بحران زیستی کرونا به مثابه یک اتفاق بزرگ دنیا را در حدی غافلگیر کرده است که حتی در فیلمهای تخیلی نیز متصور نمیشد. پیامدهای انسانی و اجتماعی این بحران همهگیر در حدی گسترده است که میتواند فراتر از وضعیت ویژه ماندگاریهایی را پدید آورد که چون فاکتور تغییردهنده بازی مسیر تحولات جهانی را دگرگون […]
بحران زیستی کرونا به مثابه یک اتفاق بزرگ دنیا را در حدی غافلگیر کرده است که حتی در فیلمهای تخیلی نیز متصور نمیشد. پیامدهای انسانی و اجتماعی این بحران همهگیر در حدی گسترده است که میتواند فراتر از وضعیت ویژه ماندگاریهایی را پدید آورد که چون فاکتور تغییردهنده بازی مسیر تحولات جهانی را دگرگون سازد. هر قدر میزان پیامدهای ماندگار کرونا بزرگ و کوچک باشد، یک واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که چین در کانون تحولات محتمل کرونایی قرار دارد.
چین کشوری است که کرونا از آنجا به همه دنیا سرایت یافت و کابوس بزرگ جهانی را رقم زد. اگر این اتفاق اجتنابناپذیر تلقی میشد، جای چندانی برای سرزنش دولت چین و بخشی از جامعه چین نبود. اما هرچهقدر از عمر بحران زیستی کرونا میگذرد و در برخی از نقاط جهان روند کاهشی آن شروع شده، توجهات به قصورها و بیتدبیریهای دومین اقتصاد بزرگ دنیا بیشتر می شود و فکت ها و گزارشات روشنگرانه بیشتری منتشر میشوند.
ارائه آمار غلط از تلفات انسانی و شمار متبلایان دمدستیترین ایراد به دولت چین است؛ تقریباً کسی در دنیا باور ندارد که آمارهای رسمی دولت چین در این خصوص صحیح باشد. این واقعیت آن چنان روشن است که دولت چین بعد از گذشت هفتهها از اعلام سفید شدن شرایط در ووهان، به ناگاه در روز ۱۷ آوریل، ۱۲۹۰ مورد را به فهرست جانباختگان ووهان اضافه کرد و دلیل آن را نیز خطای برآورد به شمار آورد.
میتوان حدس زد این اقدام برای اعتمادسازی انجام شده است اما بعید است پاسخ مورد نظر دولتمردان چین را در برداشته باشد، تردیدها به صحت آمار بیشتر خواهد شد. برخی از تحقیقات در خور اعتنا نسبت اعداد واقعی به رسمی را یک به ۱۶ میدانند که دور از واقعیت هم به نظر نمیرسد.
اما ایراد اصلیتر پنهانکاری، تأخیر در اقدامات کنترلی و درمانی و ارائه اطلاعات گمراهکننده بود که باعث شد تا بحران کرونا به همهگیری جهانی بدل شود. اگر دولت چین به موقع اطلاعرسانی و اقدام بازدارنده انجام داده بود، ابعاد بیماری مرگبار کووید-۱۹ نه در چین و در بیرون از مرزهای آن در این حد گسترده نمیشد و احتمال جلوگیری از تبدیل آن به همهگیری جهانی بالا بود.
دولت اقتدارگرای چین اگرچه با استفاده از جباریت سیاسی و اعمال گسترده و پر قدرت اجبار توانست شیوع کرونا در کل قلمرو چین را کنترل کند، اما این ویژگی در حوزه اطلاعرسانی و شفافیت نتیجه معکوس داشت. دولت چین با افزایش اختناق خبرنگاران رسانههای آزاد دنیا را اخراج کرده و سانسور را در چین تشدید کرده است. این دولت در روزهای گذشته طی بخشنامهای که برای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی چین ارسال شده اعلام کرد، هیچ یک از مراکز پژوهشی اجازه نخواهند داشت نتایج مطالعات خود را در مورد کرونا، بدون کسب تأیید دولت مرکزی در پکن، منتشر کنند. به این ترتیب سانسور به محافل علمی نیز گسترش یافته است.
دیگر فعالیت دولت چین در ایام بحران کرونا، تولید و انتشار گسترده ضد اطلاعات و پروپاگاندا در رسانههای مجازی بینالملی برای اختفای مشکلات چین و زیر سؤال بردن نظامهای دمکراسی و لیبرال در مواجهه با کووید-۱۹ است. در واقع مقامات پکن میخواهند از تهدید فرصت بسازند و نفوذ خود را در جامعه جهانی گسترش بدهند.
