خیلیها فکر میکنند تتو فقط برای «دیگران» است، مردان بیشتر از زنان تتو میکنند و دستها و گردن و قسمتهایی که پوشانده نمیشوند، بیشتر برای تتو محبوبیت دارند. گروه دیگری هم هستند که دقیقا از سمت دیگر به ماجرا نگاه میکنند و تتو را روی قسمتهایی از پوست انجام میدهند که خصوصیتر است و کمتر […]
خیلیها فکر میکنند تتو فقط برای «دیگران» است، مردان بیشتر از زنان تتو میکنند و دستها و گردن و قسمتهایی که پوشانده نمیشوند، بیشتر برای تتو محبوبیت دارند. گروه دیگری هم هستند که دقیقا از سمت دیگر به ماجرا نگاه میکنند و تتو را روی قسمتهایی از پوست انجام میدهند که خصوصیتر است و کمتر در چشم میآید.
بحث مشهور در مورد تتو، پاسخ به این سوال است که «برای کی تتو میکنی؟» هنوز خیلیها فکر میکنند هر تغییر و استفادهای از «تن» حتما مخاطبی در بیرون دارد و آدمها تتو میکنند تا «حرف» به دیگران بزنند یا چیزی را «نمایش» بدهند اما خیلی از کسانی که تتو میکنند الزاما با این نظر موافق نیستند.
خانم چهل و چند سالهای که برای تتوی خط چشم به یک آرایشگاه رفته است، در مورد تصمیمش میگوید: «من خودم موافق کارهای افراطی و چیزهایی که جلب توجه زیادی کند نیستم. سالها دوست داشتم خط چشم داشته باشم اما چون دستم میلرزد و اعصابم ضعیف است نمیتوانم همیشه خودم خط چشم بکشم. برای همین تصمیم گرفتم خط چشم تتو کنم.»
برای خیلی از مردم و بخصوص آنها که هنوز ۴۰ سالگی را رد نکردهاند، تتو چیزی بیش از این است. «نیلوفر» در اوایل ۳۰ سالگی در مورد تتوی کوچکی که پشت کتفش دارد، میگوید: «یک بار در سفر با دوستی که بسیار برایم عزیز بود، احساس کردیم دلمان میخواهد آن لحظه را که در خیابان یک شهر شلوغ قدم میزدیم برای همیشه زنده نگه داریم. داشتیم فکر میکردیم که چه راهی برای این کار هست که از جلوی یک سالن تتو رد شدیم و برگشتیم یک طرح بسیار کوچک را هر دو در یک نقطه مشترک روی تنمان تتو کردیم تا آن لحظه را همیشه همراهمان داشته باشیم.»
«محمد» که تا به حال سه بار تتو کرده معتقد است: «تتو راهی است برای اینکه آدمها عقایدشان را روی بدنشان ثبت کنند. از همان وقتی که ده یازده ساله بودم به تتو کردن علاقه داشتم. وقتی بزرگتر شدم تصمیم گرفتم از تتو به عنوان راهی برای به خاطر سپردن مسائلی که در ذهنم بود، تفکرات و عقیدههایم استفاده کنم. یک نقشه جهان، یک خرس و یک سه نقطه، خالکوبیهایی است که تا به حال انجام دادهام. نقشها را هم بر اساس آن چیزی که در ذهنم بود و مفاهیمی که به من منتقل میکردند انتخاب کردم و با کمی تغییر آنها را با ذهنیت خودم سازگار کردم. بیشتر کسانی که تتوهایم را دیدند از آنها خوششان آمد. خیلیها در مورد معنی این نقشها از من میپرسند و من بر اساس اینکه آدمی که سوال میکند چقدر به من نزدیک است، به سوالاتش جواب میدهم.»
در میان کسانی که هنوز تتو نکردهاند هم خیلیها هستند که دوست دارند طرحی را روی تنشان خالکوبی کنند. جوابها در مورد «علت» این علاقهمندی مختلف است. بعضیها تتو را صرفا چیز قشنگی میدانند که دوست دارند انجام دهند، بعضیها تتو را راهی برای نشان دادن مالکیت بر بدنشان و تاکید بر اینکه اختیار رفتار با بدن در دست خودشان است، میدانند و عدهای هم تتو را راهی برای جاودانهکردن یک پیوند مشترک و یادآوری یک علاقه عنوان میکنند.
اما هنوز سوالهایی باقی است. اینکه طرح مناسب تتو را از کجا میشود پیدا کرد و سپس اینکه به چه کسی میشود آنقدر اعتماد کرد که اجازه داد نقشی که تقریبا غیرقابل پاکشدن است را روی تن آدم نقاشی کند. در جواب سوال اول خیلیها میگویند که طرح مورد نظرشان را از ذهنیت خودشان برداشت کردهاند، از کتابهایی که خواندهاند یا تصاویری که دیدهاند. خیلیها برای انتخاب طرح تتو به اینستاگرام و پینترست مراجعه میکنند و از بین طرحهایی که بیشتر به خودشان نزدیک است، چیزی را انتخاب میکنند. انتخاب کسی که تتو را انجام دهد هم مساله مهمی است. بسیاری از کسانی که تتو انجام دادهاند یا میخواهند تتو کنند، ماهها و حتی بیش از یک سال دنبال «هنرمند» مناسبی گشتهاند که هم بتوانند به او اعتماد کنند، هم نگرانیهای بهداشتی نداشته باشند. دستمزد چنین هنرمندانی هم کم نیست، بنابراین علاوه بر اینکه باید از «هنر» هنرمند مطمئن شد و از بهداشتی بودن لوازم و یکبار مصرف بودن سوزنهایش اطمینان حاصل کرد، باید در مورد قیمت هم به توافق رسید. همه اینها باعث میشود پیدا کردن تتوکارها با وسواس همراه باشد. بیشتر کسانی که در این گزارش مورد سوال قرار گرفتهاند، گفتهاند که برای پیدا کردن تتوکار مناسب، ماهها جستوجو کردهاند، سراغ سالنهایی رفتهاند که قبلا کار آنها را روی تن دوستانشان دیدهاند و مطمئن شدهاند که می توانند تنشان را در اختیار آنها قرار دهند./ایسنا