یادداشت «جمله» درباره خطر جای خالی قصه‌ و قصه‌گویی؛ برای بچه‌های خوب؟!
یادداشت «جمله» درباره خطر جای خالی قصه‌ و قصه‌گویی؛ برای بچه‌های خوب؟!

هومن حکیمی دبیر گروه فرهنگی کودکی نسل‌های گذشته با قصه و قصه‌گویی بسیار عجین بود. از دور کرسی نشستن‌ها و گوش دادن به قصه‌های بزرگ‌ترها تا کمی بعدتر که انواع و اقسام کتاب‌های مصور و نوارهای قصه رونق زیادی گرفتند، بخش اعظم خاطره‌سازی و تصویرسازی شکل‌گرفته در ذهن این نسل را به عهده داشتند. نسلی […]

هومن حکیمی
دبیر گروه فرهنگی

کودکی نسل‌های گذشته با قصه و قصه‌گویی بسیار عجین بود. از دور کرسی نشستن‌ها و گوش دادن به قصه‌های بزرگ‌ترها تا کمی بعدتر که انواع و اقسام کتاب‌های مصور و نوارهای قصه رونق زیادی گرفتند، بخش اعظم خاطره‌سازی و تصویرسازی شکل‌گرفته در ذهن این نسل را به عهده داشتند. نسلی که شاید بتوان گفت خوشبختانه با فضای مجازی و امکانات امروز بیگانه بود و درنتیجه امکان خلق را به شکل بکرتری در اختیار داشت. همین بود که باعث شد به طور مثال در دهه‌های پنجاه و شصت، شاخه‌های هنری در ژانر کودک به سطح بسیار مطلوبی برسد و انواع آثار هنری فرهنگی مانند کتاب، فیلم و غیره در حوزه کودکان تألیف و ساخته شود و از دل آن‌ها چهره‌های مطرحی هم بیرون بیایند.
این مقدمه البته می‌تواند به شکل یک یادداشت یا مقاله مستقل و طولانی ادامه پیدا کند اما اینجا غرض از طرح آن، رسیدن به یک نکته مهم و مغفول‌مانده در بخش روایت و قصه است. اینکه امروز در بیشتر بخش‌های فرهنگی و هنری کشور به‌خصوص سینما، تئاتر و کتاب (با تمرکز بر بخش رمان) با مشکل قصه‌گویی، قدرت تخیل و روایت‌پردازی صحیح مواجهیم. مسئله‌ای که باعث شده روزبه‌روز بیشتر شاهد عدم استقبال عموم مردم از آثار مختلف فرهنگی و هنری در کشور باشیم. سالن‌های خالی سینما، کتاب‌های فروش‌نرفته و خاک‌گرفته در کتاب‌فروشی‌ها و شمار پایین چاپ کتاب قصه‌گو تنها بخشی از شواهد اثبات این ادعاست. البته می‌شود گستره وسیع تکنولوژی و فضای مجازی و تأثیر بسیار نیرومند آن بر جامعه امروز را دلیلی برای توجیه این مشکل برشمرد اما مگر مثلا در کشور ژاپن سیطره فضای مجازی و تکنولوژی بر جامعه وجود ندارد؟ چطور است که در آنجا کتاب خواندن و ساخت انیمیشن‌های جذاب با موضوع‌های کودکانه و بزرگسال همچنان رونق دارد؟ و چطور در کشور ما که ادبیات، شعر، نقالی و به طور کلی قصه‌گویی سابقه‌ای دیرینه و مؤثر دارد، امروز با فیلم‌ها و کتاب‌هایی مواجهیم که قصه‌گویی و جذابیت و سرگرمی‌سازی را فراموش کرده‌اند؟
بله، در روزگاری که گوشی‌های تلفن همراه، تبلت، اپلیکیشن‌های متنوع و… جای نوارهای قصه را گرفته‌اند، انتظار برگشت به عقب و دور کرسی نشستن‌های خانوادگی را داشتن، بیهوده است اما اگر برنامه‌ای مدون برای ترمیم این مسأله در نظر گرفته نشود، به‌زودی شاهد خواهیم بود که یادمان برود روزگاری هم وجود داشت که «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» با تیراژ ۲۰ هزار نسخه به چاپ‌های متعدد می‌رسید و نوار قصه‌های «حسن کچل» و «امیرارسلان نامدار» در ضبط صوت‌های قدیمی آن‌قدر گوش داده می‌شد و دست به دست می‌گشت که دیگر صدایش به‌ زحمت به گوش می‌رسید.
بچه‌های امروز انگار دیگر حوصله قصه گوش کردن ندارند و این، برای خلق آثار ماندگار و تربیت هنرمندان قصه‌گو و نسل‌های بعدی به‌ شدت خطرناک است.