مسعود سلیمی احمد محمود كه پيش از انقلاب با چند مجموعه داستان از مول (۱۳۳۶) و دريا هنوز آرام است (۱۳۳۹) گرفته تا زائري زير باران (۱۳۴۶) و پسرك بومي (۱۳۵۰) و رمان همسايهها (۱۳۵۳) حضور خود را در ادبيات داستاني ايران اعلام كرده و جايگاهي براي خود به دست آورده بود […]
مسعود سلیمی
احمد محمود كه پيش از انقلاب با چند مجموعه داستان از مول (۱۳۳۶) و دريا هنوز آرام است (۱۳۳۹) گرفته تا زائري زير باران (۱۳۴۶) و پسرك بومي (۱۳۵۰) و رمان همسايهها (۱۳۵۳) حضور خود را در ادبيات داستاني ايران اعلام كرده و جايگاهي براي خود به دست آورده بود با داستان يك شهر (۱۳۵۸) و سپس زمين سوخته (۱۳۶۱) به زمره نويسندگان بزرگ و اثرگذار كشور ما پيوست.
٭٭٭
احمد محمود (اعطا) در چهارم ديماه ۱۳۱۰ از پدر و مادر دزفولي در اهواز به دنيا آمد. پيش از دست به قلم شدن به مطالعه در زندگي كارگران و روستاييها جنوب پرداخت و مشاغل مختلفي را هم ميان آنها تجربه كرد. بيشتر نوشتههاي ماندگار احمد محمود با تكيه و توجه به روزگار همين مردم به روي كاغذ آمده است. وي نخستين داستانهاي كوتاه خود را ميان سالهاي ۳۳ تا ۳۶ در نشريات معروف آن دوران از جمله هفتهنامه اميد ايران منتشر كرد.
احمد محمود پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در اهواز به دانشكده افسري ارتش رفت. وي از جمله افسران بازداشت شده پس از كودتاي ۲۸ مردادماه ۳۲ بود كه چندي را در زندان گذراند. احمد محمود پس از چاپ نخستين داستان كوتاهش به نام «حب ميشه» در ۱۳۳۳ و سپس مجموعه داستان «مول» در ۱۳۳۶، تا پايان زندگي خود به نوشتن ادامه داد.
٭٭٭
در كتاب ديدار با احمد محمود (به كوشش سارك محمود، بابك محمود و سيامك محمود. انتشارات معين) كه پوستر فيلم زندگي اين نويسنده از كارهاي بهمن مقصودلو را روي جلد خود دارد در بخشي كه به هنر از ديدگاه احمد محمود اختصاص دارد، وي با اشاره به جملهاي از نويسنده بزرگ روسي ماكسيم گوركي «در نوشتن هيچ معجرهاي وجود ندارد بجز كار و كار و كار…» مينويسد: «نويسنده بايد به مرحلهاي از احساس و عاطفه خاص برسد تا اين دو مانند جان مايه در متن كار مكانيكي بنشيند.» به باور احمد محمود، هنرمند با واقعيت زندگي كه تركيبي است از انسان و طبيعت با همه ابعادش، برخورد ميكند و انديشه هنرمند به صورت جوهري سيال در واقعيت نفوذ و سنتزي ايجاد ميكند كه نه از واقعيت جداست و نه از انديشه هنرمند.»
در بخش ديگري از كتاب ديدار با احمد محمود كه به نامههاي نويسنده اختصاص دارد، احمد محمود از رمانهاي مورد اعتنا و علاقهاش به ترتيب نام ميبرد. در اين فهرست «بوف كور» هدايت و «چشمهايش» اثر ماندگار بزرگ علوي در صدر قرار دادند و سپس به «شوهر آهوخانم» از علي محمد افغاني، «سنگ صبور» از صادق چوبك، «سووشون» از سيمين دانشور اشاره ميكند ضمن اينكه جاي خالي «سلوچ» نوشته محمود دولتآبادي و «زمستان ۶۲» اثر ماندني اسماعيل فصيح هم از چشم احمد محمود دور نماندهاند.
در سال ۱۳۷۸، «مدار صفر درجه» احمد محمود از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان نامزد رمان برگزيده ۲۰ سال ادبيات داستاني انتخاب شد، رويدادي كه اظهارنظرهاي متفاوتي را در پي داشت. در كنار افرادي كه اين گزينش را تاييد ميكردند، كساني نيز بودند كه آراي متفاوت و مخالفي داشتند. محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) در روزنامه انتخاب و سپس در كتابي به نام «ورود نويسنده به ساحت داستان و خروج شخصيتها از آن» (چاپ اول ۱۳۸۰) نسبت به ماهيت اين رمان و نامزدي آن ميتازد و انتقاد ميكند: «مدار صفر درجه اصولا ربطي به جنگ تحميلي ندارد بلكه مربوط به انقلاب است و ماجرايش در بهمنماه ۱۳۵۷ به پايان ميرسد.»
«زائري زيرباران» كه در ۱۳۴۶ منتشر شد، مجموعهاي از چند داستان كوتاه است از جمله «انتر ترياكي» كه زندگي ميموني را روايت ميكند كه توسط صاحبش معتاد شده است، ماجرايي كه كم و بيش داستان معروف «انتري كه لوطياش مرده بود» از صادق چوبك را روايت ميكند.