اما اوج بیمسئولیتی دولت چین در شش روز کلیدی است که باوجود اطلاع از شیوع ویروس نوظهور کرونا، اقدامی کنترلی جهت جلوگیری از چرخه انتقال ویروس مهلک کرونا در شهر ووهان انجام نداد که میزبان دهها هزار نفر از مردم و توریستها در جشنهای بزرگ سالنوی چین بود.
این ضیافتها درست شش روز بعد از اینکه دولت چین به صورت مخفیانه از شیوع پاندمی مطلع شده بود، برگزار شدند و تأخیر یک هفتهای دولت چین در آغاز قرنطینهسازی و اقدامات محدودکننده در ووهان در تاریخ ۲۰ ژانویه باعث شد تا دستکم در شش روز یادشده، سههزار نفر به دلیل ارتباطات و ترددهای بسیار در مراسم سالنو به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شوند.
این اتفاق که اسناد مستند آن وجود دارد، نشانگر مسئولیت دولت چین در گسترده شدن آثار انسانی، اقتصادی، اجتماعی و روانی کرونا است و باید پاسخگوی سهلانگاری و پنهانکاری ارتکابی باشد.
اما همه مشکلات فوق با این فرض است که نقطه صفر ظهور ویروس کرونا، انتقال ویروس از خفاش به حیوانات زنده گرفته شده در بازار ووهان و سپس از طریق خوردن گوشت حیوانی چون پانگولین به انسان سرایت کرده است. در این صورت بخشی از مردم چین که الگوی تغذیه نامناسب دارند، درخور سرزنش هستند؛ اما مسئولیت دولت چین بیشتر است. این دولت باید جلوی فروش غیرقانونی حیوانات وحشی زنده را میگرفت؛ بخصوص که طبق کنوانسیونجهانی زیست محیطی در این مورد الزام داشته است. پانگولین از نمونه جانوران رو به انقراض است. همچنین سیاستهایی را میبایست برای اصلاح الگوی تغذیه اعمال میکرد. اما هیچیک از این اقدامات انجام نشده بود.
ولی نشانههایی وجود دارد که نقطه صفر ظهور کرونا بازار ماهی ووهان نبوده است؛ بلکه عدم رعایت نکات ایمنی در آزمایشگاهی در نزدیکی این بازار محل شکلگیری بحران زیستی کروناست. البته این ادعا هنوز در سطح فرضیه است و باید اثبات شود. اما تعطیلی این آزمایشگاه در ۱۱ ماه ژانویه به منظور اصلاحات و ناپدید شدن تعدادی از پزشکان و روزنامه نگارانی که گزارش شیوع از این طریق را منتشر کرده بودند، شکبرانگیز است.
همچنین فرضیه فوق، احتمال تولید آزمایشگاهی ویروس مرگبار کرونا را در نظر نگرفته، بلکه بر انتقال تصادفی و یا ناشی از مدیریت ضعیف و سهل انگارانه در اجرای پروتکلهای ایمنی زیستی متمرکز شدهاست.
همچنین اطلاعات تأییدنشدهای نیز طرح شده که آزمایشگاه فوق در پروژه همکاری با نهادهای بهداشتی آمریکا در حال تحقیق بر خانواده ویروسهای کرونای موجود در خفاش بوده است. البته طبق گزارش واشنگتنپست مقامات سفارت آمریکا چندین بار هنگام بازدید از تجهیزات تحقیقاتی و آزمایشگاهی در شهر ووهان، در مورد شرایط نامناسب ایمنی هشدار داده بودند. گزارشهایی نیز موجود است که خبر از فروش غیرقانونی و مخفیانه حیوانات موجود در آزمایشگاه یادشده دادهبودند.
اگر این فرضیه تأیید شود، آنگاه وضعیت دولت چین به مراتب وخیمتر میشود. البته مشکلات یادشده نباید مجوزی برای چینستیزی و اشاعه نگاههای نژادپرستانه شود. مقصر این وضعیت دولت چین و حداکثر بخش محدودی از مردم چین است که روش صحیح تغذیه را رعایت نمیکنند. مردم چین نیز خود قربانی بیمبالاتی، پنهانکاری و سوءمدیریت دولت حاکم شدهاند. حزب کمونیست چین معادل کشور و جامعه چین نیست.
اقدامات فعلی دولت چین برای کمک به دنیا تأثیرات پردامنه نداشته و چالشهای بزرگی برای ترمیم چهره آسیبدیده در پیش روی آنها قرار دارد. به محض اینکه بحران زیستی کرونا به روزهای پایان نزدیک شود و به مانند همهگیریهای قبلی به سرعت جوامع را ترک کند؛ آنگاه تقاضاها برای پاسخگویی و مجازات عادلانه دولت چین افزایش مییابد. در حال حاضر در برخی نقاط دنیا عدهای علیه دولت چین به محاکم قضایی شکایت کردهاند.