امید فراغت روزنامه نگار برخی کارشناسان بر این نظر هستند که جامعه ایرانی تا حدود زیادی خرافه گراست.در شرایط حال حاضر با توجه به کارکرد فن آوری و تکنولوژی که باعث شده اکثریت مردم از نقطه نظر اتصال به داده های جهانی در فضای بهتری باشند البته ناگفته نماند که بین اطلاعات و آگاهی تفاوت […]
امید فراغت
روزنامه نگار
برخی کارشناسان بر این نظر هستند که جامعه ایرانی تا حدود زیادی خرافه گراست.در شرایط حال حاضر با توجه به کارکرد فن آوری و تکنولوژی که باعث شده اکثریت مردم از نقطه نظر اتصال به داده های جهانی در فضای بهتری باشند البته ناگفته نماند که بین اطلاعات و آگاهی تفاوت است و در واقع اطلاعات کارکرد آگاهی و پیش برنده را ندارد!
بر همین اساس جامعه در فضای عقل جدید و عقل قدیم تلوتلو می خورد و هنوز نتوانسته بین خرافه و سنت و واقعیت ها تناسب مطلوبی برقرار کند! با توجه به این شرایط نقش تریبون داران و اصحاب رسانه برای به تعادل کشیدن جامعه بسیار مهم است و اگر افرادی باشند که با وجود در دست داشتن تریبون فقط به فکر آب و نان و نام خودشان باشند و برای آگاهی بخشی به جامعه نقش خنثی به نمایش بگذارند باید در زمان مناسب پاسخ گوی افکار عمومی باشند.
عادل فردوسی پور سال های سال به عنوان گزارشگر ورزشی به دلیل اتصال به اطلاعات و داده های ورزشی نقش آفرینی دارد و با وجود داشتن تریبون اما نتوانسته از نقطه نظر آگاهی بخشی و نهادینه ساختن گفتمان ادبیات شهروندی مطلوب موثر واقع شود!
همان طور که می دانید بزرگ ترین دشمن بشر جهل و نادانی ست و با وجود این که اکثریت جامعه امروز به اطلاعات مختلف دسترسی دارند اما هنوز مشکلات زیادی گریبان جامعه را گرفته است به عنوان مثال مشکلاتی مثل ترافیک، کتاب نخوانی، روزنامه نخوانی، مدرک گرایی بدون پشتوانه علمی، پول درآوردن بدون زحمت، عدم رعایت حقوق شهروندی، استرس و اضطراب، امید نداشتن به آینده و …در جامعه نمایان است
جامعه ورزشی نیز تابعی از ادبیات های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و …است بنابراین فردوسی پور ها با توجه به داشتن تریبون نقشه راهی برای برون رفت از چنین مشکلاتی که در جامعه ورزشی نیز عیان است، نداشته اند! و فقط دلخوش به حضور و دیده شدن در جامعه خودمانی بوده اند!تریبونی که خاصیت و ویژگی مردمی نداشته باشد همان بهتر که نباشد!
به عنوان مثال حضور بانوان در ورزشگاه آزادی برای مسابقه فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و کاشیماآنتلرز حاصل خواست و مطالبات و مبارزه های پیدا و پنهان فعالین مدنی ست که فردوسی پور هیچ اشاره ای به آن نداشت! نقشه راه باعث می شود کسانی که تریبون دارند بتوانند با هوشمندی و ظرافت آن چه که خواست و مطالبات مردم است را به نمایش بگذارند! و اگر راه ها بسته است با زیرکی به دنبال راه جدیدی برای انعکاس چنین موضوعات مهمی باشند این که برای حفظ جایگاه، به روند حرکت جامعه و خواست و مطالبات بانوان و آقایان بی توجه باشیم فکر نمی کنم در فضای اثر بخشی حضور داشته باشیم.
بین موفقیت و اثرگذاری تفاوت است مردم دانی، جامعه دانی و آینده دانی باید ویژگی کسانی باشد که تریبون در دست دارند و اگر فرصتی را به فرصت بزرگ تر تبدیل نکنند، کارکردگرا نیستند!صرف حضور و دیده شدن، دوای درد جامعه امروز نیست! جامعه ورزشی پر از درد است و واکاوی و درمان دردها باید بر اساس نقشه راه باشد.فردوسی پور خود را فرزند صدا و سیما خطاب کرد و اکنون این سئوال است پس چرا برخی صاحبنظران، رسانه ملی را رسانه میلی و رسانه یک جریان خاص به حساب می آورند؟!اصحاب رسانه باید زائیده شرایط جدید و محصول جریان حرکت جامعه باشند و متوجه باشند که جامعه امروز به خصوص نوجوانان و جوانان مملکت در چه سمت و جهتی حرکت می کنند.
کس و یا کسانی که برای حفظ جایگاهش اقدام به خود سانسوری و تقلیل دادن فکر و اندیشه اش برای افراد و جریانی خاص باشد و برای آگاهی بخشی به جامعه و پیگیری مطالبات بانوان و آقایان اهل هزینه دادن نباشد باید روزی پاسخ گوی حضورهای بی فایده اش باشد!.