محمدحسین جعفری سمیع دبیر سرویس سیاسی اشاره: چند هفته ای است که تعامل و تقابل میان دولت و مجلس به خبر اول رسانه ها تبدیل شده است. سریال استیضاح های پی در پی وزیران دولت و طرح سوال از رئیس جمهور، تردد میان بهارستان و پاستور را زیاد کرده است. در شرایط کنونی کشور که […]
محمدحسین جعفری سمیع
دبیر سرویس سیاسی
اشاره: چند هفته ای است که تعامل و تقابل میان دولت و مجلس به خبر اول رسانه ها تبدیل شده است. سریال استیضاح های پی در پی وزیران دولت و طرح سوال از رئیس جمهور، تردد میان بهارستان و پاستور را زیاد کرده است. در شرایط کنونی کشور که مردم به شدت از وضعیت اقتصادی و معیشتی ناراضی هستند، انتظار می رود قوای سه گانه با همدلی بیشتری نسبت به گذشته در جهت رفع مشکلات ملت تلاش کنند. اما در این میان عده ای نیز شرایط حاد کشور را بهترین فرصت برای رسیدن به اهداف سیاسی خود ارزیابی کرده و در حالی که وانمود می کنند پیگیر مطالبات ملت هستند، اما در واقع منافع شخص و گروهی خود را پیگیری می کنند. پیرامون این موضوع «جمله» با مصطفی درایتی فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.
*ارزیابی شما در خصوص طرح سوال از رئیس جمهور و واکنش های پس از آن چیست؟
پیرامون موضوع سوال از رئیس جمهور باید به چند مساله خوب توجه کنیم . اول سوالاتی که در این جلسه مطرح شد. این سوالات، سوالاتی نبودند که نیاز باشد رئیس جمهور را به مجلس کشانده از او پرسیده شود. این سوالات را وزرای دولت نیز می توانستند بر اساس وظایف خود پاسخ دهند. مساله دوم، زمان طرح سوال از رئیس جمهور است. همه به این مساله واقف هستند که شرایط حاضر، زمان مناسبی برای احضار رئیس جمهور به مجلس نبود. بنابراین باید از نمایندگانی که موضوع طرح سوال را پیگیر بودند سوال شود که آیا شما خواهان حل مشکلات مردم هستید یا اینکه می خواهید با ایجاد فضای ملتهب سیاسی مشکلی به مشکلات کشور اضافه کنید؟ ارزیابی اهل سیاست این است که آن دسته از دوستانی که در مجلس با جدیت موضوع طرح سوال از رئیس جمهور را پیگیری می کردند، به دنبال حل مشکلات کشور و مردم نبودند و اهداف سیاسی خود را پیگیری می کردند. از طرفی دیگر وضعیت کشور توسط آنان نادیده گرفته شد چرا که بسیاری از اقتصاددانان امروز اعتقاد بر این دارند ، بخشی از مشکلاتی که جامعه امروزبا آن مواجه شده، جنبه روانی دارد چرا که با واقعیت اقتصادی ایران هماهنگی ندارد. هنگامی که جامعه نسبت به حکومت، اعتماد خود را ازدست بدهد و این بی اعتمادی به تدریج به اضطراب جامعه بیافزاید موجب نوسانات شدید اقتصادی می شود. در این اوضاع عده ای انتظار داشتند رئیس جمهور در مجلس واکنش تندی نسبت به طراحان سوال از خود نشان دهد تا بتوانند از این واکنش رئیس جمهور بهره برداری سیاسی کنند. عقیده شخصی من این است که رئیس جمهور با رفتاری که در مجلس از خود نشان داد در واقع آبروی خود را پای منافع کشور و ملت هزینه کرد. رئیس جمهور به خوبی می دانست این پاسخ ها جامعه عصبانی را اقناع نمی کند اما می دانست اگر واکنش تندی نسبت به برخی نمایندگان نشان دهد و یا با بیان برخی حقایق فضای کشور را با تنش مواجه سازد، این مردم هستند که باید تاوان آن را بپردازند. این درحالی است که متشنج شدن فضای سیاسی کشور، موجب خوشحالی دشمنان خارجی نیز شده و آنان از این موضوع استفاده تبلیغاتی گسترده ای علیه جمهوری اسلامی خواهند کرد.
