اوباما خیلی راحت درباره اینکه یکبار در رستوران با یک گارسون اشتباه گرفته شده بود، حرف می‌زند و این در حالی است که چنانچه یک سلبریتی ایرانی موضوع مشابهی را تعریف نماید بارها و بارها جواب «خودت را کوچک کردی» دشت خواهد نمود. دلیل این امر این است که امثال اوباما خوب می‌دانند که قیافه […]

اوباما خیلی راحت درباره اینکه یکبار در رستوران با یک گارسون اشتباه گرفته شده بود، حرف می‌زند و این در حالی است که چنانچه یک سلبریتی ایرانی موضوع مشابهی را تعریف نماید بارها و بارها جواب «خودت را کوچک کردی» دشت خواهد نمود.

دلیل این امر این است که امثال اوباما خوب می‌دانند که قیافه و ظاهر همه آدم‌ها به هر کاری می‌خورد و این درون آن‌ها و چیزهایی که در چنته دارند است که باعث می‌گردد همانند ناپلئون مراسم تاجگذاری اعتماد به نفسی پیدا کنند که درباره‌شان «انگار امپراطور زاده شده است» گفته شود.

متاسفانه در کشور ما اوضاع اصلا اینگونه نیست و هنوز جمع کثیری از مردم با قضاوت سطحی و ظاهری در مورد دیگران و بیان «من آدم شناسم» سعی می‌کنند با ذهن خوانی و نیت خوانی نسبت به استخدام افراد همت گمارده یا حتی از آن بدتر در مراسم خواستگاری از خوبی و بدی خواستگار یا عروس آینده سردربیاورند. از سوی دیگر در حالی که سلبریتی‌های ایرانی هم و غم خود را معطوف این می‌کنند که جز با اقشار خاص اجتماع نشست و برخاست نکرده و شام و ناهار خانوادگی اشرافی خود را غیر از دکتر، مهندس با کسی صرف نکنند، اوباما به راحتی آب خوردن با یک آشپز سرشناس سر یک میز نشسته و یک غذای ۶ دلاری سفارش می‌دهد.

قطعا کار اوباما از این نظر حائز اهمیت است که به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند درس خواهد داد که بیش از آنکه برای برخی کارها و فعالیت‌ها، ارزش ویژه و خاص قائل شده و بعضی از آنها را بی ارزش یا غیر مهم قلمداد نماییم، می‌بایست بر ارزش و اهمیت آدم‌ها تاکید نموده و نشان دهیم که کارها و فعالیت‌های مختلف ارزش و اهمیت خود را از افرادی که مسئولیت انجام آن‌ها‌ را پذیرفته‌اند، می‌گیرند. در ضمن وقتی در جامعه‌ای ریاست محترم جمهوری غذای ۶ دلاری سفارش می‌دهد (این مقایسه که به پول ما ۳۰ هزار تومان می‌شود اصلا صحیح نیست!) مردم نگران حفظ آبرویی که به غلط گمان می‌کنند با نحوه پوشش و غذایی که می‌خورند و اتومبیلی که سوار می‌شوند و طول و عرض و ارتفاع خانه‌ای که دارند از بین می‌رود، نباشند .