تیم ملی ایران در مهم ترین بازی تدارکاتی خود پیش از شروع جام جهانی با ارائه یک نمایش پر انتقاد، با نتیجه دو بر یک در مقابل ترکیه تن به شکست داد. در این بازی دوستانه، بیشتر از هر چیز دیگری، تفکرات کارلوس کیروش بود که گنگ و نامفهوم به نظر می رسید. سرمربی جام […]

تیم ملی ایران در مهم ترین بازی تدارکاتی خود پیش از شروع جام جهانی با ارائه یک نمایش پر انتقاد، با نتیجه دو بر یک در مقابل ترکیه تن به شکست داد. در این بازی دوستانه، بیشتر از هر چیز دیگری، تفکرات کارلوس کیروش بود که گنگ و نامفهوم به نظر می رسید. سرمربی جام جهانی ۲۰۱۴ تیم ملی ایران در آستانه ی دیدارهای حساس روسیه، همچنان در انتخاب شیوه بازی و به ویژه گزینش پست مناسب برای بازیکنان، دچار نوعی سردرگمی و تردید است.

تفکرات اشتباه

در این موضوع که تیم ملی ایران از نظر کمیت و کیفیت بازی های تدارکاتی همچون گذشته در مضیقه است؛ به هیچ عنوان جای مجادله و بحث نمی باشد. حتی حالا هم با توجه به تعهد تیم ملی یونان برای بازی با ایران، برگزاری این بازی دوستانه نیز در سایه ای از ابهام قرار گرفته است. اما این مسئله را نمی توانیم به تفکر تاکتیکی اشتباه تیم ملی در بازی با ترکیه مرتبط بدانیم. آیا سرمربی تیم ملی ایران با توجه به فاصله دوهفته تا آغاز آوردگاه بزرگ روسیه، همچنان در صدد استفاده نکردن از ترکیب اصلی خود برای گمراه کردن حریفان در جام جهانی است؟ آن هم در شرایطی که هرج و مرج و عدم هماهنگی در آرایش بازیکنانمان موج می زند؟!

همه به چالش!

کارلوس کیروش در سیستم ۴-۳-۳ تیم ملی ایران مقابل ترکیه، با ارائه یک استراتژی جدید و ناملموس نشان داد، حتی قادر است کارشناسان و هواداران ایرانی را هم به چالش بکشد. سرمربی تیم ملی که مشخص نبود از این بازی حیاتی برای شبیه سازی با کدام حریف ایران در جام جهانی برنامه ریزی کرده؛ اما با توجه به در اختیار نداشتن “سعید عزت اللهی” در دیدار با مراکش، نه تنها از او استفاده نکرد، بلکه علنا از یک هافبک نفوذی، یعنی “مسعود شجاعی” به جای احسان حاج صفی، در جلوی مدافعینش بهره برد. کیروش که از ابتدای بازی دستور مالکیت توپ را از خط دفاعی صادر کرده بود، سعی داشت با استفاده از مهارت حفظ توپ و توانایی طراحی حمله توسط شجاعی، این خواسته اش را عملی و به نوعی پوشش دهد؛ که البته این تمهید خسارت های بزرگ و بدیهی خود را در بازی و به ویژه در خط دفاعی ناهماهنگ ایران به وضوح نشان داد.

تردید در میانه دفاع

کیروش در پست حساس دفاع مرکزی، از زوج مرتضی پورعلی گنجی و روزبه چشمی بهره برد. چشمی که حتی در دیدار دوستانه با ازبکستان به عنوان هافبک تدافعی به کار گرفته شده بود؛ در مصاف های یک به یک با مهاجمین باهوش و تکنیکی ترکیه، کاملا مغلوب به نظر می رسید. احتمالا کارلوس کیروش که ترکیب دفاعی خود را در طول نود دقیقه بدون تغییر نگاه داشت؛ باید ناهمخوانی و ناهماهنگی مدافعین مرکزی، حتی در ایجاد خط آفساید را دیده باشد، که در تمام طول بازی در تلاطم کامل به سر می برد. آیا در استفاده از زوج اصلی دفاع مرکزی هم، نیاز به گمراه کردن حریفانمان داریم؟!

بازی با توپ یا بازی بدون توپ

در شرایطی که همگروهی با اسپانیا، پرتغال و تیم آماده مراکش، قطعا ما را مجبور به بازی تدافعی، پر کردن فضاها، تمرکز بر بازی بدون توپ و استفاده از ضد حملات خواهد کرد؛ اما تیم ملی در بازی ترکیه هیچ برنامه مشخصی برای نمایش این حربه از خود نشان نداد. بدین گونه که با حضور مسعود شجاعی در پست هافبک تدافعی، استفاده از انصاری فرد در پست عجیب هافبک میانی، احسان حاج صفی رو به جلو و در نتیجه فاصله زیاد خطوط دفاعی و میانی، اجازه هر کاری را به مهاجمین ترک ها داد. از سویی دیگر، این عدم تناسب در چینش مهره های کمربند میانی، تغذیه مناسب وینگرهایمان یعنی جهانبخش و طارمی را با مشکل جدی روبرو کرده بود؛ تا تنها به خلاقیت ذاتی و آمادگی جهانبخش برای هجوم دل ببندیم. در اینجا یک پرسش اساسی مطرح می شود؛ که فلسفه فوتبال ایران در بازی با ترکیه چه بود؟ حفظ توپ و ارائه یک بازی مالکانه و مدرن؛ یا دادن توپ به حریف، برای انجام یک دفاع تیمی منسجم و استفاده از ضد حملات؟

نعمتی که قدر ندانستیم

شکی نیست که تیم ملی در روز بازی با مراکش، اولین بازی ایران در جام جهانی، به بدیهیات در چینش بازیکنان و شیوه بازی باز خواهد گشت. در آن روز قطعا تجدید نظرهایی در آرایش خط دفاع صورت خواهد گرفت، از هافبک دفاعی تخصصی استفاده خواهد شد، کمربند میانی با حضور دژاگه محکم تر بسته می شود و از همه این ها مهم تر، توپ و بازی را به سرعت به زمین حریف انتقال خواهیم داد. اما پس مصاف با ترکیه، اندک فرصت ایران برای آزمون و سنجش هماهنگی بازیکنان از دست رفته است؟ با این حساب ها باید بگوییم، کیروش که این بازی را “یک نعمت برای فوتبال ایران” معرفی کرده بود، ناشکری کرده و قدر فرصت را ندانسته است.