میثم مختاری/ بالاخره حکم شکایت کالدرون هم آمد و طبق رای فیفا پرسپولیس باید ۷۵۰ هزار دلار بابت این پرونده پرداخت کند. آنطور که قبلا عنوان شده بود، ۳۰۰ هزار دلار به کالدرون پرداخت شده و در مجموع حضور نیمفصل این مربی بر روی نیمکت پرسپولیس حداقل یک میلیون دلار برای این […]
میثم مختاری/
بالاخره حکم شکایت کالدرون هم آمد و طبق رای فیفا پرسپولیس باید ۷۵۰ هزار دلار بابت این پرونده پرداخت کند. آنطور که قبلا عنوان شده بود، ۳۰۰ هزار دلار به کالدرون پرداخت شده و در مجموع حضور نیمفصل این مربی بر روی نیمکت پرسپولیس حداقل یک میلیون دلار برای این تیم هزینه داشته است.
این در حالی است که پرسپولیس نزدیک به ده میلیارد هم برای دریافت رضایتنامه و حقوق یحیی گلمحمدی تعهد مالی ایجاد کرده است. یعنی با نرخ دلار فعلی، کادر فنی پرسپولیس برای فصل جاری بیش از سی میلیارد تومان هزینه در برداشته است. عدم پرداخت حقوق کالدرون و افزایش تنشها با این مربی در دوران مدیریت محمدحسن انصاریفرد رخ داد. البته نباید از کوتاهی عرب در پرداختها هم چشمپوشی کرد. اما چطور امکان دارد که باور کرد، برای جذب اوساگونا و استوکس، به یکباره ارز لازم فراهم میشود تا بتوان آنها را جذب کرد، اما چند هفته قبل از آن، تهیه این ارز امکان نداشت؟
بهتر است که آقای انصاریفرد و اطرافیانشان بپذیرند که مدیریت ایشان هم چندان بهتر از مدیران قبلی نبود است و اگر قرار است دوباره توجیهاتی نظیر پیشخور شدن درآمدها و عدم پرداخت در دوران مدیریت آقای عرب مطرح شود، بهتر است ایشان به این سوال پاسخ دهند که نسبت به این موارد در بدو ورود به باشگاه، آگاه بودهاند یا خیر؟ اگر آگاه بودهاند، پس چرا مسئولیت مدیریت را قبول کردند و اجازه دادند که وزارت ورزش، به عنوان متولی پرسپولیس، با استفاده از نام ایشان، هواداران این تیم را ساکت کنند؟ اگر هم آگاه نبودهاند که اولا این هم عذر بدتر از گناه است و ثانیا چرا بعد از آگاهی کامل به شرایط باشگاه، باز سراغ گزینههای خارجی نظیر استوکس و اوساگونا رفتند که قبلا امتحان خود را در لیگ ایران پس دادهاند؟
سوال دوم را باید از وزارت ورزش پرسید که چطور توانسته باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس به قدری شلخته مدیریت کند، که یک مربی بابت نیم فصل کار در تیم و رسیدن حکم طلبکاریاش در انتهای همان فصل، با سه مدیر طرف باشد که یکی با آن قرارداد بسته، در زمان دیگری فسخ کرده و در دوران مدیریت نفر سوم به دنبال طلبش آمده است؟ و با این کار در این پرونده با بازه زمانی کم هم درِ توجیه را باز بگذارد، تا اگر افکار عمومی به سراغ عرب بروند بگوید که من قرارداد بستم و انصاریفرد پرداخت نکرد. انصاری فرد هم بگوید که تقصیر عرب است که پیشپرداخت نداده و رسولپناه هم چهره مظلوم به خود بگیرد که ای وای، من اصلا نبودم و باید بدهی مدیران قبلی را هم بدهم. هنوز هم وزیر ورزش نمیخواهد بپذیرد که وقتی چند مدیران انتصابی از سوی ایشان، پشت سر هم بدهی جدید خلق میکنند، حتما ایراد انتخابکننده است؟ چرا وزارت ورزش با هیچ مدیر خاطی که هزینه اضافه و به دور از منطق مدیریت مالی میتراشد، برخورد نمیکند؟ چرا تا به حالی هیچ مدیری بابت ریخت و پاش بیتالمال مواخذه نشده است؟ چرا تا به حال هیچ فردی بابت این پروندهها توبیخ نشده است؟
سوال سوم را هم باید مدیران باشگاهها، علیالخصوص استقلال و پرسپولیس جواب بدهند که با چه درآمد و بر چه مبنایی هزینه میتراشند؟ طلب کادرفنی سال قبل پرسپولیس، با نرخ دلار امروز، نزدیک به چهل میلیارد تومان است و باشگاه از پرداخت آن عاجز بود و حالا برای امسال هزینه کادرفنی با توجه به احکام فعلی بیش از سی میلیارد شده است. چرا مدیران ما از فهم این موضوع ساده عاجزند که وقتی در پرداخت پول یک مربی عاجزی، باید به سراغ مربی ارزانتر رفت و یا بازیکنانی با قیمت کمتر جذب کرد؟ اما در کشور ما یک مدیر نمونه! وقتی نمیتواند پول مربی که تمامی افتخارات ممکن را کسب کرده، پرداخت کند، باز سراغ مربی در همان رنج قیمتی میرود و اگر در فشار سنگین مالی، نتوانست مربی خارجی توانمند خود را بابت عدم پرداخت حقوق نگه دارد، با تعهد پرداخت بی سابقه شش میلیارد تومانی بابت نیم فصل باقیمانده از قرارداد، مربی داخلی را جذب میکند. فقط یک مدیر توانمند! میتواند که پول بازیکنان خارجی خود را نقش مهمی در ترکیب دارند را ندهد و دوباره بازیکن خارجی بیکیفیت و بیانضباط جذب کند. اگر مدیریت این است که اجازه دهید که کودکان کم سنوسالی که در هر مسابقه نقش توپ جمعکن را دارند، مدیریت کنند. چون آنها هم بی حساب و کتاب رج کردن را بلدند و هم شوق یادگرفتن را دارد. شاید با این کار حداقل آنها در اینده مدیر توانمند شوند.