داود بصیری- ترانهسرا برخلاف تبلیغات مغرضین، ورود به مارکت موسیقی در ایران در مقایسه با معادل بینالمللی آن به صورت قابل لمسی ارزانتر و آسانتر بوده و بدین گونه است که گه گاه، درکوتاهترین واحد زمانی از لحاظ حرفهای ظهور ستارههایی را در این عرصه شاهد هستیم که قدمت و معلوماتی خاص در کارنامه کاری […]
داود بصیری- ترانهسرا
برخلاف تبلیغات مغرضین، ورود به مارکت موسیقی در ایران در مقایسه با معادل بینالمللی آن به صورت قابل لمسی ارزانتر و آسانتر بوده و بدین گونه است که گه گاه، درکوتاهترین واحد زمانی از لحاظ حرفهای ظهور ستارههایی را در این عرصه شاهد هستیم که قدمت و معلوماتی خاص در کارنامه کاری آنها مشاهده نمیشود.
هرچند که این رخداد در نگرشی فانتزی، جادوی موسیقی و ترانه میتواند باشد اما نه در این سطح از اقبال و نه در این حد قلیل از هنرمندی.
بی گمان حقیقتی در پس پرده پنهان است که در این چند سطر به آن خواهیم پرداخت:
یکی از علل پر رنگ عدم پیشرفت موسیقی از منظر فنی و آشفتگی در شناسایی اهداف متعهد آن در کشور، وجود شبکههای نامریی قدرت در مسیر تولید و عرضه محتوا در این مارکت بوده که عملا موجب انحراف در روند تولید و انحطاط در تولید محتوای محصولات موسیقایی با کلام در این صنعت میگردد.
حقیقتی مبنی بر این که شرکتهای متصل به رانتهای مالی، بازار عمده عرضه و زنجیرههای متصل به جریانهای پر قدرت ژورنالیستی زرد، عاملین این نابسامانی بوده و تخریب و تثبیت چهرهها، جزو حداقل تاوانهای منفی روزمره دفاتر پر طمتراقشان بوده و هست و در نتیجه، بنده و یا به تقریر صحیحتر، گروههای نوپای موسیقی و ترانه در کشور، عمدتا درگیر اطاله مادی و زمانی در این ورطه گردیده و نهایتا سرخورده و مالباخته از ادامه مسیر پشیمان گشته و یا غرق در موسیقی کوچه بازاری، تن به حیاتی بی هدف و هویت خواهند داد. اهالی فن، خود مشرف براین حقیقت هستند که عدم تمکن مالی و دور از دسترس بودن بستر تبلیغاتی مناسب و متعهد برای هنرمندان نوپا در موسیقی و ترانه، چگونه فضای موسیقی کشور را غبارآلود کرده و توانایی ظهور را از جوانان مستعد این خاک سلب نموده است.
گره کوری که دستی توانمند برای گره گشایی را طلب میکند؛ دستی به قوت اقتدار درایت مسئولین و نگاهی عدالت محور و مهربان، تا عرصه را بر سودجویان کاسب مسلک در این وادی تنگ نموده، میدان را برای شکوفایی استعدادهای جوان ایرانی باز نماید.
کافی است فرصتهای برابر در اختیار جوانان مستعد این مرز و بوم قرار گیرد تا شاهد موجی از هنرمندان متخصص و متعهد در ایران اسلامی باشیم.
مهمی که تنها با تعریف سیاستی معقول توسط بزرگان و مجریان و متولیان فرهنگی کشور امکانپذیر است.
بی شک اعتماد به جوانان و هدایت نخبگان در مسیر درست، موجب پیشرفت فرهنگ و توسعه هنر و اعتماد مردم برای خلق آثاری در شان نظام مقدس و هنرمند ایرانی خواهد شد.
حقیقتی که این روزها برخی شهرهای کشور، میزبان آن بوده و با درایت مدیران شهری و مشارکت یک شهر، شاهد تبلور آن هستیم و فضای پویای شهر، خود گویای نزدیک شدن به اهداف سیاستگذاران هنرپرور این روند میباشد.
سخت نیست باور این که تنهایی، تنها هیولای حقیقی این دنیاست. پس بیایید تا با هم بودن را تمرین کنیم تا قهرمان فردای کودکان در گهوارهها باشیم؛ به اعتبار رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب.