«در کسوت درویشی، در رتبه استادی صاحبنظری آگاه، آزاده نژادی پاک بر مسند عرفانی، در مسلک آزادی هم عالم و هم شاعر، هم قانع و هم خورسند انسان مَلَک مانند، از مردمی و رادی دانی که بدین اوصاف، امروزه در ایران کیست؟ پروین گنابادی، پروین گنابادی» پروین ادب پارسی، خدمتگزار صدیق و بیمدعا، […]
«در کسوت درویشی، در رتبه استادی
صاحبنظری آگاه، آزاده نژادی پاک
بر مسند عرفانی، در مسلک آزادی
هم عالم و هم شاعر، هم قانع و هم خورسند
انسان مَلَک مانند، از مردمی و رادی
دانی که بدین اوصاف، امروزه در ایران کیست؟
پروین گنابادی، پروین گنابادی»
پروین ادب پارسی، خدمتگزار صدیق و بیمدعا، مترجم و محقق فرهیخته روزگار ما، در سال ۱۲۸۲ ش در کاخک در نزدیکی گناباد، و در یکی از خانههای ساده آن دیار تولد یافت. پدرش عباس از افراد پاک اعتقاد و صاحب اعتبار بود. او از جنس زراندوزهای زمانه نبود و به تبع آن، فرزندش محمد نیز ناز پرورده نبود. از اوان کودکی در نزد پدر و مکتبخانههای کاخک مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن دیار مأنوس شد و پس از تحصیل در تون و قاین در پانزده سالگی به مشهد رفت و به حلقه درس ادیب نیشابوری پیوست و در درس مغنی، مطول و شرح نظام شرکت کرد و به زودی مورد توجه خاص ادیب قرار گرفت و به مصداق گفته یاقوت حموی که گنابادیان از زمره اهل علماند، استاد پروین گنابادی نیز از همان آغاز جوانی لیاقت و شایستگی خود را نشان داد. اما برای تأمین هزینههای گزاف زندگی که عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال ۱۳۰۲ ش در مدرسه احمدی مشهد به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۲۲ ش به ریاست دانشسرای دختران تعیین گشت و در اواخر همان سال به نمایندگی مردم سبزوار به مجلس شورای ملی راه یافت. پس از فراغت از نمایندگی در سال ۱۳۲۸ ش توسط مرحوم مدرس رضوی به علامه دهخدا معرفی شد و در امر تدوین لغتنامه با وی همکاری نمود.
استاد پروین در طی دو سال نزدیک به یک میلیون یادداشت از متون مهم فراهم آورد و لغات محلی گنابادی و مشهدی را بر آن افزود و علاوه بر تنظیم حرف «ذ» با همکاری دهخدا و حرف «غ» با همکاری شهاب فردوسی، آمادهسازی واژگان ذیل حرف «ط» و بخشی از حرف «الف» را نیز برعهده داشت. پروین در اواخر سال ۱۳۱۸ ش به مدت دوازده سال ویراستاری زبانی کتابهای علمی دانشگاه تهران را به عهده گرفت و از اواخر سال ۱۳۴۰ ش تا پایان عمر با «بنیاد فرهنگ ایران» همکاری نمود. استاد پروین همزمان با این فعالیتهای علمی به امر تدریس نیز میپرداخت. در دانشکدههای ادبیات تهران وپژوهشکده فرهنگ ایران به تدریس پرداخت و در طول حیات خود از تعلیم و تعلم باز نماند.
استاد در ساحت شعر و شاعری از زمره شاعران صاحب سبک محسوب میشد به گونهای که یکی از موضوعات نخستین کنگره نویسندگان ایران در سال ۱۳۲۵ سبک شعری پروین گنابادی بود؛ اما او هرگز ادعای شاعری نمیکرد. پروین در دانش و علم کمنظیر و در آزادگی و متانت بیبدیل، و درویش مسلک بود و خوش فطرت. پروین شمع جمع دوستان اهل علم بود. احمد آرام که روانش شاد باد از استاد پروین به عنوان صاحبنظری شایسته در زبان و ادب فارسی و عربی یاد میکند که هیچ ادعایی ندارد. مُشکی است که خود میبوید و به همین جهت تحقیقات ادبی او لذتبخش است. هرگز نشنیدهام که در قفای دگران سخن به زشتی درباره ایشان و نوشتههای ایشان بگوید.
استاد در زمینههای مختلف خود را آزموده است و به قول زندهیاد دکتر زرینکوب، کارهای پهلوانی میکرد. استاد پروین کار ترجمه را در زمینه روانشناسی و تعلیم و تربیت با ترجمه مقالاتی از نشریاتی چون التربیه` الحدیثه و الهلال و المقتطف آغاز کرد و تبحر خود را در عرصه ترجمه نشان داد و صاحب آوازه شد. اما بزرگترین و ماندگارترین کار استاد ترجمه <مقدمه ابن خلدون> از متن عربی بود. عبدالرحمن بن محمدبن خلدون (۷۳۱ ۸۰۸ ق) فیلسوف و مورخ بزرگ اسلامی در کتاب خود که یکی از شاهکارهای فلسفی و تاریخی جهان اسلام است، به مسائل علم اجتماع و فلسفه تاریخ پرداخته است. استاد با ترجمه این اثر ما را با دنیای دیگری آشنا ساخت؛ تفکری را بازگو نمود که تا آن زمان جوانان با آن آشنا نبودند. نثر استاد و تسلط وی به ادبیات عرب نیز ستودنی است.
استاد پروین علاوهبر ترجمه، در زمینههای دستور زبان فارسی، تصحیح متون، ادبیات عامیانه، عرفان و لغت به صورت جدی وارد شد و الحق در تمام این زمینهها تسلط استادانه خود را نشان داد. آثار به جا مانده از استاد نشان از تلاش مستمر و احاطه وی بر ادب تازی و پارسی دارد. استاد از لحظهلحظههای عمرش بهره گرفت و حاصل عمر پربار وی صدها مقاله و کتاب در زمینههای تاریخ و متون ادبی، ادبیات عامیانه و عرفان و… است.