محمدحسین جعفری سمیع ، دبیر سرویس سیاسی : این روزها همه از لزوم وحدت و انسجام ملی سخن می گویند. به عقیده همه صاحبنظران ، تنها راه برون رفت کشور از وضعیت کنونی ، اتکا به وحدت و انسجام ملی است. گسترش بی اعتمادی در جامعه و بروز مشکلات متعدد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی […]

محمدحسین جعفری سمیع ، دبیر سرویس سیاسی :

این روزها همه از لزوم وحدت و انسجام ملی سخن می گویند. به عقیده همه صاحبنظران ، تنها راه برون رفت کشور از وضعیت کنونی ، اتکا به وحدت و انسجام ملی است. گسترش بی اعتمادی در جامعه و بروز مشکلات متعدد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و همچنین افزایش شکاف طبقاتی در چند سال اخیر انسجام ملی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است. از سوی دیگر در دو دهه اخیر تحولات سیاسی داخلی موجب شد بخشی از نخبگان سیاسی و اجتماعی کشور به دلایل مختلف به حاشیه رانده شده و مورد بی مهری قرار گیرند. این موضوع به عقیده برخی تصمیم سازان ظاهراً دارای اهمیت چندانی نبود ، اما به مرور زمان تاثیر بسزایی در جامعه از خود بجای گذاشت که همان خدشه دار شدن انسجام و وحدت ملی بود. پیرامون این موضوع «جمله» با غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه و معاون وزیر علوم دولت اصلاحات به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.

*به نظر شما چرا در شرایط فعلی تا این حد بر موضوع انسجام و وحدت ملی تاکید می شود؟

بحث انسجام ملی ، یکی از مهمترین مباحث در طول سال های گذشته بوده است. این موضوع به خصوص در طول چهاردهه گذشته به دلیل مسائلی همچون بحران های پس از انقلاب ، جنگ تحمیلی ، دوران سازندگی و دوران اصلاحات همواره مورد توجه صاحب نظران و تصمیم سازان در کشور بوده است  و می توان گفت یکی از ارکان نظام اجماعی کشور تلقی می شود. وضعیت نابسامان امروز کشور حاصل عدم مدیریت ، بی تدبیری و ناکارآمدی برخی مسئولین در دوره های مختلف و از طرف دیگر اقدامات دشمنان خارجی است. در چنین وضعیتی ، شکاف میان مردم و مسئولین ، افزایش فاصله طبقاتی ، مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم ، بحران های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و برخوردهای سلیقه ای با موضوعات اجتماعی همه و همه وضعیتی به وجود آورده که می توان گفت جامعه امروز ما با یک ابرچالشی  مواجه شده که شاخه های مختلف و گسترده ای دارد.

*به نظر شما چه عواملی باعث تضعیف انسجام و وحدت ملی شده و چگونه می توان نسجام ملی را بار دیگر تقویت کرد؟

