پای قوانین سخت‌گیرانه در میان است
پای قوانین سخت‌گیرانه در میان است

ایران مانند بسیاری از کشورهای دنیا، طی سال‌های اخیر در اثر سیل، زلزله، حریق جنگل‌ و خشکسالی، سرمایه‌های ارزشمندی را از دست داد، سرمایه‌هایی که بعضاً با گذشت چندین دهه، جایگزین نخواهند شد اما تردیدی نداریم که بزرگترین ازدست دادن و خسارتی که دامن‌گیر کشور شده است «مهاجرت نخبگان» و «خروج نیروی کار متخصص و […]

ایران مانند بسیاری از کشورهای دنیا، طی سال‌های اخیر در اثر سیل، زلزله، حریق جنگل‌ و خشکسالی، سرمایه‌های ارزشمندی را از دست داد، سرمایه‌هایی که بعضاً با گذشت چندین دهه، جایگزین نخواهند شد اما تردیدی نداریم که بزرگترین ازدست دادن و خسارتی که دامن‌گیر کشور شده است «مهاجرت نخبگان» و «خروج نیروی کار متخصص و دانشگاهی» است به این اعتبار که برای تربیت هر کدام از این افراد، اعتبار سنگینی از سرمایه کشور هزینه شده است و دو دیگر این‌که جبران سرمایه‌های انسانی در فرایند توسعه، غیرممکن و گاه
بسیار زمان‌بر است.
روز گذشته یکی از روزنامه‌های همسو با دولت نوشت: شواهد و مستندات روشنگر آن است که مهاجرت نخبگان به خارج از کشور افزایش یافته و شکارچیان مغزها، تاکنون برگزیدگان کنکور‌های سراسری و المپیاد‌های علمی بسیاری را از کشور برده‌اند و در هواپیما و روی آسمان دعوت‌نامه دانشگاه‌های معتبر دنیا را به دست اشخاص رسانده‌اند.
این روزنامه ادامه داد: این پدیده به مقطع دانش‌آموزی نیز سرایت کرده و سال‌هاست زمزمه‌هایش به گوش می‌رسد که دانش‌آموزان تیز هوش و استعداد‌های برتر برای ادامه تحصیل، جلای وطن می‌کنند.
همچنین بر اساس آخرین آمار‌های رصدخانه مهاجرت ایران، ۳۷ درصد از دارندگان مدال در المپیاد‌های دانش‌آموزی، ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد از رتبه‌های زیر هزار کنکور سراسری، مقیم کشور‌های دیگر هستند.
هرچند رسانه‌های اصولگرا تلاش دارند این موضوع را به خارج از کشور و تلاش دشمن پیوند بزنند اما مشکل «مهاجرت نخبگان» از دیرباز یکی از مشکلات اپیدمیک در کشورهای جهان سوم بوده است که موطن خود را ترک می‌کرده‌اند و به بیشتر به مقصد کشورهای اروپای غربی، آمریکا و کانادا می‌رفته‌اند اما مهاجرت نخبگان طی دو دهه اخیر در ایران، تبدیل به یک تهدید شده است و کمتر کسی است که از این حقیقت تلخ آگاهی نداشته باشد و نسبت به آن هشدار نداده باشد ولی آیا تنها
هشدار کافی است ؟
مشکلی که به دولت‌مردان ما بازمی‌گردد این است که دائم در این‌خصوص هشدار می‌دهند و گاه تهدید می‌کنند و دست‌هایی را نشان می‌دهند که در هدایت نخبگان به خارج از کشور، موثر هستند و هشدار می‌دهند که به‌زودی این دست‌ها را قطع خواهند کرد، گویا این نخبگان ربات‌هایی فاقد ارزیابی اخلاقی و تعصبات ملی و میهنی هستند و هرچه از بیرون به آنان گفته شود، می‌پذیرند.
نکته مهمی که در نقطه کور مدیران قرار دارد این است که یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان، عوامل داخلی است، شرایطی که در اثر سوء‌مدیریت همین آقایان در کشور ایجاد شده و هم موجبات خروج نخبگان، استادان دانشگاه و چهره‌های علمی از کشور را فراهم کرد و هم انگیزه بازگشت افرادی که با گذاشتن وثیقه، برای ادامه تحصیل به بیرون از کشور رفتند، را از بین می‌برد و آنان حاضرند وثیقه‌های میلیاردی‌شان، جلب و تملّک گردد اما به موطن خود باز نگردند اما چرا ؟
سه ماه قبل سید ابراهیم رییسی ضمن اشاره به ضرورت جلوگیری از پدیدیه مهاجرت نخبگان و دانشگاهیان بر تأمین نیازها و مطالبات این قشر تاکید کرد و گفت: توجه به نخبگان فقط با حرف و سخن تحقق نمی‌یابد و باید نیازهای معیشتی و شغلی آنها را نیز تأمین کنیم تا زمینه خدمت و فعالیت آنها در کشور تسهیل شود.
حرف و نظر ما هم همین است که تنها با حرف و وعده، بازگشت نخبگان به کشور هرگز تحقق نمی‌یابد و خروج استادان دانشگاه و نخبگان رشته‌های مختلف از کشور نیز توقف نخواهد شد اما به نظر می‌رسد دولتمردان در این زمینه تنها به طرح هشدار اکتفا می‌کنند و در میدان عمل، توان یا انگیزه لازم را ندارند که دغدغه‌ها و مطالبات جامعه نخبگان و تحصیل‌کردگان کشور را مرتفع و محقق کنند.
امروز و در شرایطی که چند ماه از دومین سال فعالیت دولت سیزدهم، گذشته است، شاهد هستیم شرایط در داخل کشور به دلایل مختلف برای نخبگان و مغزها، دشوارتر شده است و دولت نیز طرح و برنامه مشخصی برای تدبیر آن ندارد اما برخی دولتمردان به گمان خود دست به اقداماتی بازدارنده زدند تا جلوی مهاجرت
نخبگان را بگیرند.
روز گذشته تصویری از ابلاغیه جدید سازمان امور دانشجویان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که بر اساس آن، دانشجویانی که قصد آزادسازی مدرک تحصیلی خود را دارند، باید از حدود ۶ میلیون تا حدود ۲۵ میلیون تومان برای هر ترم، هزینه بپردازند. این هزینه با توجه به مقطع و رشته تحصیلی متغیر است.
نکته جالب توجه این است که گفته شد این اقدام، جلوی مهاجرت نخبگان را می‌گیرد در حالی‌که این اقدام هم متضمّن نوعی تبعیض است چون مانند طرح «خرید خدمت سربازی»، افرادی که توان مالی لازم را دارند، موفق به خرید خدمت فرزندان خود شدند و سایر افراد جامعه، به سربازی اجباری رفتند و در این طرح هم، آقازاده‌ها و ثروتمندان به آسانی، مدارک خود را از دانشگاه تحویل خواهند گرفت اما افراد عادی، پشت چنین قانون
غیرعاقلانه‌ای می‌مانند.
نکته بعدی این است که با وجود چنین طرحی، بسیاری از نخبگان که قصد ادامه تحصیل و احتمالاً ماندن در کشور را دارند، با وجود بازارکار نامناسب و آینده ناروشن و این طرح عجیب، عطای ادامه تحصیل در کشور را به لقای چنین تبعیضاتی خواهند بخشید و برای ادامه تحصیل، از کشور خارج خواهند شد و به این شکل، بدنه علمی کشور بیش از گذشته لاغر و نحیف خواهد شد و به تعبیر مولانا، این آب مانند نفت به شعله‌ور شدن آتش کمک خواهد کرد.