یادی از رومن رولان نویسنده بزرگ فرانسوی / شهروند جهــان
یادی از رومن رولان نویسنده بزرگ فرانسوی / شهروند جهــان

    رومن رولان شهروند جهان بود. وطن او به‌راستی قلب تمام کسانی‌ست که او را دوست می‌دارند. تمام کسانی که ایمان دایمی و زوال‌ناپذیرشان، عشق بوده و دهان‌شان با طعم زهرآگین میوه درخت جهان ـ دوستی ـ آشناست. تمام کسانی که برای دوست داشتن لحظه‌یی به خود مجال سستی و اهمال راه نداده‌اند و […]

 

 

رومن رولان شهروند جهان بود. وطن او به‌راستی قلب تمام کسانی‌ست که او را دوست می‌دارند. تمام کسانی که ایمان دایمی و زوال‌ناپذیرشان، عشق بوده و دهان‌شان با طعم زهرآگین میوه درخت جهان ـ دوستی ـ آشناست. تمام کسانی که برای دوست داشتن لحظه‌یی به خود مجال سستی و اهمال راه نداده‌اند و تمام هستی‌شان جز به سبب آن‌چه که دوست می‌دارند، نیست و تنها و تنها حقیقت راستین‌شان، زنده‌گی‌ست.
رومن رولان رمان نویس و نویسنده مبارز و متفکر، و همچنین یک رجل سیاسی آزادیخواه فرانسوی، در خانواده جمهوریخواه و پروتستان نواحی مرکزی فرانسه، در شهرستان کلماسی به دنیا آمد. او نوجوانی بود که خانواده اش از شهرستان به پاریس منتقل شدند. رومن نوجوان، در دبیرستان با شیفتگی فراوان تاریخ هنر را مطالعه کرد و آثار نویسندگان بزرگ مانند شکسپیر و ویکتور هوگو را شناخت. در ۱۸۸۶ در دانشسرای عالی پذیرفته شد و در همین زمان با آندره سوارسsuares آشنا شد. سپس در رشته تاریخ از دانشسرای عالی فارغ التحصیل شد. او همچنین تاریخ موسیقی را در دانشگاه سوربن مطالعه کرد. در ۱۸۸۹ به ایتالیا رفت و در رشته باستانشناسی تحت تاثیر شاهکارهای هنری دوره رنسانس و شاهکارهای میکل آنژ قرار گرفت. مجموعه این مطالعات از او انسانی فرهیخته با روحی تعالی جوی و عارفانه و قلبی انسان دوست ساخت.
رولان از نادرترین نویسندگان فرانسه است که در فرهنگ فرانسه در رشته شناخت موسیقی تاثیر فراوانی داشته است. علاقه وافرش به آزادی، و بشردوستی او را برآن داشته بود که از زمان جنگ جهانی اول به بعد همه کوشش خود را در راه صلح و منافع مشترک مردم دنیا به کار برد. از نظر ادبی نباید از یاد برد که ژان کریستوف، نوع رمان های متوالی و چند جلدی را در ادبیات فرانسه وارد کرد و راه را بر نویسندگانی چون ژول رومن و روژه مارتن دوگار گشود.
شاید تلقی عامه مردم از موسیقی، وسیله یی برای آرامش روح و التذاذ روحی بدانند، و از این رو وقت بسیاری برای مطالعه حول آن صرف نکنند. اما رومن رولان موسیقی را به عنوان یک علم به دقت مطالعه کرد و چنان شیفه موسیقی شد که بخشی از فعالیتهای نویسندگی خود را به موسیقی اختصاص داد. و موضوع پایان نامه تحصیلی خود را تاریخ اوپرا دراروپا قرارداد و مدتها درباره این موضوع تحقیق کرد. رومان از طریق یک خانواده هنردوست آلمانی، با آثار موسیقی ریچارد واگنر، متفکر بزرگ آلمانی آشنا شد. رومن رولان پس از آشنایی با آثار واگنر، به تاثیر موسیقی به عنوان یک هنر انگیزنده، بیش از پیش واقف شد و بی اندازه شیفته اندیشه و هنر آلمان گردید.
رومن رولان چنان شیفته آثار موسیقی و به ویژه آثار واگنر شده بود که پس از بازگشت به فرانسه در ۱۸۹۵ از متخصصان موسیقی واگنر به شمار می آمد. تحت تاثیر موسیقی و اپرای آلمان بود که رولان به فکر خلق تئاتری به سبک تئاترهای یونان افتاد.
