ایران آخرین تدارک های خود را در جریان برنامه رویارویی با لغو معافیت های هشت کشور در سطح سیاسی و اقتصادی انجام داده است و اطمینان دارد؛ این برنامه کشور را از اقدامات تنشزا حفظ می کند اما در انجام آن درصورتی که واشنگتن از خطوط قرمز عبور کند، تردید نخواهد کرد. با رسیدن به […]
ایران آخرین تدارک های خود را در جریان برنامه رویارویی با لغو معافیت های هشت کشور در سطح سیاسی و اقتصادی انجام داده است و اطمینان دارد؛ این برنامه کشور را از اقدامات تنشزا حفظ می کند اما در انجام آن درصورتی که واشنگتن از خطوط قرمز عبور کند، تردید نخواهد کرد.
با رسیدن به مرحله لغو معافیت از تحریم های آمریکا، برای ایران، امروز مانند دیروز است. این در سطح سیاسی است. اگرچه این مساله در بازارها متفاوت بود با آگاهی از این مسئله که هنوز تاثیرات بزرگ چه در داخل ایران و چه در بازارهای جهانی آشکار نشده است.
تهران تصمیم قطعی خود را اتخاذ کرده است: سازگاری در سطح اقتصادی و دور زدن [تحریم ها] تا آنجا که میسر است و ادامه تولید نفت و گاز و صادر کردن آن به گونه ای که هدف طرح به صفر رساندن [صادرات] را به شکست بکشاند. طرحی که رئیس جمهور آمریکا آن را تدوین کرده است. این برنامه، عملی برای رویارویی بود. اما سقف موضع گیری سیاسی؛ پایبندی به تصمیم مخالفت با گفتوگو با واشنگتن در این دوره و ادامه دادن به چالش تا زمانی که تلاش های آمریکا برای تسلیم کردن ایران شکست بخورد. این دو تصمیم راهبرد جمهوری اسلامی در مرحله آتی است و سقف فعالیت این کشور را تشکیل می دهد. این دو، این مسئله را ضروری می سازد که جنگ شدید و مستقیم از دایره گزینه های تهران و واکنش های این کشور خارج شود تا زمانی که تنش زایی به سطح ایجاد مانع در برابر آزادی عبور و مرور نفت ایران در دریا و خشکی نرسد. در این صورت ایران به بستن تنگه هرمز یا ایجاد مانع در برابر عبور و مرور در آن با وجود آماده بودن نیروی دریایی اش برای این اقدام مجبور نخواهد شد.
مواضع ایران که مسئولان مختلف این کشور به تازگی در پاسخ به این تنش زایی جدید اتخاذ کردند، به این معنا نیست که مرحله آتی یعنی لغو معافیت ها آسان خواهد بود بلکه نیازمند سازوکارهای پیچیده برای عبور از موانع خواهد بود. در اینجا ایرانی ها بر این نکته تاکید می کنند که کارشناس و خبره استفاده از این سازوکارها هستند و این امر به آن ها اطمینان لازم برای عبور از موانع را می دهد. نتیجه تمام این ها طبق ارزیابی های ایران، روند دیگری در جریان فعال سازی سیاست پایدارای در برابر طوفان فشارهای جدیدی است که دولت واشنگتن روی آن ها حساب می کند. این به معنای مخالفت مطلق با مذاکرات نیست بلکه تاکید بر معادله “نه های” سه گانه ای است که همیشه تهران به آن ها پایبند بوده است: نه به دیکته کردن ها، نه به مذاکرات تحت فشار و نه به مذاکره درباره حق حاکمیت. راه تثبیت این معادله، نه های سه گانه دیگری است که دستور کار این مرحله می باشد: نه به صفر رساندن صادرات و نه به گفتگو با آمریکا در مرحله کنونی و نه به رفتن به سمت جنگی است که تندروهای دولت آمریکا خواستار آن هستند. تهران ایمان دارد این راهبردش به واسطه فضای مانوری که در موضوعات منطقه ای در اختیار دارد به مرحله جدیدی از احساس پشیمانی دشمن خواهد انجامید، مبنی بر این که هزینه این فشارها فراوان است و این که نفوذ منطقه ای تهران و توانمندی های نظامی اش در بحبوحه این فشارها بیشتر می شود و نه کمتر.
این مواضع ایران به رویکردهای دو اردوگاه تقسیم می شود. نخست تمایلی به مذاکره با غرب ندارد و به فایده بخش بودن آن ایمان ندارند که محافظه کاران به صورت اصلی نماینده این رویکرد هستند.اما دومی که جریان میانه رو به رهبری رئیس جمهور روحانی نماینده این رویکرد هستند، باور دارند مذاکره برای تثبیت حقوق بین المللی ایران، حفظ جایگاه و دستاوردهای این کشور و دور کردن بهانه به منظور هدف قرار دان این کشور ضروری است. آنچه همگان امروز در ایران در نتیجه حملات خارجی می دانند این است که همگی یک موضع مشترک دارند: نه به مذاکرات در این مرحله که دولت آمریکا می خواهد با استفاده از فشارهای اقتصادی، توافق هسته ای جدیدی را تدوین کند که شامل موضوع موشکی و نقش منطقه ای ایران می شود.