* عده ای عقیده دارند باید آقای روحانی مسائل و مشکلات را شفاف توضویح می داد. حال این سوال مطرح می شود که روحانی چه چیزی را باید توضیح می داد؟ آیا همه مشکلات کشور صرفاً ریشه اقتصادی دارد؟
در واقع بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی کشور ریشه های سیاسی دارد. اگر نظرات کارشناسان اقتصادی را در طول چند ماه گذشته بررسی کنید متوجه خواهید شد که قریب به اتفاق همه این اقتصاد دانان بر این عقیده هستند که راه حل مشکلات امروز کشور اقتصادی نیست بلکه سیاسی است. در واقع این مشکلات سیاسی کشور هستند که بر اقتصاد تاثیر خود را نشان داده است. همه این راه حل هایی که دولت برای کنترل اوضاع اقتصادی و بازار ارائه میدهد در واقع حکم مسکن آرام بخش را دارد ودرمان قطعی محسوب نمی شود. این موضوع که مشکلات کشور ریشه سیاسی دارد موضوعی پنهان نبوده و نمایندگان طراح سوال نیز از آن آگاهی داشتند. آقای روحانی نیز می توانست در مقابل آنان کدهایی را ارائه دهد و پای مخالفان خود را به میان کشیده و حتی از برخی که در راه دولت مانع تراشی می کنند نام ببرد. اما این کار تنها اضطراب جامعه را بیشتر و فضای سیاسی را ملتهب تر می کرد. بر همین اساس بود که آقای روحانی تلاش کرد به آرامی از کنار این موضوع بگذرد. در نهایت با توجه به انتقادهایی که شخصاً به رئیس جمهور دارم اما معتقد هستم رفتار ایشان در مجلس در مواجه با سوالات مطرح شده بسیار خردمندانه بود هرچند که شخص آقای روحانی نیز می دانست این رفتار محافظه کارانه انتقادهای زیادی را برای او به همراه خواهد داشت.
* با توجه به این موضوع که جریان اصلاحات تمام اعتبار خود را به پای حمایت از دولت تدبیر و امید هزینه کرده است و با توجه به عدم رضایت جامعه از عملکرد این دولت، جریان اصلاحات چه استراتژیی برای انتخابات آینده در نظر دارد تا بار دیگر اعتماد عمومی را بازسازی کند؟
هنوز ارزیابی در این خصوص کمی زود است. باید صبر کنیم تا کمی به زمان انتخابات نزدیک شویم. به طور قطع اتفاقاتی که در این مدت روی می دهد بسیار در نتیجه انتخابات آینده و صف بندی های سیاسی تاثیرگذار خواهد بود. پیرامون حمایت اصلاحات از آقای روحانی باید گفت آنچه که برای اصلاحات اهمیت داشته و دارد، منافع ملت است. باید پذیرفت که ما در یک انتخابات کامل قرار نداشتیم که بتوانیم برای وضعیت فعلی تصمیم گیری کنیم. اصلاحات در انتخابات گذشته تنها ۲ راه پیش رو داشته است. اول اینکه به شرایط وخیم تن دهد و عرصه سیاسی را رها کند و دوم آنکه بخشی از مشکلات کشور را به دوش گرفته و عرصه را خالی نگذارد. با توجه به گزینه های مقابل در زمان انتخابات همچنان عقیده داریم که جهت گیری اصلاحات، یک جهت گیری درست بوده است. اصلاحات اعتبار خود را در انتخابات های گذشته هزینه کرد تا بتواند تنها بخشی از مشکلات کشور را در کنار مردم حل کند. این تنها راه جریان اصلاحات در شرایط فعلی است. اصلاحات این راه را انتخاب کرد تا اجازه ندهد وضعیت کشور در شرایط بدتر قرار بگیرد و عقیده دارم این انتخاب اصلاحات همچنان قابل دفاع است. اما اینکه در آینده چه پیش خواهد آمد، باز هم باید به یاد