«کریسمس» موضوع و فضای غالب بسیاری از آثار محبوب و پرفروش دنیای ادبیات بوده است. در ادامه نگاهی داریم به برخی از آثار مشهوری که با محوریت این موضوع به نگارش درآمدهاند. «چارلز دیکنز» نویسنده نامآشنای انگلستانی خالق یکی از مشهورترین رمانهایی است که با موضوع و محوریت کریسمس نوشته شده است: «سرود کریسمس». این […]
«کریسمس» موضوع و فضای غالب بسیاری از آثار محبوب و پرفروش دنیای ادبیات بوده است. در ادامه نگاهی داریم به برخی از آثار مشهوری که با محوریت این موضوع به نگارش درآمدهاند. «چارلز دیکنز» نویسنده نامآشنای انگلستانی خالق یکی از مشهورترین رمانهایی است که با موضوع و محوریت کریسمس نوشته شده است: «سرود کریسمس».
این رمان نخستینبار در ۱۹ دسامبر سال ۱۸۴۳ منتشر شد. «دیکنز» که برای تحویل دادن این کتاب به ناشر زمان کوتاهی در اختیار داشت برای نگارش این اثر از بسیاری از جزئیات زندگی واقعی خود استفاده کرد. او در این کتاب، داستان پیرمرد کجخلقی به نام اسکروج را روایت میکند که در ادامه داستان با سه روح ملاقات میکند. هر کدام از این روحها، اسکروج را به کریسمسهای گذشته، حال و آینده میبرند.
«نامههایی از طرف بابانوئل» نوشته «جی. آر. آر. تالکین» خالق «ارباب حلقهها» و «هابیت» نیز با همین موضوع به نگارش درآمده است. فرزندان «تالکین» هر سال در ماه دسامبر نامههایی از طرف بابانوئل دریافت میکردند که در آنها از تجربیاتش در کریسمس سخن گفته بود. تمامی این نامهها در قالب یک مجموعه داستان در کتاب «نامههایی از طرف بابانوئل» گردآوری شدند. «دخترک کبریتفروش» نوشته «هانس کریستین اندرسن» را اغلب ما خواندهایم. داستان دخترک فقیری که کبریت میفروشد و سرانجام در سرما جانش را از دست میدهد. دختربچه این داستان برای گرم شدن کبریت روشن میکند و با روشن شدن هر کبریت در شعله آن تصویری از درخت کریسمس یا شام و جشن تعطیلات را میبیند. پایان این داستان بسیار غمانگیز است، با این حال به نظر میرسد نویسنده معتقد است از آنجایی که دخترک به بهشت راهی میشود، داستان پایان خوشی دارد. «دخترک کبریتفروش» داستانی فراموشنشدنی از قدرت تصور و خیال است که میتواند انسان را همچون آتش گرم کند.
«قطار سریعالسیر قطبی» نوشته «کریس وان آلبرگ» داستان پسربچهای را روایت میکند که در نیمهشب با صدای قطاری که در نزدیکی خانه او متوقف شده بیدار میشود. این قطار مملو از کودک است و همه آنها را برای ملاقات بابانوئل به قطب شمال میبرد. با اقتباس از این رمان یک انیمیشن توسط رابرت زمکیس ساخته شده است.
«چطور گرینچ کریسمس را دزدید» نوشته «دکتر زوس» داستان شخصیت بدخلقی به نام گرینچ را روایت میکند که از کریسمس نفرت دارد. «دکتر زوس» که مهارت بالایی در گنجاندن درسهای عمیق زندگی در داستانهایش دارد در این کتاب نیز نشان میدهد کریسمس یک تجربه غیرمادی و روحی است.