باید پذیرفت که مدیریت های فردی و سلیقه ای در برخورد با پدیده های سیاسی و اجتماعی و همچنین برخورد غیرکارشناسانه با رسانه ها به خصوص رسانه های آزاد و شبکه های مجازی  ، حاصلی نداشت جز آنکه به دلایل خودکرده با نوعی فردیت انزواگرایانه ،  مشارکت ستیزی و کاهش اعتماد در جامعه مواجه شده ایم. از سوی دیگر کشور با مشکلات متعددی مواجه است .. مشکلاتی همچون مسائل محیط زیست ، آسیب های اجتماعی ، رکود اقتصادی و از طرف دیگر اقدامات ظالمانه دولت آمریکا در تحریم ایران و ایجاد ائتلاف ضد ایرانی توسط آمریکا ، اسرائیل و رژیم سعودی. همه اینها حکایت از این دارد که کشور ما از موضوعی همچون انسجام ملی و وحدت ملی فاصله پیدا کرده است و با وجود چنین مشکلاتی اگر تدبیری برای انسجام ملی صورت نگیرد ، بدون تردید کشور در مقابل مشکلات داخلی و خارجی آسیب پذیر خواهد شد.کشوری که انسجام ملی در آن دچار ضعف شود ، اعتماد ملی در آن کشور از بین خواهد رفت و آن کشور با تهدیدات جدی مواجه می شود. بنابراین لزوم تقویت انسجام و وحدت ملی از هرلحاظ  برای حفظ کشور ضروری است. بنابراین انسجام ملی یکی از حیاتی ترین مسائل کشور تلقی می شود.  انسجام ملی هرگز به خودی خود تقویت نمی شود. انسجام ملی نیازمند فهم صحیح از شرایط کشور و همچنین راهبردهای مناسبی که این راهبردها به برنامه های عملی تبدیل شده و جامعه آن را احساس کند. در چنین حالتی اعتماد در جامعه تقویت می شود. بر همین اساس باید گفت قدم اول در تقویت انسجام ملی ، انسجام میان نخبگان جامعه است. وقتی نخبگان جامعه در خصوص رفع مشکلات کشور با یک هم اندیشی به یک نقطه نظر مشترک دست یابند ، طبیعی است که با یک وحدت رویه نسبت به رفع مشکلات اقدام می شود. در اینجا انسجام میان نخبگان حاکمیت از اهمیت فراوانی برخوردار است. بر همین اساس جراین های سیاسی و چهره های شاخص سیاسی کشور و همچنین مدیران درون حاکمیتی باید ابتدا بپذیرند که شرایط کشور یک شرایط خاص و ویژه است. وقتی نخبگان سیاسی کشور در همه سطوح ، به یک درک دقیق از اوضاع کشور دست یافتند ، آنگاه می توانند با همدلی و همفکری برای برون رفت از وضعیت فعلی به یک راهبرد عملگرایانه دست یافته که تاثیر اتخاذ این راهبردها در جامعه احساس شود. جامعه ما نشان داده هرگاه شاهد انسجام نخبگان سیاسی و حاکمیتی کشور بوده ، می تواند ظرفیتی فراتر از ظرفیت نخبگان از خود ارائه دهد. بنابراین هرچقدر انسجام و وحدت میان نخبگان سیاسی ، جریان های سیاسی و اجتماعی و همچنین تصمیم سازان حاکمیتی بیشتر باشد ، اعتماد در جامعه گسترده تر می شود.

*به نظر شما وقوع یک تحول مثبت در یک بخش جامعه می تواند بر بخش های دیگر تاثیرگذار باشد؟

گرچه امروزه کشور با مشکل بزرگی همچون مشکل اقتصادی مواجه است اما از آنجایی که جامعه ما یک جامعه هوشمند است ، اگر در بخش هایی دیگر شاهد اتفاقات خوب و مبارکی باشد ، امیدوارانه به آینده نگاه می کند  و تلاش می کند از بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی  نیز عبور کند. حلول یک رویداد خوب در بخشی از جامعه طبیعتاً در بخش های دیگر نیز تاثیرگذار خواهد بود.  به طور مثال موضوع سپنتا نیکنام را در نظر بگیرید. موضوعی که اصولاً گمان نمی رفت  در کشور تاثیرگذار باشد چرا که مساله ای بود مربوط به شورای شهر استان یزد.اما سپنتا نیکنام به عنوان یک شهروند ایرانی که مورد تفسیر خارج از چارچوب مدارای جمهوری اسلامی قرار گرفته بود و این موضوع ابعاد وسیعی پیدا کرد. اما وقتی این مساله با هم اندیشی نخبگان و تعامل سازنده آنان برطرف شد و او به شورای شهر شهرستان یزد بازگشت ، تاثیر بسیار خوبی در کل کشور از خود نشان داد . ما باید این چنین ظرفیت هایی را ایجاد و تقویت کنیم تا جامعه آن را احساس کند. نیاز نیست کارهای خارق العاده ای انجام دهیم . مواردی که می تواند ظرفیت و زمینه تقویت انسجام و وحدت ملی را فراهم آورد کم نیستند.

