی فوتبال ایران است که اتفاقاً تعدادشان کم هم نیست؛ از بازیکن و تدارکاتچی یک تیم گرفته تا مدیر و مسئول سازمان لیگ و هر عضوی که برای درآمدزایی و خرجکرد این چرخه فعالیت میکند. شاید در ابتدا فکر میکردیم تنها مدیران و مسئولان بلندپایه برخی باشگاههای لیگ برتری مخالف سرسخت ازسرگیری رقابتهای لیگ برتر هستند اما با شروع تلویحی تمرینات و اضافه شدن بازیکنانی که هرکدام برای خود قیمتهای چند ده میلیاردی متصور میشوند، دستگیرمان شد ذهنیت فرار از فشار و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتی که برای انجامش از بیتالمال پول دریافت میکنند، بسیار ریشه دوانده و تا مغز استخوان همهشان نفوذ کرده است. آن زمان که برخی بیان میکردند آلمانیها منتظرند تا از ایران برای مقابله با کرونا پروتکلبرداری کنند، شاید نمیدانستند که بوندسلیگای حرفهای همان کشور برای بازگشایی دوباره استادیومها و کار کشیدن از بازیکنانی که برای هربار نفس کشیدن هم پول دریافت میکنند، برنامهای ویژه و پروتکلی مدون دارد تا هیچ بازیکن و سرمربیای نتواند با بهانه کردن سوءمدیریتها و باگهای بهداشتی از بازی نکردن و گردنکشی سخن بگوید. باشگاهها با وجود اینکه مخارج سرسامآوری دارند و تنها راه باقیمانده برای کسب اندک درآمدشان همین ادامه فوتبال است، باز هم از بازیکنان و مربیان خود که عیناً با برگزاری لیگ مخالفند، به طور جدّ حمایت میکنند تا اثرات اقتصاد بیمار فوتبال و وابستگی باطنی این ورزش به دولت و منابع مالیاش بار دیگر به همگان گوشزد شود. در فوتبالی که خرجش از کیسه میهمان بُوَد، حاتمِ طایی شدن نیز آسان بُوَد و مدیری که برای مخارج باشگاهش به جای درآمدزایی اختصاصی به تقویت رانتهای دولتی خود فکر میکند، باید هم پشتیبان بازیکنی باشد که میگوید همه جامها را به رقیب بدهید و ما را با خوشگذرانیهایمان تنها بگذارید. ایراد از تونلهای ضدعفونی و الکل و ماسک و پروتکلها نیست، کرونای اصلی همانهایی هستند که پشت میز نشستهاند و به تاراج داراییهای دولت در فوتبال فکر میکنند.