در سالهاي خيلي دور تا سالهاي مياني دهه ۴۰، ميمون گرداني در خيابانهاي شهر يكي از وسايل كسب و كار بود، مردي كه به طور معمول معتاد بود يك ميمون كوچك كه پارچه قرمزي بر تن داشت را در شهر ميگرداند، ميمون با ادا و اطواري كه درميآورد باعث سرگرمي عابران ميشد و صاحبش هم از اين بابت كسب درآمد ميكرد. در «زير آفتاب داغ» نويسنده به زندگي دشوار و همواره در هراس ماهيگران در سواحل جنوبي ميپردازد؛ مردي براي ماهيگيري به دريا ميرود و با كوسهاي روبهرو ميشود.
٭٭٭
«زمين سوخته» در كنار داستان يك شهر باعث شهرت احمد محمود شد. ماجراي اين كتاب به دوران جنگ ايران و عراق برميگردد كه زندگي مردم خوزستان بيشتر مورد توجه و تاكيد نويسنده قرار ميگيرد. زمين سوخته كه در ۱۳۶۱ منتشر شد، نخستين كتابي است كه به بحث جنگ، رزمندهها و شرايط زندگي مردم جنوب و آتش و بمب دشمن ميپردازد.
انگيزه نگارش كتاب به شهادت برادر احمد محمود برميگردد؛ در واقع هنگامي كه درمييابد برادرش از ميان رفته، رهسپار جنوب ميشود و آنجا با ديدن شرايط جنگ و مصيبت و دردهاي مردم به فكر نوشتن زمين سوخته ميافتد: «اين روزها مرگ، همه جا سايه انداخته است.»
مشخصه بارز احمد محمود در نگارش زمين سوخته اين است كه با توجه به سالهاي آغازين جنگ و شرايط انقلابي آن دوران از شعارزدگي پرهيز ميكند و مخاطب را در مسيري درست و شناخته شده جغرافيايي با خود همراه ميكند. زمين سوخته مانند بيشتر آثار احمد محمود، نويسنده با بهرهگيري از تجربههاي شخصياش به زندگي آدمهايي در ژرفاي جامعه و آدمهايي كه به دنبال جايي براي پناه گرفتن هستند، ميپردازد.
داستان يك شهر كه يكسال پس از انقلاب منتشر شد به شرايط ايران پس از ۲۸ مردادماه ۳۲ و پاكسازي ارتش از طرفداران حزب توده ميپردازد؛ احمد محمود با توجه به تجربه نظاميگري و با اتكا به باورهاي ايدئولوژيكياش، زندگي يكي از دانشجويان دانشكده افسري كه عضو حزب توده بوده و در تبعيد به سر ميبرد را روايت ميكند. ماجرا در جنوب كشور در بندر لنگه ميگذرد و نويسنده با در هم آميختن فقر مردم با خاطرات افسر جوان، داستان يك شهر را رقم ميزند.
اگر طولاني بودن (۶۰۰ صفحه) را به عنوان يك عيب كنار بگذاريم، شيوه روان نگارش و جذابيت ماجرا، آرامآرام، مخاطب را به سوي خود ميكشاند. تجربه زندگي در بندر لنگه به عنوان يك تبعيدي در كنار تجربه يك افسر جوان با تفكرات سوسياليستي، «داستان يك شهر» را به يك كتاب قابل باور و دوستداشتني بدل كرده است.
درخت انجيز معابد، آخرين اثر احمد محمود است كه پس از همسايهها، داستان يك شهر، زمين سوخته و مدار صفر درجه پنجمين رمان او به حساب ميآيد كه در ۴۵ سال فعاليت ادبي خود منتشر كرده است. درخت انجير معابد با ۱۰۳۸ صفحه و در شش فصل پس از زمان سه جلدي مدار صفر درجه، بلندترين نوشته احمد محمود است. اين كتاب در محور روانشناختي فرد- روانشناختي اجتماعي بر دو اصل عصيان و خرافه ميچرخد. از منظر روانشناختي اجتماعي، موضوع اين كتاب به درختي معروف به انجير معابد برميگردد كه به دلايل جامعهشناختي به عنوان يك معجزهگر و مقدس به نماد باورهاي مردم زودباور بدل ميشود. درخت انجير معابد، ماجراي زندگي يك درخت است و يك خانواده كه تنگاتنگ هم روييده و به باروبر نشتهاند اگرچه هر دو كجرو و كجرويند … در واقع ميوه هر دوران نارس است و كال …
٭٭٭
تفكرات ايدئولوژيكي از يكسو و شيوه زندگي كه گاه به انزواطلبي پهلو ميزند از طرف ديگر باعث ميشود تا نوشتههاي احمد محمود فارغ از يكسونگري، شخصيپنداري، عقيدهمحوري و برخي اوقات غرض و مرض، مورد ارزيابي و نقد منطقي و منصفانه قرار نگيرد. صدالبته آثار احمد محمود مانند هر نويسنده خوب ديگري نميتواند و نبايد يك دست و يك سره با تاييد و تشويق روبهرو شود. هنوز زود است، آينده از احمد محمود، بيشتر و روشنتر خواهد گفت.