*چگونه می توان اعتماد جامعه را که در این سال ها رو به کاهش بوده بار دیگر تقویت کنیم؟

برخوردهای عقلانی با مسائل مختلف همچون تغییر مدیران و یا اصلاح ساختارها و تغییر سیاست ها در برخورد با مسائل سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی به طور قطع می تواند در جامعه  آثار منفی داشته باشد. به همان میزان نیز عدم اتخاذ سیاست های عقلانی و یا اقداماتی بر اساس سلایق و نظرات شخصی می تواند تاثیرات منفی در سطح جامعه داشته باشد. به طور مثال اقدام صدا و سیما در نمایش یک مستند ،  واکنش های منفی زیادی به همراه داشت  و تا امروز نیز این واکنش ها ادامه دارد. چنین واکنش های منفی در با چنین گستردگی  تاثیر برخورد غیر عقلانی با یک موضوع است. بنابراین هر نوع برخورد عقلانی که در جامعه صورت گیرد ، چه در بخش نخبگان سیاسی ، چه در بخش مدیران حاکمیتی و چه در بخش  روشنفکران کمک می کند به تقویت اعتماد عمومی که امروز در سطح پائینی قرار دارد. تنها با برخوردهای عقلانی می توانیم اعتماد عمومی را بازیابی کنیم و با اتکا به اعتماد عمومی جامعه و امید به آینده ، از تنگناهایی که در آن قرار داریم عبور کنیم.

*پس از چند ماه که از لزوم تغییر در تیم دولت سخن رانده شد ، عاقبت هفته گذشته شاهد اولین تغییرات در تیم اقتصادی دولت بودیم. به نظر شما این تغییر همراه با تاخیر می تواند نتیجه مطلوبی داشته باشد و آیا اصولا با چنین ساختاری  تغییرات مفید خواهد بود؟

شاید بتوان گفت یکی از آسیب های جامعه ما این است که در بشتر اوقات ما به هنگام عمل نمی کنیم در نتیجه طبیعی است که به هنگام عمل نکردن نمی تواند حاصل مطلوبی در پی داشته باشد. به طور مثال در موضوع حصر باید گفت اگر این مساله در گذشته حل می شد شاید به مراتب تاثیگذارتر از هر زمان دیگری بود. چه بسا اگر امروز این موضوع حل گردد ، دیگر تاثیر چندانی در جامعه نداشته باشد. از همین رو باید هر تصمیم را در زمان خودش اتخاذ کرد شاید تعلل در تصمیم گیری اثر مطلوب خود را از دست بدهد. در خصوص اتخاذ سیاست ها ما شاهد نوعی لختی و تعلل هستیم. پیرامون مشکلاتی که امروز ما با آنان مواجه هستیم شاید بیشاز دو دهه پیش صاحبنظران ، جامعه شناسان  و برخی چهره های سیاسی هشدار داده بودند. نه تنها در خصوص مباحث سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، بلکه در خصوص مباحثی همچون خشکسالی ، بحران آب و محیط زیست نیز پیش از این صاحبنظران ، اقلیم شناسان و کارشناسان محیط زیست هشدار داده بودند اما متاسفانه این هشدارها جدی گرفته  نشد و امروز کشور با انبوهی از مشکلات در موضوعات مختلف مواجه است و شاید تصمیم گیری برای گذر از این مشکلات دیرهنگام باشد. بنابراین باید مدیران و تصمیم سازان کشور به این موضوع بیش از هر چیزی دیگر اهمیت دهند که عدم تصمیم گیری به موقع تا چه میزان می تواند در کاهش تاثیر اقدامات تاثیرگذار باشد. این مباحث صرفاً سیاسی نیست بلکه این تعلل در اقدام به موقع به نوعی فرهنگ عمومی تبدیل شده سات همچون دانش آموزی که شب امتحان به یاد درس خواند می افتد و تلاش می کند یک شبه تعلل در طول سال تحصیلی را جبران کند.در سال های گذشته به جای آنکه ما به تغییر در سیاست های خود بپردازیم به تغییر چهره ها پرداخته ایم. در نتیجه عدم پرداختن به تغییر رویکردها و تنها متمرکز شدن بر تغییرات ظاهری نتوانسته مشکلی را برطرف کند چرا که با ادامه روند سیاست های غلط هر کسی اگر جایگزین نفرات قبلی شود مجبور است همان سیاست ها را دنبال کند و در نهایت  نمی توان امیدوار بود که به نتیجه مطلوبی دست بیابیم.