کارنامه‌‌ زرین
کارنامه‌‌ زرین

بیست و یک سال پس از درگذشت عبدالحسین زرین‌کوب (۲۴ شهریور ۱۳۷۷) می‌توان خلا و حسرت نبود شخصیتی در تراز و اندازه‌های او را همچنان حس کرد. اگر چه حجم و کیفیت آثاری که از او به جا مانده، به اندازه‌ای است که او را انسانی بدانیم که به قول شاملوی بزرگ « شادمانه و […]

بیست و یک سال پس از درگذشت عبدالحسین زرین‌کوب (۲۴ شهریور ۱۳۷۷) می‌توان خلا و حسرت نبود شخصیتی در تراز و اندازه‌های او را همچنان حس کرد. اگر چه حجم و کیفیت آثاری که از او به جا مانده، به اندازه‌ای است که او را انسانی بدانیم که به قول شاملوی بزرگ « شادمانه و شاکر از آستانه اجبار گذر کرد». به این معنا که عمری به کمال یافت و این بخت‌ را هم داشت که در عمر۷۷ ساله خود بر همان مسیری گام زند که آرزوی آن را داشت و همان فعالیت‌هایی را انجام دهد که دوست داشت و علاقه‌مند به آن بود. رشته‌ای را در تحصیل و کار انتخاب کند که طبع و خواسته‌اش می‌طلبید و با فردی همسر و همراه زندگی شود (بانو قمر آریان) که هر دو یکدیگر را می‌فهمیدند و علاوه بر آن عشقی ویژه به هم داشتند.
مجموعه این شرایط به همراه حافظه شگفت و استعداد ویژه زرین‌کوب در نوشتن، مصداق این شعر حافظ درباره اوست که: «چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد» نگارش و انتشار بیش از ۷۰ کتاب و صدها مقاله و البته نزدیک به ۲۰ کتاب منتشر نشده که برخی از آن‌ها هم به غارت رفت.
  نقد خانلری بر کتاب نخست زرین‌کوب
استعداد زرین‌کوب را نخستین بار دکتر پرویز ناتل خانلری در سال ۱۳۲۴ شناخت و به گفته دکتر ایرج افشار، با نوشتن نقدی بر کتاب «فلسفه شعر یا تاریخ تحول شعر و شاعری در ایران» در سال دوم مجله سخن(شهریور ۱۳۲۴)، از این نویسنده جوان بروجرودی یاد کرد. طبیعی است که نقد بزرگی چون خانلری، بر کتاب ۸۰ صفحه‌ای نویسنده‌ای گمنام که سال ۱۳۱۹ نوشته و سال ۱۳۲۳ در چاپخانه لاویان بروجرد چاپ شده بود و نه در تهران، اعتباری برای او شد تا بعدها که به دانشگاه آمد خود به کسوت شاگردان خانلری در آید.
بعدها او چه در زمینه ادبیات و چه در زمینه تاریخ ایران و اسلام و نیز عرفان اسلامی چنان غور و تامل کرد که خود بنیان‌گذار خطی ویژه در پژوهش‌های تاریخی شد. چنانکه دکتر صادق سجادی در شب‌بخارایی که دی‌ماه ۹۱ به یاد زرین‌کوب برگزار شد، از او به عنوان مورخی یاد‌گرد که ضمن تزریق نگاه انتقادی به منابع تاریخی بانی نوعی دسته‌بندی در استفاده از منابع شد که ۲۹ شاخه مختلف را در برمی‌گرفت. به گفته آقای سجادی «زرین کوب از نخستین محققان ایرانی است که در باره اهمیت متون ادب و انواع تذکره‌ها و آثار ادیبان، اعم از نظم و نثر، و نیز سیاحت‌نامه‌ها و مکاتبات رسمی و مهرها و سکه‌ها و فرامین و وقف نامه‌ها و آثار مربوط به خراج و امور دیوانی و بسیاری دیگر در تحقیقات تاریخی به تصریح سخن گفته و آنها را دسته‌بندی کرده و ارزش هریک را بر حسب زمان و مکان تاریخی نشان داده است».
  پسند خواص و خوش‌آمد عامه مردم
برای جامعه فرهنگی ایران نبود این چنین چهره‌ای همچنان حس می‌شود. فردی که تاریخ بداند، فرهنگ کهن و نوی ایران را به خوبی بشناسد، درکی همه‌جانبه از تمدن و فرهنگ داشته باشد و علاوه بر آن بتواند این ملاط و مواد را در کارخانه ذهن خود به گونه‌ای بپروراند که حاصل آن را هم متخصص بپسندد و هم عوام از کارش راضی باشند و خوششان بیاد.
در پرتو کتاب‌هایی که او درباره غزالی (فرار از مدرسه)، مولانا (پله‌پله تا ملاقات خدا)، حافظ (از کوچه رندان)، عطار نیشابوری (صدای بال سیمرغ)، پیرگنجه، در جستوجوی ناکجاآباد (نظامی گنجه‌ای)، نامورنامه (فردوسی)، شعله طور (حلاج) و… دیگر بزرگان نوشت، مردم عادی و کتاب‌خوان با چهره واقعی و آثار بزرگان فرهنگی و ادبی و عرفانی ما آشنا شدند و علاوه‌ بر آن دستمایه‌ و منبعی برای متخصصان شد.
عموم کتاب‌های زرین‌کوب پرخواننده بودند و هستند. ویژگی زرین‌کوب در نگارش این زندگی‌نامه‌ها این بود که ابتدا تصویری تاریخی از دوره زندگی و زیست آن چهره ادبی یا عرفانی به دست می‌داد و سپس به زندگی شخصی او در پرتو همین دوره تاریخی می‌پرداخت و در نهایت به نقد و ارزیابی آراء و آثار می‌پرداخت.
امروزه تقریبا کمتر کسی است که بخواهد تحقیقی درباره این شخصیت‌های ادبی و فرهنگی و عرفانی صورت دهد و بی‌نیاز از مراجعه به کتاب و اثر دکتر زرین‌کوب درباره آن‌ها باشد. برای نمونه مولوی‌شناس و غزالی‌پژوه نامداری چون عبدالکریم سروش، که عمری را در زندگی و آثار و ‌آرای این دو بزرگ گذرانده، عموما در معرفی آثاری که درباره این چهره نامی عرصه فرهنگ، از آن‌ها نام می‌برد، آثار دکتر زرین‌کوب و مطالعه آن‌ها را در رده نخست قرار می‌دهد، حتی در جایی گفته بودند که حسرت عدم انتشار یکی از آثار زرین‌کوب درباره مولانا را دارند.