این گونه، هنر موسیقی و مطالعه تاریخ آن، در پیوند با مطالعه نمایشنامه های بزرگانی مثل شکسپیر و آثار معماری میکل آنژ، از آن جوان پژوهشگر فرانسوی، یک هنرمند خلاق در رمان و نمایشنامه آفرید. البته باید به همه این عناصر، قلبی دوستدار مردم و آزادی آنان را نیز افزود تا بتوان به راز پیدایش یک نویسنده و متفکر تاثیرگذار بر فرهنگ یک ملت را شناخت. ازین پس بود که رومن رولان به نوشتن آغاز کرد. اولین آثار او نمایشنامه هایی سیاسی بودند. رومن رولان در ۱۸۹۸ نمایشنامه گرگها و در ۱۹۰۰ نمایشنامه دانتون، یکی از متفکران انقلاب کبیر فرانسه، و در ۱۹۰۴ نمایشنامه چهاردهم ژوئیه را بر صحنه آورد که هر سه در مجموعه یی به نام تئاتر انقلاب، بچاپ رسید. رومن رولان مدتی نیز مدیریت مجله یی بانام «دفاتر دو هفته یکبار» را به عهده گرفت. و در آن به تحریر و نشر مقاله ها و کتاب هایی در شناخت موسیقی و تاریخ موسیقی پرداخت. آثاری که بعدها به چاپ نیز رسید و از آن جمله، کتاب هندل، و یا کتاب موسیقی دانان گذشته، و کتاب موسیقیدانان معاصر، و و زندگی بتهوون را می توان نام برد. تحریر کتاب زندگی بتهوون موفقیت و شهرت بسیار بیشتری برای رومن رولان آورد. چرا که در آن اثر تحقیقی، رولان به محتوای آثار موسیقی بتهوون، و به اندیشه های بتهوون پرداخته بود. به این ترتیب، تفکر، و اندیشه به آنچه بشریت را به تعالی می رساند و آنچه می توان آن اندیشه های بشردوستانه نامید، رومن رولان را محبوب نسل جوان کرد. رولان در پی این آثار خود، کتاب زندگی میکل آنژ را در ۱۹۰۵، و زندگی لئو تولستوی را در ۱۹۱۱ انتشار داد. در این دو اثر نیز او تنها به شرح بیوگرافی این بزرگان هنر نمی پرداخت. بلکه آنچه مورد توجه او بود، اندیشه ها و آرمانهای این هنرمندان و تموجات روحی آنان در طول زندگیشان بود. او همیشه از چیزهایی که روح جویای حقیقت هنرمندان بزرگ را متلاطم می سازد سخن می گفت.
رومن رولان مدتی نیز به گوشه گیری روی آورد و در حاشیه زندگی ادبی و اجتماعی، در عزلتی آمیخته با فقر به سر برد. در واقع او دراندیشه آن بود که همه وقت خود را به نوشتن اثر بزرگی که سالها قبل آغاز کرده بود صرف کند. اولین جلد این اثر ده جلدی معروف یعنی ژان کریستوف در ۱۹۰۴ منتشر شده بود و انتشار جلدهای دیگر آن تا ۱۹۱۲ ادامه یافت.
رولان هنگام جنگ جهانی اول مقالاتی درباره صلح انتشارداد که در سال ۱۹۰۵ در مجموعه یی به نام (ماورای جدال ها ) به چاپ رسید. رولان در این کتاب، روشنفکران فرانسه و آلمان را به آشتی دعوت می کند و با تعصب افراطی و میهن پرستانه به مخالفت برمی خیزد. به همین سبب این اثر در فرانسه و آلمان، هردو با مخالفت بسیار روبه رو گشت و موجد مشاجره های قلمی غم انگیزی گردید و باعث شد که بسیاری از دوستان و طرفداران رولان به صف مخالفان او بپیوندند. اما پس از پایان جنگ، همین کتاب به منزله بیانیه طرفداران پرشور صلح به شمار آمد.
رولان پس از جنگ وقت خود را میان ادبیات و سیاست تقسیم کرد. در ۱۹۱۶ به دریافت جایزهادبی نوبل نایل آمد. در ۱۹۱۹ به فرانسه بازگشت و روش نویسنده متعهدی را پیش گرفت که در عالم سیاست احساس مسئولیت می کند. در ۱۹۲۰ او کتابی به نام کلرامبو را انتشار داد.
رولان هنگامی که بازار سیاست در اروپا از نو رونق یافت، به اصول کمونیسم متمایل شد و کوشید در میان اندیشه های فیلسوفان هند و مبانی سیاست روسیه شوروی توفقی برقرارسازد.. درعین حال، دنباله کار ادبی را رها نکرد و میان سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۳۴ رمان جان شیفته را در هفت جلد منتشر کرد. جان شیفته رمانی بزرگ بود اما مانند ژان کریستوف مورد استقبال قرارنگرفت.
رولان همچنین به تحقیقات خود درباره شناخت موسیقی ادامه داد و چندین کتاب در این زمینه منتشر کرد. در ۱۹۳۹ نمایشنامه روبسپیر را انتشار داد. رولان با وجود اغتشاش های روحی که بر اثر شکست و اشغال فرانسه پدید آمده بود، سال های آخر زندگی را به نوشتن زندگینامه پرشور دوستش پگی مصروف داشت که در سال ۱۹۴۴ انتشار یافت. این نمایشنامه شامل گفت و شنودهای پرهیجان و درددلهای معنوی رولان، و مشابه با کتاب سفر درونی او بود رولان کتاب سفر دورنی را در ۱۹۳۶ نوشته بود و این کتاب در حقیقت زندگینامه شخصی او به شمار می رفت. رومن رولان چند ماه پس از آزادی کشور فرانسه از اشغال آلمانها در سال ۱۹۴۴ درگذشت. در حالی که یادداشتهای روزانه و مکاتپاتش زیر چاپ بود.