داشته باشیم همزبانی فعلی در حالت عصبانی با توده مردم فقط برای افرادی که مدعی خبرگی در سیاست هستند نیست. گرچه اعتقاد دارم همیشه باید به مردم همواره و همیشه حق داد. مردم حق دارند عصبانی باشند و اعتراض کنند. اما این وظیفه اهل سیاست است تا ضمن همراهی با توده مردم مراقب باشند این عصبانیت از کنترل خارج نشود. برخی افراد حتی دوستان اصلاح طلب وقتی در فشارهای اجتماعی قرار می گیرند به جای آنکه جامعه را هدایت کنند و راه را نشان دهند، با جامعه همراه می شوند. در حالی که اگر از آنان سوال شود این راه به کجا ختم می شود، هیچ جواب روشنی نداشته باشند. بنابراین باید توجه داشته باشیم اگر اعتبار و اعتمادی وجود دارد، حتی اگر هیچ نتیجه مطلوبی برای ما نداشته باشد، باید به طور صحیح هزینه کنیم. باید ضمن در نظر داشتن منافع ملی حاکمیت را قانع کنیم تا تن به اصلاحات دهد. در نتیجه باید تنها به منافع ملی و مصالح کشور بیاندیشیم نه منافع شخصی، حزبی و گروهی. هیچ چیزی بالاتر از منافع ملی و حاکمیت ارضی کشور نیست. اگر به مسائل از این منظر نگاه شود، انتظار می رود نخبگان سیاسی تحت فشارهای اجتماعی با عقلانیت و خردورزی بیشتروارد شده و به اظهار نظر بپردازند.
*فراکسیون امید با حمایت جریان اصلاحات تشکیل شد اما در این فراکسیون بزرگ تنها چند نفر همچون آقای صادقی، حیدری و میرزایی نیکو هستند که همچنان بر اساس چارچوب اصلاحات، مطالبات ملت را پی گیری می کنند. به نظر شما جریان اصلاحات در ارائه لیست منتخب خود دچار اشتباه شده است؟
وقتی به سال ۹۴ نگاه کنیم، مشاهده می کنید که لیست امید در چه شرایطی بسته شد. در شرایطی که افراد بسیاری توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند، افراد تاثیرگذار زیادی برای اصلاحات باقی نماند تا مردم به آنان رای دهند. هدفگذاری نیز در آن زمان هدفگذاری کف بود. زیرا ما قصد داشتیم در آن انتخابات صدای تندروها رادر مجلس پایین بیاوریم، تصمیم گرفتیم هرکسی که با آن جریان مخالف است را در لیست امید جای دهیم. این شکل انتخاب ما بود. به همین دلیل است که افرادی همچون آقای صادقی ، میرزایی نیکو و یا حیدری در بسیار کم هستند. در واقع ما ابتدا به دنبال آن بودیم که لیست امید همگی همچون این دوستان باشند. اما محدودیت های اعمال شده راه را بر ما بست. اگر دست اصلاحات در معرفی افراد در لیست امید باز بود به جای این چند نفر ۱۰۰ نفر نماینده پویا و فعال در لیست امید قرار داشتند و ما شاهد یک مجلس پر شور و مطالبه گر بودیم. به همین دلیل است که باید شرایط انتخابات سال ۹۴ را فراموش نکنیم. اکنون تعداد زیادی از نمایندگانی که تحت عنوان لیست امید به مجلس راه یافتند، متاسفانه به جای آنکه چشمشان به ملت باشد، به شورای نگهبان است. به همین دلیل نمی توان روی چنین نمایندگانی که ترس از شورای نگهبان اجازه نمی دهد حقگو و حق طلب باشد، حساب باز کرد. از همان آغاز هم ما انتظار چندانی از برخی نمایندگان لیست امید نداشتیم چرا که شرایط ما را مجبور به پذیرش آنان کرده بود. در این میان البته مدیریت فراکسیون امید نیز نقدهایی دارد که باید در فرصتی دیگر به آن پرداخته شود.